یه سوالی هست که اینروزا زیاد تو فضای مجازی دیدمش...
٭٭آیا کسی تو را آنقدر دوست دارد که از هیچ چیزی در جهان نترسی؟٭٭
من هیچ رقمه نتونستم با این سوال ارتباط برقرار کنم و به نظرم تو این سوال دوتا گزاره کاملا بی ربط به هم وصل شدن!
خیلی دوست دارم بدونم کسی هست که جوابش به این سوال بله باشه و اگه هست خودش و معشوقش چه ویژگی هایی دارن.
غایتِ یک معشوق ایده آل و همه چی تموم برای من میشه یه اَبَر انسان مثل چگوارا...
یعنی میخوام بهتون بگم به حَسَبِ فرضیات و فانتزیات، اگه معشوقی مثل چگوارا هم میداشتم باز هم یه ترس هایی در من وجود داشت که متعلق به خودم و دنیای خودمَ ن، ترس هایی که ریشه در هویت و موجودیتم در عالم دارن و یقینِ به اینکه یک نفر تو این دنیا هست که من رو خیلی دوست داره هم کمکی به رفع این ترس ها نمیکنه.
به اعتقاد من حتی برای ترس های ساده تر و ملموس تر زندگی هم معشوق و معشوقه ها نمیتوانند در این حد برای همدیگر کار آیی و efficiency داشته باشند!
٭٭آیا کسی تو را آنقدر دوست دارد که از هیچ چیزی در جهان نترسی؟٭٭
من هیچ رقمه نتونستم با این سوال ارتباط برقرار کنم و به نظرم تو این سوال دوتا گزاره کاملا بی ربط به هم وصل شدن!
خیلی دوست دارم بدونم کسی هست که جوابش به این سوال بله باشه و اگه هست خودش و معشوقش چه ویژگی هایی دارن.
غایتِ یک معشوق ایده آل و همه چی تموم برای من میشه یه اَبَر انسان مثل چگوارا...
یعنی میخوام بهتون بگم به حَسَبِ فرضیات و فانتزیات، اگه معشوقی مثل چگوارا هم میداشتم باز هم یه ترس هایی در من وجود داشت که متعلق به خودم و دنیای خودمَ ن، ترس هایی که ریشه در هویت و موجودیتم در عالم دارن و یقینِ به اینکه یک نفر تو این دنیا هست که من رو خیلی دوست داره هم کمکی به رفع این ترس ها نمیکنه.
به اعتقاد من حتی برای ترس های ساده تر و ملموس تر زندگی هم معشوق و معشوقه ها نمیتوانند در این حد برای همدیگر کار آیی و efficiency داشته باشند!