#یاس
یاس جزو قدیمی های رپ ست و تقریبا از روزهای آغازین همراه و خیرخواه این مسیر بوده
آهنگهای اعتراضی او،که بیشتر لبه ی تیزش را به سمت جامعه می گرفت،تاثیرات خوبی روی مردم به جا گذاشت و آنها را کمی با رپ آشنا کرد
جلسات متعدد در دانشگاه ها و تلاش شبانه روزی برای دریافت مجوز،از او چهره ای سرسخت و خستگی ناپذیر ساخت و میزان محبوبیتش را تا حد زیادی بالا برد
اما این گذشته ی یاس ست
یاس در سالهای اخیر چه کرده؟!
یاس امروز،نسبت به قبل بی رحم تر و عقده ای ترست
(عقده ای البته فحش نیست،چرا که نود درصد ایرانی ها عقده ای اند)
او در قطعات جدیدش تاکید می کند که باید پلشت بود
باید دروغ گفت
سر آدمها را شیره مالید
باید زن را در جنسیت شناسایی کرد
نباید انتقادپذیر بود
و هرکه انتقاد می کند،مزخرف می گوید
(البته همین نبود نقد در افت او دخیل بود)
اوج اینها در قطعه ی سرکوب که بسیار هم طولانیست نمود پیدا می کند
این موسیقی یکسره نفسانی و پر از منم منم ست
کسی که اتحاد را مهم ترین اتفاق در رپ می دانست
دور خودش حصار کشیده
و محدود شده
دوری از مخاطب و زندگی عادی فرسوده ش کرده
و حرفهایی شعارگونه تمام متن اثرش را تشکیل می دهد
کار او به دکلمه ی همان که خودمان می دانیم برای خودمان رسیده ست
یاس قدیم،در کنار تمام سیاهی هایی که نشانمان می داد
روزنه ای هم بیرون می کشید از میان غبارها
اندیشیدن را تشویق
و خوبی کردن را حتی بدون بازخورد برای خود فرد،تحسین میکرد
اما یاس امروز،ترویج دهنده ی ناامیدی و نابودی ست
حتی ذره ای محبت پس صدایش حس نمی شود
(سورنا،بهرام،نوید با وجود لحن خشن،انسان دوستند)
این مایه ی ناراحتی ست
جوان بااستعداد دیروز،انسان باتجربه ی غمگین امروزست
و در این اتفاق طرفداران نقش پررنگی بازی کرده اند
طرفدارانی که با اسطوره سازی،ذات هنرمند را مخدوش می کنند
طرفدارانی که به مخالفین فحش می دهند
و با موافقین (هر چند بی فکر) کاملا موافقند
یاس نمونه ی خوبیست برای اینکه بفهمیم:
«موسیقی بی نقد به قهقرا می رود
و هنرمند بی انتقاد به نابودی کشیده می شود...»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی
یاس جزو قدیمی های رپ ست و تقریبا از روزهای آغازین همراه و خیرخواه این مسیر بوده
آهنگهای اعتراضی او،که بیشتر لبه ی تیزش را به سمت جامعه می گرفت،تاثیرات خوبی روی مردم به جا گذاشت و آنها را کمی با رپ آشنا کرد
جلسات متعدد در دانشگاه ها و تلاش شبانه روزی برای دریافت مجوز،از او چهره ای سرسخت و خستگی ناپذیر ساخت و میزان محبوبیتش را تا حد زیادی بالا برد
اما این گذشته ی یاس ست
یاس در سالهای اخیر چه کرده؟!
یاس امروز،نسبت به قبل بی رحم تر و عقده ای ترست
(عقده ای البته فحش نیست،چرا که نود درصد ایرانی ها عقده ای اند)
او در قطعات جدیدش تاکید می کند که باید پلشت بود
باید دروغ گفت
سر آدمها را شیره مالید
باید زن را در جنسیت شناسایی کرد
نباید انتقادپذیر بود
و هرکه انتقاد می کند،مزخرف می گوید
(البته همین نبود نقد در افت او دخیل بود)
اوج اینها در قطعه ی سرکوب که بسیار هم طولانیست نمود پیدا می کند
این موسیقی یکسره نفسانی و پر از منم منم ست
کسی که اتحاد را مهم ترین اتفاق در رپ می دانست
دور خودش حصار کشیده
و محدود شده
دوری از مخاطب و زندگی عادی فرسوده ش کرده
و حرفهایی شعارگونه تمام متن اثرش را تشکیل می دهد
کار او به دکلمه ی همان که خودمان می دانیم برای خودمان رسیده ست
یاس قدیم،در کنار تمام سیاهی هایی که نشانمان می داد
روزنه ای هم بیرون می کشید از میان غبارها
اندیشیدن را تشویق
و خوبی کردن را حتی بدون بازخورد برای خود فرد،تحسین میکرد
اما یاس امروز،ترویج دهنده ی ناامیدی و نابودی ست
حتی ذره ای محبت پس صدایش حس نمی شود
(سورنا،بهرام،نوید با وجود لحن خشن،انسان دوستند)
این مایه ی ناراحتی ست
جوان بااستعداد دیروز،انسان باتجربه ی غمگین امروزست
و در این اتفاق طرفداران نقش پررنگی بازی کرده اند
طرفدارانی که با اسطوره سازی،ذات هنرمند را مخدوش می کنند
طرفدارانی که به مخالفین فحش می دهند
و با موافقین (هر چند بی فکر) کاملا موافقند
یاس نمونه ی خوبیست برای اینکه بفهمیم:
«موسیقی بی نقد به قهقرا می رود
و هنرمند بی انتقاد به نابودی کشیده می شود...»
#شهروز_مرکباتی_لنگرودی