دكتر اياد قنيبى

اعلان دکتر ایاد قنیبی از صفحه فارسی:

از زمانی که شیطان دانست از درگاه و رحمت الله رانده و محروم شده است، از سر کینه و حسادت تلاش می‌کند تا بیش‌ترین اندازه‌ی ممکن از انسان‌ها را با خود به بیراهه بکشاند: ﴿قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَٰذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا/ شیطان گفت: به من بگو که آیا این همان کسی است که او را بر من ترجیح داده و گرامی داشته‌ای؟! (جای تعجّب است). اگر مرا تا روز قیامت زنده بداری، فرزندان او را همگی جز اندکی (با گمراهی) نابود می‌گردانم (و لگامِ وسوسه را به دهان شان می‌زنم و به جاده‌ی خطا و گناهشان می‌کشانم).﴾ [الإسراء: ٦٢]

شیطان‌های منحرف انسی نیز راه رهبر خویش را در پیش گرفته اند. با بیماری‌های جنسی گوناگونی دست و پنجه نرم می‌کنند و از این که تو پسر و دختر جوان مسلمان را پاکیزه و عفیف می‌بینند، درد می‌کشند و خشمگین می‌شوند [و مانند بزرگان خود شما را تحمل کرده نمی‌توانند😏 ﴿أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ/ آنان را از سرزمین خود بیرون کنید، چرا که آنان مردمی پاکیزه هستند!﴾ [الأعراف: ٨٢] برای همین با موج گسترده‌ای از کلیپ‌ها و ویدیوهای مخالف عفت و اخلاق با عنوان‌های تحریک کننده به سراغ تان می‌آیند: ﴿وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَن تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيمًا/ و شهوت پرستان می‌خواهند شما را کاملا گمراه و منحرف کنند﴾ [النساء: ٢٧]
آنان از بیماری‌های مختلف روانی رنج می‌برند و از این که شما را در آرامش و آسایش روحی و روانی می‌بینند، آزرده و خشمگین می‌شوند.
در رابطه به دنیای پس از مرگ، حیران و پریشان هستند و از این که شما با خاطر آسوده آخرت خود را آباد می‌کنید، ناراحت می‌شوند: ﴿وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا/ دوست دارند شما هم مانند آنان کافر شوید.﴾ [النساء: ٨٩]

می‌دانند که شما بر حق هستید و خود بر باطل، اما نمی‌خواهند توبه کنند و اصلاح شوند و مانند شما فراز آیند، بلکه می‌کوشند شما را چون خود به زیر بکشند ﴿فَتَكُونُونَ سَوَاءً/ تا همسان یکدیگر باشید﴾ و برتری و فضیلتی بر آنان نداشته باشید و دیگر احساس حقارت نکنند.
آنان در تمام این کارها راه ابلیس را تعقیب می‌کنند؛ او نخواست تنها به آتش برود، اینان نیز نمی‌خواهند...

پس به آنان پشت پا بزن و چشم خود را پاکیزه نگه دار و به ایمان خود افتخار کن [و متوجه باش] ﴿وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ/ تا بی‌باوران ترا به حماقت و نادانی وادار نکنند﴾ [الروم: ٦٠]

🔸د. اياد قنيبى🔸

آیا می‌دانستید؟!

می‌گویند: «آیا می دانستید:

- که شنیدنِ قرآن، تکثیرِ سلول‌هایِ سَرَطانی را مهار و سرانجام، ریشه‌‌کن می‌کند؟!

- که مکثِ بسیار در سَجده، حافظه را قوی و از سکته‌ی مغزی، پیش‌گیری می‌کند؟!

-که بلند کردنِ انگشتِ شهادت در تشهّد، روندِ پمپاژِ خون را تسریع و نارساییِ قلبی را بهبود می‌بخشد؟!

- که سجده، بارِ الکتریکیِ مثبتِ بدن را نابود می‌کند؟!»

من به عنوان کارشناس و پژوهش‌گرِ داروشناسی در زمینه‌های گوناگون، می‌گویم:

- آیا می‌دانستید که این سخنان دروغ و بی‌بنیاد است؟!

- آیا می‌دانستید که این سخنان برخی را از دین دور و متنفر می‌کند؟!

