🔷 زمینه های داخلی چالشهای کشورهای اسلامی
🔹 تعداد زیادی از کشورهای مسلمان در پایینترین سطح توسعهی انسانی قرار دارند. این مسئله برای ما مسلمانان بسیار حائز اهمیت است، دلایل زیادی برای این مسئله وجود دارد. برخی از ویژگیهای داخلی این کشورها عبارتند از:
🔹 این کشورها از فقر بسیار گستردهای رنج میبرند و درصد بالایی از جمعیت آنها زیر خط فقر زندگی میکنند. حتی برخی از کشورهای مسلمان تا ۸۰% جمعیت آنها زیر خط فقر هستند و درصدی هم از فقر شدید رنج میبرند؛ به این معنا که این افراد گرسنه شب را به صبح رسانده و دغدغهی نان شب را دارند. نرخ فقر شدید نیز در این کشورها متفاوت است.
🔹 دوم اینکه این کشورها با انواع نابرابریها روبرو هستند. یکی نابرابری درآمدی است. بر اساس شاخص ضریب جینی, بسیاری از کشورهای مسلمان بین ۴۰. تا ۵۰. هستند، یعنی در وضعیت نابرابری نامناسبی از لحاظ درآمدی قرار دارند. بنابراین، در این کشورها گروهی درآمد بسیار بالایی دارند و گروهی بسیاری هم در نان شب خود ماندهاند. بهعلاوه اینکه نابرابری منطقهای هم در این کشورها بسیار حائز اهمیت است. هر چقدر از پایتخت این کشورها دور میشویم سطح امکانات، فرهنگ، آموزش, بهداشت و سایر مسائل در آنجا بهطور فاجعهآمیزی کاهش مییابد که اصطلاحاً در اقتصاد به آن پدیده «دوگانگی» گفته میشود.
🔹 این دو مسئله در کنار هم موجب تولید انبوهی از مشکلات اقتصادی و اجتماعی در این کشورها میشوند. افراد بسیار ثروتمند این کشورها سعی میکنند سبک زندگیشان را با کشورهای پیشرفته تطبیق دهند. در نتیجه، تجملطلبی و چشم و همچشمیها در این کشورها به عیان مشاهده میشود که موجب انحراف در تخصیص منابع خواهد شد. از سوی دیگر، فقر شدید باعث رشد آسیبهای اجتماعی مانند مانند فحشاء، نزاعهای خیابانی، خشونت، افسردگی که با بررسی آماری قابل تبیین خواهند بود, می شوند.
🔹 مسئله سوم، مسئله فساد گسترده در دولتهای این کشورهاست. وزیری در چند قرن قبل از میلاد در هند میگوید: اگر شما توانستید عسل را روی نوک زبانتان بگذارید و بعد به گونهای خودتان را کنترل کنید که مزه آن را نچشید یک دولتمرد هم میتواند با امکانات دولتی چنین معاملهای را کند. معمولاً حاکمان به دلیل دسترسی به امکانات گسترده حکومتی، زمینه فساد را دارند؛ به گونهای که میتوان گفت حکومت و فساد ملازم و همراه یکدیگرند. بنابراین، از مسائل کشورهای جهان سوم و کشورهای اسلامی, رواج رانتخواری در میان دولتمردان، فساد گسترده حکومتی, رشوهخواری و مانند آن است.
یکی از رهبران کشورهای آفریقایی با اطلاع از فساد و رشوهخواری گسترده در میان کارگزاران دولتی و عدم توانایی برای حل آن، به کارگزارنش خطاب می کند: سعی کنید اگر رشوه میگیرید رشوه خوب بگیرید. از دید ایشان, رشوه خوب و رشوه بد داریم. رشوه خوب، رشوهای است که کارمند از ارباب رجوع پول را میگیرد و کار وی را راحت انجام میدهد، اما رشوه بد این است که هم پول را میگیرد و هم در انجام کار تعلل میکند. رهبر این کشور میگوید اگر رشوه میگیرید رشوه خوب گرفته، کار مردم را هم راه بیندازید.
🔹 زمانی میگفتند کشورها بهدلیل منابع اندک، توسعه پیدا نمیکنند. اما امروزه میبینیم که بهویژه کشورهای مسلمان دارای منابع گستردهای هستند با این وجود توسعه نیافته هستند. از طرفی کشوری مانند ژاپن فاقد هرگونه منابع طبیعی است.
🔹 لذا مشکلی که در کشورهای جهان سوم و از جمله کشورهای اسلامی وجود دارد که منشا سه مشکل فقر، نابرابری شدید و فساد گسترده است، مشکل چگونگی اداره این کشورها است. باید در نحوه اداره این کشورها تجدید نظر شود تا بتوان اتفاقات مثبتی را برای آنها رقم زد. دو عامل عمده مشکلات مذکور عبارتند از:
🔹 نهادهای مدنی بسیار ضعیف در این کشورها یک عامل است. نهادهای مدنی میتواند در محدود کردن، نقد و اصلاح قدرت بسیار نقش داشته باشد و مدیریت کشور را به سمت یک مدیریت علمی و عالمانه حرکت داده, حکومت را پاسخگو کند.
🔹 دومین عامل که منشاء مشکلات دیگر است, دسترسی محدود به قدرت و ثروت است. یعنی عملاً قدرت اجازه نمیدهد که نخبگان بیایند و به مدیریت جامعه نزدیک شوند. با قیود و قوانینی, محدودیت ایجاد کرده, حکومت را در انحصار گروهی خاص قرار میدهند و جامعه را از پتانسیل نخبگان محروم می کنند.
🔹 ضعف نهادهای مدنی و دسترسی محدود منشاء فساد گسترده در جامعه، منشاء نابرابری شدید در جامعه و منشاء فقر در جامعه است.
@yousefimohamadreza