یادته عزیزم؟ یادته وقتی رو به روی
دریا نشسته بودیم چی بهم میگفتی ؟
اینکه چقدر این دریا برات دوست داشتنیه،
اینکه دوست داشتی مثل دریا روحت آزاد باشه .
دوست داشتی مثل صدای امواج
دریا که برات آرامش بود آرامش باشی .
اما تو از این خبر داشتی که
وقتی هر شب توی اون تراس
روی اون کاناپه که سرمو روی
پاهات میذاشتم و تو برام
با اون صدای بمت کتاب میخوندی
خودِ آرامش بود برای من ؟
یا از این خبر داشتی وقتی وسط کتاب خوندن
با اون کتاب دستت روی کاناپه
خوابت میبرد و اون موهای
پر از موجت روی صورت و چشمات میوفتاد
چقدر خواستنی بهنظر میومدی؟
خبر نداشتی عزیزدلم وقتی خواب بودی من
ساعت ها به اجزای صورتت خیره میشدم .
حفظ شدم، اجزای صورتت رو حفظ شدم قلب .
راه خال های روی صورتت رو حفظ شدم .
خط شیرین لبخندتو حفظ شدم .
اینجام رو به روی دریا بهش زل زدم،
حق داشتی صدای امواج دریا آرامش داره
اما نه اندازهی صدای تو عزیزترین قلبم،
دل پسرت برات تنگ شده .
دریا نشسته بودیم چی بهم میگفتی ؟
اینکه چقدر این دریا برات دوست داشتنیه،
اینکه دوست داشتی مثل دریا روحت آزاد باشه .
دوست داشتی مثل صدای امواج
دریا که برات آرامش بود آرامش باشی .
اما تو از این خبر داشتی که
وقتی هر شب توی اون تراس
روی اون کاناپه که سرمو روی
پاهات میذاشتم و تو برام
با اون صدای بمت کتاب میخوندی
خودِ آرامش بود برای من ؟
یا از این خبر داشتی وقتی وسط کتاب خوندن
با اون کتاب دستت روی کاناپه
خوابت میبرد و اون موهای
پر از موجت روی صورت و چشمات میوفتاد
چقدر خواستنی بهنظر میومدی؟
خبر نداشتی عزیزدلم وقتی خواب بودی من
ساعت ها به اجزای صورتت خیره میشدم .
حفظ شدم، اجزای صورتت رو حفظ شدم قلب .
راه خال های روی صورتت رو حفظ شدم .
خط شیرین لبخندتو حفظ شدم .
اینجام رو به روی دریا بهش زل زدم،
حق داشتی صدای امواج دریا آرامش داره
اما نه اندازهی صدای تو عزیزترین قلبم،
دل پسرت برات تنگ شده .