- آیا می‌دانستید که چه بسا تمرین‌های سوئدی از نماز به بدن سودمندتر باشد؟! چرا که اساسا نماز برای چنین اهدافی مشروعیت نیافته است.

- آیا می‌دانستید که دست‌وپاکردنِ فوایدِ صِحّی‌ برای عبادات، هیچ سودی ندارد. فوایدی که هیچ دلیلی برای اثبات آن‌ها وجود ندارد. اگر مردم به فواید مادّی و دنیویِ عبادات، قانع شوند و برای چنین اهدافی به عبادات بپردازند، هیچ سود معنوی‌ای نبرده اند. چرا که در این حالت، معنای عبودیت تحقق نمی‌یابد. مهم این نیست که به هر هدفی شده نماز بخوانند، مهم این است که از سرِ بندگی و به هدف جلبِ خوشنودیِ الله متعال، نماز گزارند.

در بخشی از حدیثی که امام بخاری از پیامبر (صلی الله علیه وسلم) روایت کرده است، آمده است که ایشان فرموده اند: «هرگاه (انسانِ مسلمان) درست وضو کند و به سوی مسجد روان گردد و به هیچ هدفی جز (خوشنودیِ الله و) اقامه‌ی نماز بیرون نشده باشد، در هر گامی که بر می‌دارد، یک پله فراتر می‌رود و یک گناهش بخشوده می‌شود». دقت شود که فرمودند: «لا یُخرجه إلا الصلاة/ به هدفی جز (خوشنودیِ الله و) اقامه‌ی نماز بیرون نشده باشد». اگر هدفی جز نماز نداشته باشد به پاداشِ کامل نایل می‌گردد. اما اگر هدف بیرون شدنش این باشد که هم نماز بخواند و هم فلان کس را ببیند و هم فلان کار را اجرا کند، به پاداشِ کامل دست نمی‌یابد.

ناگفته پیدا ست که قرآن، درمانِ دردهای مادّی و معنوی ست. این حقیقتی است که برای اثباتِ آن، به هیچ پژوهش علمی نیاز نداریم. اما این که ادعا شود که: (شنیدنِ قرآن) سلول‌هایِ سرطانی را ریشه‌کن می‌کند و احتمالا فردا گفته شود که انسولین بدن را افزایش می‌دهد و سرانجام قند را درمان می‌کند و باکتری‌ها و ویروس‌ها را از پای در می‌آورد و در نتیجه، آماسِ نایژه را درمان می‌کند!!
اولا از ارزشِ قرآن کاسته می‌شود و ثانیا هیچ دلیلی برای این ادعاها وجود ندارد.

پیامبر (صلی الله علیه وسلم) می‌فرمایند: «اگر کسی هرچه را بشنود و بدون بررسی و تحقیق نقل کند، از دروغگویان به شمار می‌رود». با این حال، اگر کسی پیرامونِ قرآن سخنان و ادعاهای تثبیت‌ناشده را نقل کند، چه طور؟!

ای مردم! بدانید که دین ما دل‌پذیرتر و زیباتر است از آن است که نیازی بدین آب و رنگ‌هایِ ناساز داشته باشد!

🔸د. اياد قنيبى🔸

https://t.me/EyadQunaibiF

عوامل الحاد

بلی باید «عوامل» ارتداد برخی از جوانان را از اسلام بررسی و شناسایی کنیم تا بتوانیم با آنان بهتر گفتگو کنیم و راه‌های شیطان به دل‌های آنان را ببندیم. اما هرگز نباید این «عوامل» را «عذرها» و یا «اسباب» الحاد آنان جلوه دهیم. چرا که سبب حقیقی بازگشت از اسلام به کفر، بیماری قلبی و هواپرستی است و همه‌ی «اسباب» دیگری که ذکر می‌شود، در حقیقت «آویزه‌ها» (و بهانه‌هایی) است که به آن‌ها چنگ می‌زنند تا کفر خود را توجیه کنند.

بهانه‌هایی مانند کثرت ظلم در جهان، اُفتِ برخی از داعیان سرشناس، متنفر ساختن برخی از دین‌داران از دین، هیچ کدام عذر مشروع به شمار نمی‌رود و اگر این‌ها عذر می‌بود، الله متعال آن‌ها را عذر می‌شمرد.

