•زَهیِ حیدری•


Channel's geo and language: not specified, not specified
Category: not specified


«فاطمه زهرا حیدری»
عاشقی را یاد بگیریم...!
(دوران‌ قبل از عاشقی)
!!متن ها به زندگی شخصیم ربطی ندارد!!
??

Related channels

Channel's geo and language
not specified, not specified
Category
not specified
Statistics
Posts filter


بی رو دروایستی منم همونی که میخواستی یادت نره قول دادی همیشه پای عشقمون وایسی...!
💛✨

@zahi_heydarii


‏ميگن هيچكس تا اخرش نيست
ولي تو معجزه باش(:)




میخواهم یک ‌نفر باشد؛
بیاید،
بماند و
تمام عشقهای دنیا را به پایم بریزد
و آنقدر دلتنگم شود
تا فراموش کنم ‌سالهایی را که در انتظارش
نشسته بودم..
فراموش کنم‌‌
سالهایی که از نبودنش
جانم به لبم رسیده بود..
میخواهم یک نفر باشد
بیاید؛
بماند و
نرود
نرود
نرود...

#زیور_شیبانی ‌

@zahi_heydarii




مشکل اینجاست که، "ما" آدمها را آن طور که خودمان دوست داریم تصور میکنیم نه آن گونه که هستند... و با همین افکار و خیال پردازی ها دل می بندیمُ وابسته می شویم و رابطه ها شکل می گیرد... شاید به خاطر همین باشد که همیشه، یک جای "دلبستگی" هایمان "عجیب" می لنگد... !

#مهسا_سجاد

@zahi_heydarii


یکیو داشته باشی که یکیو داشته باشه که تو باشی(:)




شَب که میشود دَر و دیوارِ اتاق میخواهند رویِ سینه‌اَم آوار شوند . هوا کَم میشود . حِس میکنم چیزی کم است و هر چه نگاه میکنم نمیفهمَم چیست .
همه چیز تو را به یادَم می‌آورد؛
عقربه‌یِ ساعتی که مرا یاد زَمانی که رفتی می‌اندازد . دوازدَه و پنجاه و یک دقیقه و ده ثانیه شَب بود ..
چراغ خوابِ قدیمیِ رویِ میز را نگاه میکنم .. "آخ خدارو شُکر این چراغ زندَست هنوز .. میترسَم بسوزه و شَبا وقتی خوابی نتونم نیگات کنم .." این جمله را هر شَب وقتی روشنَش میکردی با صدایِ بلند طوری که من بشنوَم میگفتی ..
به سقف خیره میشوم .. هنوز هم با همان ترَکِ قدیمی و عَمیق سر پامانده و هنوز مَن و خیالت را زیرِ خودش نگهداشتِه ..
روی بالشَت دست میکشم، جای خالی‌ات را بو میکشم، که اگر بودی مثل هر شَب بر گونه‌اَت دست میکشیدم و موهایَت را بو ..
ولی نیستی و این اصلا برایَم خوشایند نیست که جایت را رختخوابِ خالی‌ات گرفته ..
پشتَم را میکنم به جایِ خالی‌ات، پتویَم را در بغلَم فشار میدهم و بغضَم را قورت میدهم .. چقدر دلم میخواست اینجا بودی، از پشت بغلم میکردی، پشتِ گوشم را میبوسیدی و میگفتی " اگر یِک شب نبوسمِت شبم صبح نمیشه میترسَم معتادَت شده باشم" و من هَم همان موقِع آرزو میکردم شده باشی ..
شب که میشود خانه میشود قبرِستان .. میشود جَهنم ..
شب که میشود هِزار بار میمیرم و زنده میشوَم از این نبودنِ تو خالی‌ات ..
و ای کاش میشد این شَب‌ها هزار بار مُرد و یک بار کمتر زندِه شد ..!

