🫀|نامهی شمارهی 18
من یکم توی بیان احساساتم مشکل دارم
راستش...دقیقا نمیدونم چرا ولی کل زندگیم ناخودآگاه به همه شما وصل شدم، مطمئنم حتی اگه وجودیت نداشته باشید، ما تا ابد پیش هم میمونیم....ما تا ابد خونوادهایم...حتی اگه من یه موجود فانی باشم...
شما به نمایش من معنا دادید، تموم وجودمو پر از شادی کردید ، همیشه پشتم بودید...
گناه من کنجکاوی بود ولی اینبار هیچ وقت، هیچ وقت قرار نیست این زندگی رو ترک کنم.
ازتون ممنونم . ازتون ممنونم به منی که یک هزارم زندگیتون رو نمیگیرم اهمیت دادید و به من ارزش دادید.
من یکم توی بیان احساساتم مشکل دارم
راستش...دقیقا نمیدونم چرا ولی کل زندگیم ناخودآگاه به همه شما وصل شدم، مطمئنم حتی اگه وجودیت نداشته باشید، ما تا ابد پیش هم میمونیم....ما تا ابد خونوادهایم...حتی اگه من یه موجود فانی باشم...
شما به نمایش من معنا دادید، تموم وجودمو پر از شادی کردید ، همیشه پشتم بودید...
گناه من کنجکاوی بود ولی اینبار هیچ وقت، هیچ وقت قرار نیست این زندگی رو ترک کنم.
ازتون ممنونم . ازتون ممنونم به منی که یک هزارم زندگیتون رو نمیگیرم اهمیت دادید و به من ارزش دادید.