این چیزها حتا از «عوامل» (الحاد) نیست، چرا که آنان به بیماری‌های درونی خود تسلیم شده اند؛ اما تلاش می‌کنند مسئولیت را به دوش شرایط و اسباب بیرونی بیندازند!

این بسیار مهم است که کسانی را که الله معذور ندانسته است، معذور ندانیم، چرا که با این کار، خود را از الله مهربان تر جلوه می‌دهیم و عدالت او تعالی را زیر سؤال می‌بریم. در عین حال و با درک همه‌ی این چیزها، باید تلاش کنیم آنان را از آتش جهنم نجات دهیم و آنان را برای پیروز شدن شان بر نفس اَمّاره و شیطان‌های انسی و جنی یاری و یاوری کنیم و این اعمال را در میزان حسنات خود بیفزاییم.

با تأسف بسیاری این چیزها را از هم تفکیک کرده نتوانسته اند و این عدم تفکیک پیامدهای خطرناکی نیز به دنبال دارد و برخی از فسادپیشگان از آن به عنوان ابزار عادی‌سازی الحاد استفاده می‌کنند و می‌کوشند مرتدان را آهسته آهسته به عنوان قشر و طایفه‌ای از جامعه جلوه دهند که قانون از آنان حمایت کند و از حقوق شهروندی برخوردار باشند.

چکیده‌ی سخن:

- شناخت راه‌های شیطان به دل‌های آنان.

- باور به این که آنان به جزای کردار خود به الحاد و ارتداد گرفتار شده اند «وَلَا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَدًا/و پروردگارت به هیچ کس ظلم نمی‌کند».

- کفر و ارتداد آنان را با شدیدترین الفاظ تقبیح و نکوهش می‌کنیم.

- با این همه تلاش می‌کنیم سبب و عامل هدایت آنان باشیم.

والله أعلم

🔸د. اياد قنيبى🔸

توصیه‌ی علّامه سلیمان علوان (فك الله أسره) به استفاده از سخنرانی‌ها و نوشته‌های دکتر اِیاد قُنیبی (حفظه الله)

سوال:

جناب استاد! آیا تا کنون کلیپ‌های صوتیِ دکتر ایاد قنیبی را شنیده اید و نظرِ تان در باره‌ی آن‌ها چیست؟

پاسخ:

دکتر ایاد قنیبی، دانشمندی خردمند و با فضیلت است. الله بدو فرزانگی و پختگی بخشیده است. در راستای اصلاح‌گری و اتفاق و اتحادِ امت گام‌های راست و استواری برداشته است و تلاش‌های قابل ستایشی به خرچ داده است. من شماری از کلیپ‌های صوتیِ او را شنیده ام. ایشان را مسلمانی راستکار و راست‌پندار یافتم. منهجی درست و روشن دارد. دعوتگری فرزانه و خردمند است. مدافع سنت و پویندگانِ راهِ حق است و خیرخواه باطل‌گرایان.

از مسلمانان می‌خواهم کلیپ‌های صوتیِ او را بشنوند و از علم و دانش و پیش‌نهادها و راه‌حل‌هایش بهره و استفاده ببرند.

الله به علم و ایمان و استقامتش بیفزاید!

افراط‌گرایی و تروریسم!

مسلمان باید در همه چیز [از دیگران] متمایز باشد؛ از جمله در زمینه‌ی اصطلاحات. [بدین معنا که اصطلاحات ویژه‌ی خود را به کار برد و از استعمال اصطلاح‌های زهرآگین دشمنان پرهیز کند].

چه قدر زشت است که ما مسلمانان اصطلاحاتی چون «افراط‌گرایی» و «تروریسم» را مانند دشمنان خود، از جمله کافران آشکار و منافقان، استفاده کنیم!

چه قدر زشت است که خطیب جمعه این تعبیرها را به کار برد و یا گرداننده‌ی بی‌حجابی یکی از شخصیت‌های علمی/دعوی/تربیتی را به یکی از شبکه‌های تلویزیونی‌ای که در محور سازمان ملل متحد می‌چرخد، دعوت کند و جناب «شیخ» برود و از افراط‌گرایی و تروریسم سخن بگوید!

