༆
صدای نم نم بارون که گوش نوازش میکنه حس خوبش رو بیشتر میکنه...
دستمام محکم تر تو دستاش چفت کردم، جوری که انگار میخواست فرار کنه و من با حصار تنم گیرش میخوام بندازم.
سرش پایین بود میدونستم تو اون افکارهای سخت دوباره فرو رفته...
کم کم سرعت قدم هام زیاد کردم...متوجه شد ،انگاری که جواب داد و اون گره های سخت باز نشده رهاش کردن...درسته اونا ولش کردن، نه که اون ولشون کرده باشه
سرعتم بیشتر بیشتر می شد و صورت متعجب اون محو و به لبخند و خنده های بلند تبدیل میشد
زیر بارون می دویدیم و میخندیم دور از غم دنیا تو آرامش :)
❥︎https://t.me/Juliette2a
صدای نم نم بارون که گوش نوازش میکنه حس خوبش رو بیشتر میکنه...
دستمام محکم تر تو دستاش چفت کردم، جوری که انگار میخواست فرار کنه و من با حصار تنم گیرش میخوام بندازم.
سرش پایین بود میدونستم تو اون افکارهای سخت دوباره فرو رفته...
کم کم سرعت قدم هام زیاد کردم...متوجه شد ،انگاری که جواب داد و اون گره های سخت باز نشده رهاش کردن...درسته اونا ولش کردن، نه که اون ولشون کرده باشه
سرعتم بیشتر بیشتر می شد و صورت متعجب اون محو و به لبخند و خنده های بلند تبدیل میشد
زیر بارون می دویدیم و میخندیم دور از غم دنیا تو آرامش :)
❥︎https://t.me/Juliette2a