#پگاه_صنیعی

@pegah_saniee💛
@zahi_heydarii




میخواستم بگم:
چقدر دلم واست تنگ شده …
اما هی میگفتم:
دیگه چه خبر(:)




دلم می‌خواهد،
فرار کنم
از مردم خواب زده‌ی این شهر!
از چهره‌های تکراری،
و دروغ‌هایی که طعم اقتصاد می‌دهند و رفیق سیاست‌اند...!
گوشه‌ی خانه‌ام بنشینم، پرده‌ها را بکشم.
قُفل دَر را چند بار چک کنم.
و به دوست داشتنت فکر کنم...

#مهران_رمضانیان

@zahi_heydarii




Forward from: •زَهیِ حیدری•
نمیتوانید نباشید!
اگر دوستش داشته باشید محال است که برایش نباشید.
شما را به خدا اگر مرضتان چیزِ دیگریست بروید درمان کنید خودتان را.!
بی خود و بی جهت دیگران را درگیر خودتان نکنید!
آدمها یک بار بیشتر زندگی نمیکنند.
اگر بلد نیستید زندگی را...
خراب نکنید زندگیِ دیگران را...
اگر نمیتوانید بمانید
اگر "پایِ ماندن" ندارید
نیایید!!
گناه که نکردند رویِ خوش نشانتان دادند.!
انقدر نمک نشناسی از بعضی ها "نوبر" است...!
"خدا" خوبتان کند.
و هیج وقت از یاد نبرید گردی زمین را
که دیر یا زود نوبت خودتان است.!
نوبت گرفتن جوابِتان...
حالا ببینید پاداش میگیرید یا تقاص
با خودتان.!

#زهی_حیدری

@zahi_heydarii


هی با خودم میگم نکنه همینجوری دیوونت بمونم(:)


از سر از دست دادن کسی
وارد رابطه با کسی دیگر نشوید
ناگهان چشم باز میکنید و میبینید
بین ده رابطه دست به دست چرخیده اید
هم دیگر آن معصومیت ابتدا را ندارید
هم روحتان بیمار میشود
حفره ای به چه بزرگی میان قلبتان بوجود می آید
که به این آسانی پر نمیشود
پس این را آویزه گوشتان کنید
هر چیزی در وقت خودش اتفاق می افتد
فقط صبور باشید ...

#سیما_امیرخانی

@zahi_heydarii




فکر کن…
با میل و اشتهای زیاد مشغول غذا خوردنی!
اما ناگهان از داخل غذایت یک تار مو پیدا
می کنی آن لحظه چه حسی داری ؟؟
بعضی ها آنقدر بدشان می آید که کلا دست از غذا خوردن میکشند اصلا انگار سیر میشوند …
و عده ای به غذا خوردن ادامه میدهند اما خیلی با وسواس و احتیاط ، مرتب فکر میکنند قرار است بازهم در غذایشان مو پیدا شود …
رابطه ها هم ، گاهی شبیه همین غذا خوردن است …!
دست یک نفر را میگیری و با تمام احساست دعوتش می کنی به زندگیت و دقیقا در همان روزهایی که از عشق و محبت لبریزی در همان روزهایی که از خوشی در پوست خودت نمیگنجی یکدفعه با رفتنش یا با یک اشتباه غیر قابل بخشش کاری می کند
که یا برای همیشه عشق و عاشقی را میبوسی و میگذاری کنار…
یا اگرهم دوباره سراغش رفتی خیلی با وسواس قدم برمیداری مثل کسی که به همه چیز مشکوک است…
اگر آدمهایی را دیدید که دچار این حالت هستند ، حق بدهید
اینها خیلی با میل و اشتها شروع کرده اند به عاشقی
اما یک دفعه یک نفر با ندانم کاری اش
"یک تار مو شده "
درست
"وسط بشقاب زندگی شان"

#فرشته_رضایی

@zahi_heydarii



20 last posts shown.

428

subscribers
Channel statistics