زبان‌های درخطرِ ایران/ Endangered Languages of Iran


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


*** کانال تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران است.
??????
لطفا با فرستادن فایل‌های صوتی و تصویری از زبان‌ و گویش‌های در خطر ایران ما را یاری کنید:
@iranamini

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


فایل صوتیِ کوتاهی از زبانِ تالشی - گونه آستارا

#زبان_تالشی
#تالشی
#آستارا
برگرفته از:
@tarikh_astara
***
@zabanhaye_darkhatare_IRAN


یکی از همراهان گرامی این کانال، متنی از گونه آستاراییِ زبان تالشی برای ما فرستاده‌اند، به دو خطِ فارسی و لاتین ( که در نوشتنِ زبان تالشی در جمهوری آذربایجان به کار می‌رود)، و به‌همراهِ ترجمه آن به فارسی.

این دست داده‌ها، کار مطالعه زبان‌های درخطر ایران و انجام کارهای تطبیقی درباره زبان‌های ایرانی را برای ما آسان‌تر می‌کند.
*

"تولشَه نوشتَه:
آمَه تولشیمون؛ چَمَه زُون تولشی یِه. تولش کَنَه ورَه و یولَه ورَهِ. تولشَه زُون ایرونِه کَنَه زُونِه.
آمَه اُستُرو تولشُنکویمون؛ اُستُرو یولَه تولشِه دلِه. اُستُرو دی یو و ویشون وِه خوسِه.
شِرشِرَه بارز اُو، آسپینَه کو، اِستیل، هیرُنَه گی یَه، اِمِه هَم مَه اُستُرودَین. شرشرَه بارز اُو، ایرونِه یولَه شرشرَه.
اِم وِرون وِه خوسین؛ هَم مَه ایرونونکو پی یِی دَمونِه بوآن بَه اُستُرو و اِم خوسَه وِرون داداشتَن و ویندَن.
خِدو، ایرون و هَم مَه ایرونِن دی یَه بِدَه . یولَه ایرون خوسَه ایرونِه.
چَمَه تولشون سِخَن اِمِه:
تولشیمون هِستیمون، یولَه ایرونِه پِشتیمون.
هَم میشَه بژی یویش یولَه ایرون.
بژی ایرون، بژی تولش، بژی اُستُرو."

"Tolǝša nǝvǝšta:
âmâ tolǝšimun; čâmâ zūn tolǝšiye. tolǝš kânâ vǝra o yolâ vǝrae. tolǝša zūn ironǝ kânâ zūne.
âmâ ostoro tolǝšonkoymun; ostoro yolâ tolǝšǝ dǝle. ostoro dǝyyo o višon ve xose.
šǝršǝra bârz ov ( lâtun ), âspina ku, estil, heyrona gǝyya , ǝmǝ hâmmâ ostorodayn. šǝršǝra bârz ov, ironǝ yolâ šǝršǝra.
ǝm vǝron ve xosin; hâmmâ ironun ko piyeydamune buân bâ ostoro o ǝm xosa vǝron dâdâštan o vindan.
xǝdo, iron o hâmmâ ironǝn diya bǝdâ. yolâ iron xosa irone.
čâmâ tolǝšun sǝxân ǝme:
tolǝšimun hestimun, yolâ ironǝ peštimun.
hâmmiša bǝžiyoyš yolâ iron.
bǝži iron, bǝži tolǝš, bǝži ostoro."

ترجمه فارسی متن بالا 👇

"نوشته تالشی:
ما تالش هستیم؛ زبان ما تالشی است. تالش مکان کُهن و مکان بزرگی است. زبان تالشی، زبان کُهن ایران است.
ما از تالشان آستارا هستیم؛ آستارا قلب تالش بزرگ است. دریا و جنگل‌های آستارا بسیار زیبا است.
آبشار «بارز اُو» (لاتون)، کوه آسپینَه، برکه آب استیل، گردنه هیران، اینها همه در آستارا هستند. آبشار «بارز اُو» آبشار بزرگ ایران است.
این مکان‌ها بسیار زیبا هستند. از همه ایرانیان می‌خواهیم بیایند به آستارا و این مکان‌های زیبا را نگاه کنند و ببینند‌.
خدا، ایران و همه ایرانیان را نگه بدارد. ایران بزرگ، ایران زیبایی است.
سُخَن ما تالشان این است: تالشی هستیم، پُشتِ سَرِ ایران بزرگ هستیم.
همیشه زنده باشی ایران بزرگ.
زنده باد ایران، زنده باد تالش، زنده باد آستارا."