زمانی که کافران و منافقان و پیروان آنان اصطلاح «افراط‌گرایی» را استفاده می‌کنند، چیزهای زیادی مورد نظر آنان است؛ از جمله:

- تلاش مسلمانان برای سیادت شریعت اسلامی؛

- باور مسلمانان به این که حاکمیت فقط از آن الله متعال است؛

- نپذیرفتن هر چیزی که مخالف شریعت الله باشد، هرچند قانون آن را به رسمیت بشناسد و از از لوازم دموکراسی باشد و سازمان ملل متحد آن را الزامی دانسته باشد.

این باورها همه به نظر آنان افراط‌گرایی است.

با این حساب بسیار زشت است که ما «افراط‌گرایی» را به بهانه‌ی مقابله با «غلو/تندوری» محکوم کنیم، در حالی که می‌دانیم که منظور دشمنان اسلام از «افراط‌گرایی» اسلام است.

چه زشت است که ما به سروده‌های کسانی آواز بخوانیم که شعار «مبارزه با ترورریسم» (و افراط‌گرایی) را بلند کردند و آن را از اولویت عصر کنونی معرفی کرده اند و هدف آنان از این کارها، ریشه کن کردن اسلام است.

ما در اسلام کلمه‌ی «غلو/تندروی» را داریم که معنای آن از حدگذری است و این کلمه‌ای است محدود و منضبط و تعریف آن «مخالفت دلیل شرعی» است نه مخالفت قوانین بین المللی!

ما با این گونه «غلو» به خاطری که الله آن را دوست ندارد و از آن نهی کرده است، مخالفت می‌کنیم نه به این خاطر که دشمنان ما آن را غلو تعریف کرده اند!

پیامبر (صلی الله علیه وسلم) ما را به مخالفت با اهل کتاب و مشرکان حتا در چیزهایی امر کرده اند که به ظاهر سطحی و ساده به نظر می‌رسد، تا جایی که یهودیان گفتند: «این مرد (یعنی پیامبر) می‌خواهد با ما در همه چیز مخالفت کند» (به روایت مسلم) الله متعال مسلمانان را از استعمال کلمه‌ی «راعنا/مراعات ما را بکن» با پیامبر به خاطر مخالفت با یهود نهی کرد، هرچند منظور مسلمانان از این کلمه امری مشروع و درست هم بود. به این دلیل که یهود معنای بدی از این کلمه در ذهن داشتند.

با این توضیح، حکم استفاده از الفاظ و اصطلاحاتی که چتر جنگ با اسلام قرار گرفته است، چه خواهد بود؟!

ای مسلمان! متمایز باش و «وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ/ اصلاحات بیاور و از راه و رسم فسادپیشگان پیروی مکن!»

🔹 د. اياد قنيبى 🔹

آیا می‌دانستید؟

با تجربه‌های چندین‌ساله دانستم که:

بحران امت ما، پیش و بیش از آن‌که فکری باشد، اخلاقی است و اساس بحران اخلاقی امت اسلامی، بیماری‌های قلبی است و مرگ‌بارترین بیماری‌ قلبی، بیماری کِبر و خودبزرگ‌بینی است. تکبر باعث می‌شود تا در پی‌گیری و جست‌وجوی حق و حقیقت، بی‌طرف نباشیم و اگر حقیقت را بیابیم، بدان تن ندهیم و تسلیم نشویم و در نتیجه‌ی این‌ها، اختلاف و کشمکش و چنددستگی پدیدار می‌گردد.

با این‌همه، کسانی از سر حیرت و تعجب می‌پرسند:
«چرا الله متعال داستان ابلیس را باربار و به تکرار در قرآن ذکر کرده است؟ آیا یک بار بسنده نبود؟!»

گویا اینان قرآن را کتاب تاریخی می‌پندارند که نباید بیش از یک بار به یک مسأله بپردازد!

باید به یاد داشت که قرآن، دارو و درمان دردهای مردمان است و باید دارو، باربار و جرعه جرعه به بیمار داده شود تا از بیماری‌ها رهایی یابد. هیچ دردی خطرناک‌تر از درد کبر نیست و همین درد و بیماری باعث شد شیطان از عرش به فرش فرو نشیند و به بدبختی جاودانی و لعنت همیشگی گرفتار آید. برای همین الله متعال سرگذشت ابلیس را باربار تکرار می‌کند.

«فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ/ ای خردمندان درس عبرت بگیرید!»

