مثل کسالتی از یکنواختی ی یک بهار
باران کوچکی را دوست دارم حالا
کنار صورت تابناک گیاهانی
باهم به گفت وگو باشیم
من به چای در نعلبکی فوت کنم
تو خنده ات بگیرد
ولی دلت نیاید بگویی این کار
ول اش کن
من بگویم که در کنار تو چیزی را نمی بینم
گاهی فکر میکنم
که تو از یک درخت متولد شده ای
که در کنارت فقط تو را می بینم
بعد آدم کوری که معاف از هر رعایت ست
#هرمز_علیپور
باران کوچکی را دوست دارم حالا
کنار صورت تابناک گیاهانی
باهم به گفت وگو باشیم
من به چای در نعلبکی فوت کنم
تو خنده ات بگیرد
ولی دلت نیاید بگویی این کار
ول اش کن
من بگویم که در کنار تو چیزی را نمی بینم
گاهی فکر میکنم
که تو از یک درخت متولد شده ای
که در کنارت فقط تو را می بینم
بعد آدم کوری که معاف از هر رعایت ست
#هرمز_علیپور