خودمون هستیما
ولی من بدترین شبهامو تنها گذروندم.
تنهایی بغض کردم ،گریه کردم، ترسیدم، حالم بد شد، تنهایی برای خودم قرص آوردم، دمنوش درست کردم، به خودم دلداری دادم،تنهایی داد زدم،شکستم، خراب کردم، خوردم زمین
هیچکس دستمو نگرفت، و همین تنها بودنه همین دستی که نبود بگیرتم باعث شد بتونم یک منِ استوار رو بسازم.
ولی من بدترین شبهامو تنها گذروندم.
تنهایی بغض کردم ،گریه کردم، ترسیدم، حالم بد شد، تنهایی برای خودم قرص آوردم، دمنوش درست کردم، به خودم دلداری دادم،تنهایی داد زدم،شکستم، خراب کردم، خوردم زمین
هیچکس دستمو نگرفت، و همین تنها بودنه همین دستی که نبود بگیرتم باعث شد بتونم یک منِ استوار رو بسازم.