#زبان_تالشی
#آستارا
#تالش
*
برگرفته از:
@tarikh_astara
***
@zabanhaye_darkhatare_IRAN

فایلِ صوتیِ متن بالا در پُست بعدی ارائه می‌شود. 👇👇👇


مجموعه دیگری از واژه‌های شیرازیِ در حال فراموشی که یکی از همراهان گرامی این کانال، آقای علی معماریان، برای ما فرستاده‌اند:

۱. هذیان = الوی (aloy)
۲. مسخره = ال (al)
۳‌. شاهکار (به تمسخر) = هُنُنُی (hononoy)
۴. آویزان شدن به چیزی = دولشمه مثلا: بچه دولشمه (dolashmeh) شده به چادر مادر که نرو. (بچه چادر مادر بزرگ را گرفته بود و میگفت نرو)
۵. مقابله و اعتراض به شخص = خوابیدن تو خر، توپیدن، مثال: دیدم پررو (kher, toupidan) شد، خوابیدم تو خرش توپیدم بهش.
۶. دُوقلو = جمولی (joumouli)
۷. یک قل دو قل= قوتوربازی (ghoutour baazi)
۸. لی‌لی بازی = شیش خونه بازی
۹. نیم‌دایره‌ بازی شش خانه (لی‌لی بازی) = کوری (kouri)
۱۱. رنده آشپزی = کودتراش (koudterash)
۱۲. ساج/ تابه = توه (toveh)
۱۳. حرکت ملایم و آهسته = همبار (hombaar)
۱۴. اسهال = بیرون رُوی (bieroun rovi)
۱۵. توالت/ مستراح = کنار آب (kenaar aab)
۱۶. نوچ = چکنه (chekene)
۱۷. آرایش زنانه = بزک (bazak)
۱۸. بوی ضخم = بوی سیمیت (siemiet)
۱۹. گس = دبش (debsh)
۲۰. تفاله = سلف (self)
۲۱. مجلس ختم (به ویژه مجلس زنانه) = پرسه (porseh)
۲۲. الک دولک = چلک مسه (chlok mosseh) البته در شیراز بازی با نام الک دولک هم بود که با همان دو چوب بلند و کوتاه بازی می‌شد اما قوانین دیگری داشت.
۲۳. نارون = گل اشرفی(golashrafi)
۲۴. نمک معدنی (غیر دریایی) = نمک تبرزد/ تبرزه (tebarzad/ tebarzeh )
۲۵. بچه رشد‌یافته = گبورک (gaborak) مثلا: ماشالله گبورک شده (بچه‌ای که دیگه خیلی کوچک نیست، سه، چهار، پنج ساله )
۲۶. ریز و نحیف = رنج (renj)
۲۷. درشت نامناسب = لپری (lapari)
۲۸. تشنه/ گشنه/ خسته شدم = تشنم/ گشنم/ خسم شد (teshnam/ goshnam/ khassam shod)
۲۹. خسته ام = خسمه (khassameh)
۳۰. گیج = مه (mah)
۳۱. خواهر = دده (dadeh) (این واژه در خود شیراز به کار نمی‌رود، ولی در شرق استان فارس به کار می‌رود و در شیراز فهمیده می‌شود)
۳۲. برادر = کاکو (kaako)
۳۳. برادر بزرگ = آکاکو، داچی، داداش (aakaako, daachchi, daadaash)
۳۴. خواهر بزرگتر = شاباجی، عزیزی (shaabaaji, azizi)
۳۵. ویار = آرمه (aarmeh)
*
#واژگان_کهن_شیرازی
#لهجه_شیرازی
#علی_معماریان
*
@zabanhaye_darkhatare_IRAN


فایل صوتیِ ۵۰ واژه زبان تالشی - گویش آستارا

برگرفته از:
@tarikh_astara
#زبان_تالشی
#آستارا
***
@zabanhaye_darkhatare_IRAN


تالشی از زبان‌های ایرانی شمال باختری است که دارای سه گونه شمالی، مرکزی و جنوبی است. تالشی در جمهوری آذربایجان و ایران (بخش‌هایی از استان‌های گیلان، اردبیل و آذربایجان شرقی) گفتگو می‌شود.
*
۵۰ واژه از زبان تالشی – گویش آستارا

