>#Story >#Lonely
از نگاه کردن به آن آلبوم که پراز عکس نوشته بود، خسته نمیشد. انگار که به او گفته باشن تنها کاری که باید انجام بدی نگاه کردن به عکس نوشته های او است. همیشه معتقد بود او روحیه شاعرانه دارد. روزی که این آلبوم رو از او هدیه گرفت را فراموش نمیکند.
19 جولای سال 2020
در حال آب دادن به گل های داخل آپارتمانش بود که ناگهان دوتا دست روی چشم هایش قرار گرفتند و دیدش را تاریک کردن. حدس میزد کی باشد. تهیونگ کنار گوشش زمزمه کرد " برات هدیه دارم!"
و سپس دست هایش را برداشت تا کوک به طرف او بچرخد. داخل دستانش آلبومی به رنگ پرتقال پاییزی وجود داشت که رویش با کلمات طلایی رنگی هک شده بود" تقدیم به جئون جونگکوک"
لبخندی زد و آلبوم را از او گرفت و صفحه اول را باز کرد، عکس هایی از خودش و او داخل آلبوم بودند. تهیونگ هم مانند او لبخندی زد و گفت " میدونی چی خاصش میکنه؟ اینکه من پشت هر عکس یک جمله متفاوت نوشتم "
22 اکتبر سال 2021
او عاشق نوشته های پشت عکس بود. خود عکس ها را هم دوست داشت چون عکاس آن عکس ها فرد خاصی بودند. فردی با موهای تمشکی!
@Ansherlipove
از نگاه کردن به آن آلبوم که پراز عکس نوشته بود، خسته نمیشد. انگار که به او گفته باشن تنها کاری که باید انجام بدی نگاه کردن به عکس نوشته های او است. همیشه معتقد بود او روحیه شاعرانه دارد. روزی که این آلبوم رو از او هدیه گرفت را فراموش نمیکند.
19 جولای سال 2020
در حال آب دادن به گل های داخل آپارتمانش بود که ناگهان دوتا دست روی چشم هایش قرار گرفتند و دیدش را تاریک کردن. حدس میزد کی باشد. تهیونگ کنار گوشش زمزمه کرد " برات هدیه دارم!"
و سپس دست هایش را برداشت تا کوک به طرف او بچرخد. داخل دستانش آلبومی به رنگ پرتقال پاییزی وجود داشت که رویش با کلمات طلایی رنگی هک شده بود" تقدیم به جئون جونگکوک"
لبخندی زد و آلبوم را از او گرفت و صفحه اول را باز کرد، عکس هایی از خودش و او داخل آلبوم بودند. تهیونگ هم مانند او لبخندی زد و گفت " میدونی چی خاصش میکنه؟ اینکه من پشت هر عکس یک جمله متفاوت نوشتم "
22 اکتبر سال 2021
او عاشق نوشته های پشت عکس بود. خود عکس ها را هم دوست داشت چون عکاس آن عکس ها فرد خاصی بودند. فردی با موهای تمشکی!
@Ansherlipove