The Clamor of Being


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


مشکلی ندارم
دست‌بندی به دستم نیست
هنوز زبانم را خاموش نکرده‌اند
محکومیتی برایم صادر نشده است
از کار اخراج نشده‌ام
اجازه دارم به دیدار خویشان زندانی‌ام بروم
یا به زیارت قبرشان.
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-605686-soN6nfX

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




هگل؛ فردریک بیزر.


دارم دیوانه می‌شم واقعاً.


خدا لعنتت کنه زن.


تنها خبر خوب این روزها از سر گرفتن فعالیت "پتی آندور" در اینستاگرامه.


بدان که این دیوارها برای جدا کردن ما کافی نیست
این میله ها
این دروازه های آهنی
این هوا
باور کن …..

بعضی اوقات مانند مشتی سنگین قدرتمند می شوم
بعضی اوقات مانند گنجشکی ضعیف
بی دلیل نیست
تا وقتی که این عشق در وجود انسان زبانه می کشد
بر کدام سختی فاتح نشده است؟

دلدار من!
روزهای زیبا از ایستگاه سختی‌ها می‌گذرد
انسان قطره قطره جمع می‌شود
قطره قطره دلدار من……

روزی در دل زندگی جاری خواهیم شد
بدان که دیوارها فرو خواهد ریخت
تمام دروازه ها گشوده خواهد شد
اینک قلب من تویی
تو را می تپد……

و دوباره قطره قطره در دلم جمع می‌شوی.

- ییلماز گونی.




Репост из: وتر؛ مدرسه‌ی شیعی روایت
‏تا کسی روحش را به ابلیس نفروشد در سینما به جایی نمی‌رسد...


Miss you dude.


.


این‌قدر کلافه و شاکی‌ام دوست داشتم یکی بود باهاش دعوا می‌کردم، فحشش می‌دادم.


Репост из: _lettersto_
من خسته‌ام، نمی‌توانم درباره‌ی چیزی فکر کنم و تنها می‌خواهم سر بر دامنت بگذارم، تماس دست‌هایت با پیشانی‌ام را احساس کنم و تا ابد در این حالت بمانم.

فرانتس کافکا/ نامه به میلنا؛ برگردان سیاوش جمادی.

@letterssto


Go now love
Don't wanna talk
Won't forget what we're fighting for
Don't draw new blood
No tug of war
Can't you see I'm tired of it all
Don't know why
I could never make it alright.


دایی چارلی گفت.






برای این‌که دیگه آهنگ "برای..." رو نشنویم.


افسردگی: [اَ س ُ دَ / دِ] بی‌رغبتی، بی‌شوقی، پژمردگی، دلسردی، دلمردگی، گرفتگی، ملال، غم و اندوه، یک حالت نشاط و شادی است و دیگر حالت غم و اندوه، اما وقتی که غم و شادی و انتعاش طبیعت نبود و غم و مکروهی هم عارض نگردیده باشد این حالت بین بین را افسردگی گویند.


.....


Репост из: _lettersto_
‏به هر حال، پریروز، یعنی جمعه، نزدیک بود از تنهایی و خستگی دق کنم. ساعت ده و نیم از خواب بیدار شدم، یعنی پس از ده دوازده ساعت خواب، و آن وقت ناگهان عظمت یا حقارت تنهایی خودم را حس کردم و به حدّی گریه‌ام گرفت که خدا داند.
‏—
‏نامه از بهرام صادقی به ابوالحسن نجفی؛ مجلهٔ بخارا؛ بهمن و اسفند۱۳۹۸

@letterssto

Показано 20 последних публикаций.

17

подписчиков
Статистика канала