۱. اُو ov: آب
۲. اُوَینَه ovâynâ: آیینه
۳. کَه kâ: خانه
۴. دو do: درخت
۵. رو ru: رود، رودخانه
۶. هر hǝr: ابر و مه، هوای ابری و مه‌آلود
۷. هردَن hǝrdân: کودک، بچه
۸. زیزَه ziza: شکوفه درخت
۹. زر zer: ازگیل، درخت و میوه ازگیل
۱۰. هَی شی hayši: خورشید
۱۱. اُشم، اُوشم ošǝm ، ovšǝm: ماه، کره ماه
۱۲. نَنَه nânâ: مادر
۱۳. دَدَه dâdâ: پدر
۱۴. مَمَه mâmâ: مادربزرگ
۱۵. بوبو bobo: پدربزرگ
۱۶. زوئه zuâ: پسر
۱۷. کِلَه kela: دختر
۱۸. بوئه buâ: برادر
۱۹. هووَه hovâ: خواهر
۲۰. سوک suk: خروس
۲۱. کاگ kâg: مرغ
۲۲. واگ vâg: گرگ
۲۳. بیلی bili: اُردک
۲۴. پاس pâs: گوسفند
۲۵. اسپَه ǝspâ: سگ
۲۶. کی یَه kiya: اجاق، اجاق خوراک پزی
۲۷. هوتِه hote: گفتن
۲۸. هاندِه hânde: خواندن
۲۹. زنی یِه zǝniye: دانستن
۳۰. ماسی یِه mâsiye: شنیدن
۳۱. بامی یِه bâmiye: گریستن ، گریه کردن
۳۲. ویندِه vinde: دیدن
۳۳. داداشتِه dâdâšte: نگاه کردن
۳۴. گلی یِه gǝliye: جوشیدن
۳۵. واشتِه vâšte: پریدن
۳۶. ویشتِه vište: جهیدن
۳۷. ویتِه vite: دویدن
۳۸. مِش meš: زنبور
۳۹. موز muz: مگس
۴۰. چوک čok: خوب
۴۱. پارد pârd: پُل
۴۲. کِچَه keča: قاشق
۴۳. ساغ، ساق sâq: زنده (در حالت مادی، در قید حیات بودن یا نبودن)
۴۴. ژی ži: زنده (در حالت معنوی)
۴۵. بژی یویش bǝžiyoyš: زنده باشی
۴۶. ول vǝl: گُل
۴۷. تُول tūl: گِل، گِل لجن‌مانند
۴۸. ناهو nâho: صبحانه، وعده خوراک صبح
۴۹. چوشتَه čoštâ: ناهار، وعده خوراک ظهر
۵۰. شانگونَه šângonâ: شام، وعده خوراک شب
***
فایل صوتیِ این پنجاه واژه تالشی در پُست بعدی می‌آید.

برگرفته از:
@tarikh_astara
#زبان_تالشی
#آستارا
***
@zabanhaye_darkhatare_IRAN


Documenting Endangered Languages ... Geoffrey Haig et al.pdf
2.3Mb
مستندسازی زبان‌های درخطر امروزه دارای اصول و روش‌های خاص خود است که با اصول و روش‌های سنتی این کار تفاوتِ بسیار دارد.
در اینجا با یکی از کتاب‌های این حوزه آشنا می‌شویم.
عنوان این کتابِ "دستاوردها و دورنمایِ مستندسازی زبان‌های درخطر" است. ویراستاران این کتاب عبارتند از جِفری هِیگ، نیکول نائو، استفان شنل و کلودیا وگنر که همگی از به‌نامان این حوزه هستند.
*
این کتاب دارای چهار بخش است:

بخش ۱: موضوعاتِ نظری در مستندسازیِ زبان (۳ فصل)؛
بخش ۲: مستندسازی ساختار زبان (۵ فصل)؛
بخش ۳: مستندسازی واژگان (۲ فصل)؛
بخش ۴: تعامل با جامعه‌هایِ زبانی (۳ فصل).
*

#مستندسازی_زبان
#جفری_هیگ
#Documenting_Endangered_Languages_Achivements_and_Perspectives
#language_documentation
#Geoffrey_Haig
#Nicole_Nau
#Stefan_Schnell
#Claudia_Wegner