🔹 د. اياد قنيبى 🔹

«حسبي الله/ الله مرا بسنده و کافی است»!

تنها معنای این جمله این نیست که الله مرا برای رهانیدن از گزند و آسیب مردمان کافی است، بلکه این عبارت، معناهای زیبا و ظریف زیر را نیز با خود حمل می‌کند:

کافی دانستن خوشنودی الله از خوشنودی مردم؛ یعنی این که رضایت و خوشنودی الله مرا بسنده است!

کافی دانستن معیت و یاری الله از یاری مردم؛ یعنی این که یاری و یاوری الله مرا بسنده است، هرچند همه‌ی مردم مرا ترک کنند!

زمانی که جمله‌ی «حسبي الله» را در اذکار (صبح و شام) تکرار می‌کنید، این معانی را نيز در ذهن و ضمیر داشته باشید.

*دکتر ایاد قنیبی*

رنج‌ها و آزمایش‌ها

دکتر ایاد قنیبی، چهار بار از طرف جهت‌های رسمیِ دولت اردن، حامی رژیم اشغال‌گر صهیونیسم، از خطابت و سخن‌رانی، محروم گردید و چندین بار به بهانه‌های پوچ و واهی، به زندان افکنده شد. به تاریخ 15/1/2010 از جانب اطلاعات کشور اردن، دست‌گیر شد و به زندان انداخته شد و به مدت 20 روز زندانی بود و سپس آزاد شد، ولی از آن زمان، تاکنون اجازه‌ی خطابت بدو داده نشد. پس از آن، در کنار تدریس و تحقیق در دانشکده‌ی داروسازی، از طریق انترنت مسیر دعوی خویش را ادامه داد. پس از ۷ ماه آزادی، دو باره زندانی شد. پس از بررسی‌ها، از جانب دادگاه، بی‌گناه شناخته شد و پس از ۴۷۰ روز، در 4 ژانویه‌ی 2013، رها گردید. آخرین بارهم در نیمه‌شب دوشنبه 15/۶/۲۰۱۵ به دلیل نوشتن مقاله‌ و نشر سخن‌رانیی زیر عنوان «الأردن و الإسراع نحو الهاوية/ اردن به سوی نابودی» دست‌گیر شد. و سرانجام در ۱۷ ماه می ۲۰۱۶، موافق ۱۰ شعبان ۱۴۳۷، آزاد گردید.

دکتر ایاد قنیبی، دعوتگر مسلمانی که در جهان معاصر، مهربان‌تر و دل‌سوزتر و شجاع‌تر و بیدارگرتر از او نمی‌شناسم!

نویسنده: ابو زینب، محمد بهرامی

منابع
١- ویکیبیدیا.
٢-صفحة الشیخ علی الموسوعة الإسلامیة.

دکتر ایاد قنیبی، سلسله‌ی درسیِ جدیدی را زیر عنوان «رحلة الیقین/ سفر یقین» آغاز کرده است و تا کنون 6 حلقه‌ی آن، نشر شده است. این سلسله، در پیِ پایه‌ریزی بنیادهای یقین برای اصول و زیربناهای اسلام است. به گونه‌ی ویژه، با الحاد و داروینیسم، مقابله صورت گرفته است و با دلایل عقلی و فطری، وجود الله ثابت گردیده است. خوشبختانه بنده کار ترجمه‌ی این سلسله را در هماهنگی با خود دکتر ایاد قنیبی، آغاز کردم و تاکنون 6 حلقه‌ی نشر شده‌ی آن، ترجمه شده است و به زودی ترجمه‌ی این حلقات را به دست‌رس برادران و دوستان خواهیم گذاشت.

در حقیقت، درس‌گفتارهای دکتر ایاد قنیبی، به فضل و لطف الله، فراوان است و بررسی همه‌ی آن‌ها در این مقال نمی‌گنجد.

دکتر ایاد قنیبی، به هیچ حزب و جریانی وابسته نیست و خود را مسلمانی از عموم مسلمانان معرفی می‌کند. در عین حال، از داعیه‌داران اقامه‌ی دولت اسلامی است و جهادی را که منضبط به ضوابط شرعی باشد، تأیید می‌کند. در آغاز انقلاب‌های بهار عربی، در زندان بود و هنگامی که از زندان آزاد شد، به تأیید بهار عربی، سخن‌رانی‌های زیادی را به نشر رساند.

