میدانی مشکل دین و جهانبینی دینی چیست؟
وقتی هواپیمایی سقوط میکند، میشود مشیّت الهی. امّا اگر یک نفر جان سالم بدر کند میشود معجزه!
وقتی زمینلرزه شهری را با خاک یکسان میکند، میشود تقاص گناهان مردمان، امّا اگر با تلاش امدادگران کودکی از زیر آوار نجات پیدا کند میشود معجزه!
وقتی اقتصاد خراب است، مشکل را در ساپرت پوشیدن میبیند. و وقتی با تلاش متخصصان اقتصاد تکانی در اقتصاد بخورد میشود برکت الهی!
وقتی پزشکی بیماری را عمل جراحی کند، اگر بیمار بمیرد میشود حکمت خدا و اگر زنده بماند میشود لطف خدا !
مشکل دین و جهانبینی دینی این است که بجای پیدا کردن راهحلی منطقی که بتوان از بروز رخدادهای ناگوار مشابه جلوگیری کرد یا آسیب آن را به حداقل رساند به توجیه و مالهکشی آن میپردازد و همیشه آن را به یک موجود خیالی دستنیافتنی و غیرقابل محاکمه کردن میسپارد. اینها همهاش توجیهاتی هستند برای نپذیرفتن بار مسئولیت انسانی.
در مقابل؛ انسان خردمند، بجای این توجیهات به این فکر میکند که چگونه ایمنی هواپیماها را بالا ببرد. چگونه خانههایی مقاوم بسازد که در زمین لرزه بعدی تلفات جانی و مالی کمتری ببیند. چگونه اقتصاد جامعه را بسازد تا شرایط بهتری برای کسب درآمد و آسایش و رفاه مردم بدست آید. چگونه روشهای درمانی بهتر برای مبارزه با بیماریها و یا پایین آوردن ریسک عملهای جراحی ابداع کند.
وقتی دین و خدا را به همین سادگی و با یک عقل سلیم و منطقی به چالش میکشیم، چند جواب مغلطهوار را میشنویم:
١- ایراد از دین نیست، این دینداری ماست که ایراد دارد (مغلطه اسکاتلندی واقعی)؛ پرسش اینجاست که این دین واقعی و خیالی شما کجاست که در هیچ یک از ارکان زندگی نقشی ندارد؟
٢- عقل را چه کسی به دانشمند داده (مغلطه مصادره به مطلب)؛ بگذریم که علم با شواهد بسیار ثابت کرده که مغز ما مانند مغز دیگر جانوران محصول فرگشت است و خدا یا هر موجود خیالی دیگر هیچ نقشی در آن نداشته، اگر شما میخواهید داشتن عقل را به این خدای خیالی نسبت دهید راه بسیار دشواری از منطق دارید. باید نخست وجود این خدا و سپس اینکه خدای مدعی شما همان خدایی است که این عقل را به قول شما داده را اثبات کنید و سپس آن را پیشفرض برهان خود قرار دهید. نه اینکه از روی هوا آن را درست بپندارید چون شما به غلط میپنداری درست است.
٣- علم ناقص است و در خیلی مورد اشتباه کرده (مغلطه توسل به جهالت) مسلم است که علم ناقص است. اصلاً زیبایی علم و فنآوری همین است که ناقص باشد و با تلاش و کوشش و تجربه بتوان روز بروز بر دانستهها افزود و از ندانستهها کاست. امّا این دلیل نمیشود که شما با توسل به جهل امروزی بشر به برخی چیزها، بدون هیچ دلیلی برای آن بخش از ندانستهها خدایی فرضی بتراشی.
@persiav@vatap