***
@zabanhaye_darkhatare_IRAN


رابطه زبان و فرهنگ دکتر علی افخمی.pdf
369.0Kb
درباره رابطه زبان و فرهنگ و اثر یکی بر دیگری یا اثر دوسویه آنها بر هم، نوشتگان درخورِ توجهی موجود است.
در کوشش برای حفظ زبان‌های درخطر، توجه به اهمیت هر زبان در شکل‌گیری و تداوم و انتقال فرهنگ جامعه‌های بشری نقش مهمی دارد.
*
در این مقاله، دکتر علی افخمی، استاد دانشگاه تهران، بر سویه فرهنگی و اجتماعی زبان تاکید دارد.

#مقاله_رابطه_زبان_و_فرهنگ_دکتر_علی_افخمی
#زبان_و_فرهنگ
#فرهنگ
#دکتر_علی_افخمی
***
@zabanhaye_darkhatare_IRAN


فهرست کلی مطالب کتاب:

فصل اول: نظام آوایی
فصل دوم: صرف (ساختواژه)
فصل سوم: نحو (ساخت جمله)
فصل چهارم: واژه‌نامه: گویش - فارسی
فصل پنجم: واژه‌نامه: فارسی - گویش
کتابنامه

#گویش_کلیمیان_یزد
#همادخت_همایون

*

@zabanhaye_darkhatare_IRAN


#زبانهای_درخطر_ایران
#کودکان
***
@zabanhaye_darkhatare_IRAN


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
ما که دل در گرو فرهنگ این سرزمین و حفظ میراث زبانیِ درخطر آن داریم، هرگاه که ابتکاری در جهت حفظ این فرهنگ و نگه‌داشتِ این میراث می‌بینیم، به‌واقع هیجان‌زده می‌شویم.
دوستِ نویافته‌ گران‌قدری - جناب احمد صداقتی - امشب کانال ارزشمندی را به ما معرفی کردند که در راه حفظ زبانِ سنگسری فعالیت می‌کند که ازجمله زبان‌های درخطر ایران در استان سمنان است.
گردانندگان این کانال ابتکارهایِ بسیار زیبا و جذابی برای حفظ زبان سنگسری به کار گرفته‌اند که از جمله آنها تهیه فایل‌های ویدئویی اثرگذار است.
این دوستان دغدغه‌مند و هنرمند، برای نوشتن زبان سنگسری نیز از الفبای موسوم به "دین‌دبیره" بهره می‌گیرند که از روزگاران دور تا کنون در نوشتن متن‌های اوستایی به کار رفته است.
در اینجا نمونه‌ای از ویدئوهای این کانال را به اشتراک گذاشته‌ایم. به همه دوستداران زبان‌های درخطر ایران پیشنهاد می‌کنیم که به این کانال خوب بپیوندند یا سَر بزنند و از نوآوری‌های آن برای حفظ زبان‌ها و گویش‌های درخطر ایران بهره بگیرند. نشانی این کانال در تلگرام به صورت زیر است:
@dabayin

#زبان_سنگسری
#زبانهای_درخطر_استان_سمنان
#احمد_صداقتی
@zabanhaye_darkhatare_IRAN


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
در این ویدئو، از زبان یکی از بانوان زرتشتی کشورمان، داستانی حدودا ۳۰ ثانیه‌ای را به گویش زرتشتیان کرمان می‌شنویم.
این گویش که به نام گویش "دَریِ زرتشتی" و "گویش گَبری" نیز شناخته می‌شود، در میان زرتشتیان مناطق مرکزی ایران رایج است و با دیگر گویش‌های مرکزی ایران، همچون لهجه‌های مختلف گویش راجی (طَرقی، طره‌ای، ...) همانندی بسیار دارد.
این ویدئو را یکی از همراهان گرامی این کانال، خانم دکتر مژگان اصغری طرقی، از "کانال روستای طره (دارا)" برگرفته‌اند و برای ما فرستاده‌اند.