فعالیت‌های دعوی دکتر ایاد قنیبی، در فضاهای مجازی (فیس‌بوک، تویتر، یوتیوب و تلگرام) به زبان عربی و احیانا انگلیسی، کم‌نظیر است. افزون بر نوشته‌های کوتاه و کم‌نظیری که از طریق فیس‌بوک به نشر رسانده است، سلسله‌ها و درس‌گفتارهای کم‌یاب و نادری هم منتشر نموده است. «سلسلة نصرة للشریعة» در 30 حلقه، که در نقد پارلمانی‌ها و کسانی که گمان می‌کنند می‌توان از کارزار پارلمانی و دموکراسی پیروز به در آمد و شریعت را از این طریق تطبیق کرد، ترتیب شده است؛ این سلسله، جانی تازه به ایمان انسان می‌دمد و ایاد قنیبی در این سلسله، به نیکویی تمام از شریعت اسلامی، دفاع کرده است و به ورش علمی، دقیق و عمیق توضیح داده است که این مردم، خیال محال در سر می‌پرورانند و از تشنگی سراب را آب پنداشته‌اند و استعدادهای بخش بزرگی از امت را با این روش نامشروع، به هدر می‌دهند.

سلسله‌ی درسیِ دیگری دارد به نام «فقه التنازلات»؛ در این سلسله که به ده‌ها حلقه می‌رسد، به شبهات پارلمانی‌ها، پاسخ‌های دقیق و علمی ارائه شده است و همچنان موسسه‌ی راند و شخصیت آتاترک و مسایل مهم دیگری در باب اصول فقه، که هیچ مسلمانی در روزگار کنونی از آن‌ها بی‌نیاز نیست، به بررسی گرفته شده است.

سلسله‌ی درسیی پیرامون تزکیه دارد در 24 حلقه، به نام «فنّ إحسان الظن بالله/ هنر خوش‌بینی به الله»؛ این سلسله نهال محبت با الله را در دل‌ها بر پایه‌های ثابت و همیشگی، می‌نشاند و برای ما می‌آموزد که چگونه از آزمایش در بلاها و مصیبت‌ها، کامیاب و موفق بیرون آییم.

در باب جهاد سوریه و مسایل مرتبط به آن، سخن‌رانی‌های مفصل و دیدنی و شنیدنی و کم‌نظیری دارد.

تدریس و کارهای دعوی

ایاد قنیبی، فعالیت‌های دعوتی خود از دوران تحصیل و دانش‌جویی آغاز کرد و با دوستان خود «برنامه‌ی نَوار یا کاست هفته‌ای» را راه‌اندازی نمود. آنان نوار جالب و آموزنده‌ای را انتخاب می‌کردند و در چندین مسجد، در میان نمازگزاران توزیع می‌کردند. این برنامه تا سال 2010 ادامه یافت. هنگامی که ایاد قنیبی دکترای خود را در زمینه‌ی داروسازی در آمریکا می‌خواند، کارهای دعوتی خود را نیز ادامه داد و در چندین مسجد، به زبان انگلیسی سخن‌رانی می‌کرد و در هفته‌ی معرفی اسلام، که سالانه به هدف دعوت غیر مسلمانان به اسلام، دایر می‌شد، اشتراک ورزید. پس از آن که به اردن باز گشت، مسئولیت خطابت مسجد مصعب بن عمیر در پای‌تخت اردن را، داوطلبانه و بدون مزد، به دوش گرفت. ایاد قنیبی، خطبه‌ها و سخن‌رانی‌های، علمی، موثق، مستند، مفید، متنوع و جدید ایراد می‌کرد و از همین روی، افزون بر عامه‌ی مردم، نخبگان و فرهیختگان فکری و حزبی با نگرش‌ها و گرایش‌های مختلف، از دور و نزدیک، به پای سخنان او می‌نشستند.

برخی از سخن‌رانی‌ها و درس‌گفتارهای شیخ قنیبی، مانند کتاب «هذا النفاق فاحذره/ این نفاق است! از آن بر حذر باش!» و کتاب «تصفیة القلوب تجاه أصحاب الحبیب صلی الله علیه وسلم/ پالایش دل‌ها در برابر یاران رسول الله» و کتاب‌چه‌ی «هل أنت محب لما أنزل الله؟/ آیا قانون الهی را دوست داری؟»، جمع‌آوری و چاپ و نشر شده است.

