برای فرار از خود
به چه کسی پناه ببرم؟!
آنگاه به خود آمدم و خود را غرق در غصه و غم دیدم که فهمیده بودم
کسی را ندارم که در آغوشش پناه بگیرم
و من سالها بود که تنها بودم.
تنهایی ام را دوست داشتم
اما میدانستم روزی خواهد آمد
که من هم به شخصی نیاز پیدا خواهم کرد
وای به آن روزی که دیگر کسی نمانده باشد.
به چه کسی پناه ببرم؟!
آنگاه به خود آمدم و خود را غرق در غصه و غم دیدم که فهمیده بودم
کسی را ندارم که در آغوشش پناه بگیرم
و من سالها بود که تنها بودم.
تنهایی ام را دوست داشتم
اما میدانستم روزی خواهد آمد
که من هم به شخصی نیاز پیدا خواهم کرد
وای به آن روزی که دیگر کسی نمانده باشد.