با اندکی دقت متوجهِ معنای این داستان کوتاه می‌شویم:
روزی مردی پیش دکتر می‌رود و می‌گوید شکمم درد می‌کند. دکتر می‌گوید چه خورده‌ای؟ مرد می‌گوید نان سوخته. دکتر او را به داروخانه می‌فرستد و در آنجا به او داروی چشم می‌دهند و وقتی که می‌پرسد من شکمم درد می‌کند چرا داروی چشم برایم تجویز کرده‌اید؟ پاسخ می‌شنود که اگر چشم داشتی نان سوخته نمی‌خوردی! 😊

#گویش_زرتشتیان_کرمان
#گویش_دری_زرتشتی
#گویش_گبری
#گویش_طره_ای
#کانال_روستای_طره
@t94dara

***

@zabanhaye_darkhatare_IRAN


Forward from: تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران زمین
انگشت‌آرای

انگشتر مخففِ انگشت‌آرای است و در قدیم همین لفظ معمول بوده، ثعالبی گوید:
الخاتم زینة الرجال و يقال له بالفارسية انگشت‌آرای. (یتیمة ٤: ٦)

یادداشت‌های قزوینی؛ محمّد بن عبدالوهاب قزوینی، به کوشش ایرج افشار؛ علمی؛ دوره ده جلدی؛ ج۱: ۱۲۵.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin


دستگاه_صرف_فعل_در_لهجه_طَرقی_از.pdf
893.4Kb
گویش راجی از گویش‌های مناطق مرکزی ایران است که در بخش‌هایی از استان‌های قم، اصفهان و مرکزی بدان سخن گفته می‌شود. مانند شمار زیادی از دیگر زبان‌ها و گویش‌های ایران، این گویش نیز متاسفانه درخطر و در حال ضعیف شدن است.
در این مقاله، دکتر مژگان اصغری طرقی، دستگاه صرف فعل را در لهجه طَرقی گویشِ راجی که در شهر طرق‌رود شهرستان نطنز گفتگو می‌شود، بررسی و تحلیل کرده است.
این مقاله در بهار ۱۳۹۸ در فصلنامه "ادبیات و زبان‌های محلی ایران‌زمین" منتشر شده است.
#گویش_راجی
#لهجه_طرقی_گویش_راجی
#نطنز
#طرقرود
#دکتر_مژگان_اصغری_طرقی
***
@zabanhaye_darkhatare_IRAN


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
در شیوه‌های نوینِ ثبت و مستندسازی زبان‌هایِ درخطر، بر مستندسازی زبان به هنگام کاربرد آن در موقعیت طبیعی تاکید می‌شود، بدین دلیل که در این شیوه افزون بر ابعاد زبانی، ابعاد مردم‌شناسانه و جامعه‌شناسانه و تحلیل گفتمانیِ کاربرد زبان نیز ثبت می‌شود و بعدا پژوهشگر می‌تواند آنها را در کنارِ یا به همراه ابعاد زبانی بررسی کند.
در این فیلم که درباره مکتب‌خانه‌های قدیمی است و ساخته بچه‌های روستای سقرجوق آشتیان (پیشتر این روستا بخشی از فراهان بوده است) در استان مرکزی است، زبانِ درخطر خلجی به کار می‌رود که زیرنویس فارسی آن را همراهی می‌کند.
خلجی زبانی ترکی‌تبار است که برخی از مشخصاتِ کهنِ زبان‌های ترکی‌تبار در آن حفظ شده است، مانند حفظ d ترکی کهن در واژه "hadaq" که در گونه‌های دیگر ترکی به j تبدیل شده است و واژه "ajax" به معنای "پا" را به دست داده است.
#سقرجوق
#ترکی_خلجی
#خلجی
#آشتیان
#فراهان
@zabanhaye_darkhatare_IRAN


مستندسازی_و_بررسی_گویش‌های_ایرانی.pdf
217.0Kb
#مقاله_مستندسازی_و_بررسی_گویشهای_ایرانی_به_عنوان_میراث_فرهنگی
#دکتر_بهروز_محمودی_بختیاری
*
در این مقاله، نویسنده با معرفیِ مفاهیم اصلیِ مربوط به درخطربودگیِ زبان‌ها، به ابزارها و سودمندی مستندسازی گویش‌ها و راه‌هایِ حفظ آنها نیز نظر کرده است.
*