ادامه‌ی تحصیل

ایاد قنیبی، بورسیه‌ای از«دانشگاه هیوستن» ولایت تکزاسِ ایالات متحده‌ی آمریکا دریافت کرد و در سال 1999 برای ادامه‌ی تحصیل در رشته‌ی داروسازی، به این ایالت سفر کرد و گواهی‌نامه‌ی دکترای خود را در سال 2003 با نمرات عالی، به دست آورد. از سال 2003 تا کنون در دانشکده‌ی داروسازی  دانشگاه علوم تطبیقی/کاربردی کشور اردن، مشغول کار است. دکتر ایاد قنیبی، در رشته‌ی کاری و تحصیلی خود، دست به اختراعات و اکتشاف‌های مهمی زده است و در این زمینه، به خوبی درخشیده است.

فراگیری علوم شرعی

دکتر ایاد قنیبی، به فراگیری علوم قرآن و حدیث و سیرت، عنایت و اهتمام ویژه به خرج داد و قرآن کریم را با سند متصل به پیامبر (صلی الله علیه وسلم) به روایت حفص، زیر نظر شیخ عبد الرحمان بن علی محمود، حفظ کرد.

کتاب‌های زیادی را در باب تفسیر و حدیث خوانده است و به نوشته‌های دانشمندانی چون ابن قیم جوزی، سید قطب، شیخ ناصر الدین آلبانی، شیخ علی قرنی، شیخ محمد منجد، دکتر محمد عبد مقصود، دکتر محمد اسماعیل مقدوم و دکتر راغب سرجانی، عنایت ویژه داشته است. در بسیاری از دوره‌های آموزشی علوم شرعی، در ایالات متحده‌، در زمینه‌ی فقه و حجیت سنت و اخلاق و پاسخ به شبهات، شرکت کرد و همچنان مناظره‌های مسلمانان با یهودیان و نصرانیان را به تماشا نشست. بخشی از کتاب «العقیدة الواسطیة» شیخ الاسلام را در نزد شیخ یاسر مظهر، از شاگردان شیخ بن عثیمین (رحمه الله)، خواند. با دانشمندان و دعوتگران بسیاری گفت‌وگو و نشست‌های علمی داشته است. از جمله: دکتر عمر اشقر، دکتر محمد اشقر، شیخ احمد داعور (رحمهم الله)، شیخ عصام برقاوی، دکتر عبد الرحمان بن صالح، شیخ عبد الرحمن بن علی محمود، شیخ محمد حسان، دکتر صلاح صاوی، دکتر صلاح خالدی، دکتر وجدی غنیم، شیخ یوسف استس و دکتر محمد نابلسی. گفتنی است که اصول فقه و دیگر علوم را از نزد شیخ عاصم فرا گرفته است.

بیوگرافی دکتر ایاد قنیبی

اِیاد عبد الحافظ حماده قُنیبی، یکی از دعوتگران شناخته‌ شده‌ و از چهره‌های برجسته و اکادمیک جهان اسلام است. در سال 1975 در شهر سالِمیّه‌ی کویت، از پدر و مادر فلسطینی، چشم به جهان گشود و در همان آوان کودکی، با پدر و مادرش، کویت را به مقصد عمان، پای‌تختِ اردن، ترک گفت. پدرش دوست داشت فرزندانش را به گونه‌ای تربیت کند که به اوضاع و احوال امت اسلامی عنایت و اهتمام داشته باشند و با ظلم و بی‌عدالتی و استبداد، بستیزند و ایاد قنیبی، این ویژگی‌ها را از پدرش به ارث برده است.

ایاد قنیبی، متأهل است و یک پسر (به نام فاروق) و چهار دختر (به نام‌های ساره، لین، لجین و نور) دارد.  دیپلوم/ لیسانس خود را در سال 1998 از دانشگاه علوم و تکنولوژی اردن، در رشته‌ی داروسازی، با نمره‌ی ممتاز و (عالی که بالاتر از 90 می‌باشد) به دست آورد. پس از پایان دوره‌ی لیسانس، به مدت یک‌ونیم‌سال، در یکی از شرکت‌های داروسازی اردن فعالیت کرد.