#مستندسازی_زبانها_و_گویشها
#میراث_فرهنگی
***

@zabanhaye_darkhatare_IRAN


دوگان‌سازی_در_زبان_ترکی_رضا_امینی.pdf
402.8Kb
ترکی ازجمله زبان‌های پُرگویشور کشور ما است. این زبان در مناطق مختلفِ ایران در قالب گونه‌های متنوعی سخن گفته می‌شود که خوشبختانه بیشتر آنها در شمارِ زبان‌های درخطر ایران محسوب نمی‌شوند.
مهمترین گونه ترکیِ درخطر ایران، ترکی خلجی است که از گونه‌های کهن زبان‌های ترکی‌تبار است و در آینده ما بدان بیشتر خواهیم پرداخت.
ترکی زبانی پِیوندی و پَسوندی است. به سخن دیگر، در این زبان، وندها به صورت پَسوند به پایه خود زنجیر می‌شوند و معنایی را بِدان می‌افزایند.
پدیده دوگان‌سازی (reduplication) که ازجمله پدیده‌های زبانیِ جهانی است، در زبان ترکی نیز دیده می‌شود. در این مقاله، دوگان‌سازی در زبان ترکی بررسی شده است.
*
#زبان_ترکی
#دوگانسازی
#ترکی_خلجی
#reduplication
#pekiştirme_sıfatları

***
@zabanhaye_darkhatare_IRAN


زبان،_گونه،_گویش_و_لهجه_کاربردهای.pdf
417.8Kb
اصطلاحاتی نظیر "زبان"، "گویش‌"، "لهجه"، "گونه زبانی"، "زبان‌های ایرانی" و ... در زبان‌شناسی تا حدود زیادی تثبیت‌شده‌اند.
از این رو، و با وجود آنکه درباره هر مفهوم و یافته علمی می‌توان چَند و چون کرد - که اگر نشود آن مفهوم یا یافته سرشت علمی ندارد - کسی هم نمی‌تواند بی‌دلیل، معنایی دیگر به این اصطلاحات دهد، یا بگوید مُرادِ من از فلان اصطلاح فلان معنا است، چه اینکه این کار به تشتت در نوشتگان علمی می‌انجامد و مانع انجام پژوهش‌ علمی درباره زبان‌ها و گویش‌های کشور می‌شود.
نظر به اهمیت این امر، زین پس شماری از مقاله‌هایی که به تعریف اصطلاحات بنیادینِ زبان‌شناسی می‌پردازند را در کانال بارگزاری می‌کنیم، تا زمینه انجام پژوهش‌های سامان‌مند، درباره زبان‌ها و‌ گویش‌هایِ درخطرِ ایران فراهم آید، و پژوهش‌های این حوزه در چارچوبی مشخص و با بهره‌گیری از اصطلاحات علمی انجام گیرد.
#زبان
#گویش
#گونه_زبانی
#لهجه
#دکتر_محمد_دبیرمقدم
*
مقاله کنونی، چهار اصطلاح بنیادینِ "زبان"، "گویش"، "گونه زبانی" و "لهجه" را با بهره‌گیری از اندیشه‌های زبان‌شناسان به‌نامِ ایرانی و غیرایرانی بررسی کرده است.
***

@zabanhaye_darkhatare_IRAN


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
این ویدئو همراه شعر زیبایی است درباره مادر، به زبان/ گویش سمنانی، با زیرنویس فارسی که یکی از دوستان گرامی برای ما فرستاده‌اند.
*
زبان/ گویش سمنانی یکی دیگر از زبان‌ها/ گویش‌های درخطر ایران است که در شهر سمنان و برخی مناطق پیرامون آن بدان گفتگو می‌شود.
سمنانی با گویش‌های کرانه دریای مازندران و برخی دیگر از زبان‌ها و گویش‌های ایرانی همچون تالشی و تاتی نزدیکی‌ بسیار دارد.
سمنانی را در شمار زبانهای ایرانی شمال باختری دسته‌بندی می‌کنند و گفته می‌شود که برخی از ویژگی‌های کهن زبان‌های ایرانی را در خود حفظ کرده است. وجود اشکال مونث و مذکر در برخی از سطوح دستوری و ساختواژی سمنانی از ویژگی‌های خاص این زبان/ گویش ایرانی است.
*
با سپاس از دوست گرامی که این ویدئو را برای ما فرستاند.
*

#زبان_سمنانی
#گویش_سمنانی
#سمنان

***

@zabanhaye_darkhatare_IRAN


قوم_از_یاد_رفته_کاوشی_درباره_قوم.pdf
5.5Mb
بِشمیهُون اِدهیی رَبی
(به نام خداوند بزرگ)

"مَندائی" زبان مندائیان یا صابئین است. صابئین خود را پیرو یحیی پیامبر می‌دانند. از این قوم در سه آیه قرآن کریم نام برده شده است. در ایران، آنها به طور عمده در استان خوزستان (بیشتر در شهرهای اهواز، شوشتر، سوسنگرد و ماه‌شهر) زندگی می‌کنند.
دسته دیگری از مندائیان در عراق و سوریه زندگی می‌کنند و بخشی از آنها نیز به کشورهایی همچون آمریکا، کانادا و استرالیا مهاجرت کرده‌اند.
به خاطر اهمیت تعمید در آیین مندائی، مندائیان، به طور معمول در کرانه رودها زندگی می‌کنند. از همین رو است که مندائیان اهواز نیز بیشتر بر نزدیکی رود کارون سکنی گزیده‌اند.
مندائیان دارای زبان و خط کهنی هستند که پژوهش‌ چندانی درباره آنها در ایران انجام نگرفته است. متاسفانه زبان مندائی نیز ازجمله زبان‌های درخطر ایران است که به‌خاطر شمار اندک گویشوران آن و مهاجرت شمار زیادی از آنها به کشورهای دیگر، روز به روز از بزرگی جامعه زبانی آن کاسته شده است.
***
این کتاب خوب را بخوانید تا با مندائیان - به‌ویژه زبان و خط آنها - بیشتر آشنا شوید.
#زبان_مندائی
#خط_مندائی
#سلیم_برنجی

@zabanhaye_darkhatare_IRAN


کفگیر بره (kafgir barreh)
۲۶- آب‌کش / صافی = ترشباله (toroshbaaleh)
۲۷- انبار ذغال / آرد = کته (kateh) مثلا کته ذغالی (همین واژه برای برنج آب‌کش نشده پخته هم به کار می‌رود)
۲۸- نوک پرنده = چنگ (cheng)
۲۹- نوک مداد / قلم یا لبه میز و قالی و انتهای نخ و چوب = تی (tie)، مثلا تی قالیو ره بگیر تو جمعش کنیم یعنی سر این قالی را بگیر تا جمعش کنیم و یا تی مدادم شکست یعنی نوک مدادم شکست.
۳۰- پنجول = خنج (khenj)
۳۱- ویشگون = پنجیر (penjier)
۳۲- بشکن زدن = پلنگک (pelengak)
۳۳- دست زدن = دسک (dassak)
۳۴- دسته کارد و قابلمه و امثالهم = مسه (mosseh)
۳۵- محکم بسته‌شده = تنگ (teng) (این واژه برای چوب دو‌شاخه‌ای که برای محکم کردن طناب بار استفاده می‌شود هم به کار برده می‌شود)
۳۶- حرکت مانند راه رفتن گنجشک = تنگیدن (tengiedan)
۳۷- خراب شدن ساختمان = رمبیدن (rombiedan)
۳۸- منهدم شدن ساختمان = تمبیدن (tombiedan)
۳۹- لرزیدن از ترس یا سرما = دروشیدن (drovshiedan)
۴۰- افشاندن = اوشوندن (ovshondan)
۴۱- تار عنکبوت = کنتره (kenatreh)
۴۲- کبره (خون / کثیفی) = کوله (keveleh)
۴۳-دلو = دول (doul) (دولچه ظرفی چرمی بود که روی سه‌پایه چوبی سوار شده بود و آب در آن بر اثر وزش باد بسیار خنک و گوارا می‌شد. نوع کازرونی آن بسیار مرغوب بود)
۴۴- کوزه دهان‌گشاد (خمره کوچک) = کلوک (kouloouk)
۴۵- ظرفی حصیری برای نگهداری سوزن و نخ و یا مهر و تسبیح = کپری (kopori)
۴۶- تاب / تاب‌بازی = آبرک / آبرک خوردن (aabrak)
۴۸- الاکلنگ = هولی همالی (hovli hammaaali)
***

#علی_معماریان
#همسان_شدن_گویشها
#لهجه_شیرازی
#dialect_levelling

***
@zabanhaye_darkhatare_IRAN

20 last posts shown.

312

subscribers
Channel statistics