#بخشی_از_کتاب
در اینجا توجه شما را به داستان دیگری جلب می کنم که یک بانوی 71 ساله که ساکن ایالت میشیگان است , برای من فرستاده است :
« خیلی عجیب است اگر بدانید من خیلی راحت تر مرگ را تحمل می کنم و این نتیجه ادراکی بود که نوه ده ساله ام در لحظات مرگ با آن مواجه شده بود. مرگ شوهرم نیز 45 سال پیش اتفاق افتاد و و بین این دو واقعه چند ماه فاصله بود»
این دختر کوچولو در 10 سالگی بر اثر ابتلاء به سرطان فوت شد. در لحظات پایانی زندگی آن قدر بدحال بود که حتی نمی توانست سرش را از روی متکا بردارد. ولی با این وجود چند لحظه پیش از مردن ناگهان برخاست و خطاب به مادرش گفت : «شما نمی توانید همراه با من بیایید. فروغ تابنده دارد می آید تا مرا همراه خود ببرد. من خیلی دوست دارم که شما هم آن را ببینید. خیلی زیباست»
چند لحظه بعد از گفتن این مطلب از دنیا رفت.
📕 دکتر ملوین مورس , ادراکات لحظات نزدیک به مرگ و تحولات روحی آن , ص 114
🆔 @near_death
در اینجا توجه شما را به داستان دیگری جلب می کنم که یک بانوی 71 ساله که ساکن ایالت میشیگان است , برای من فرستاده است :
« خیلی عجیب است اگر بدانید من خیلی راحت تر مرگ را تحمل می کنم و این نتیجه ادراکی بود که نوه ده ساله ام در لحظات مرگ با آن مواجه شده بود. مرگ شوهرم نیز 45 سال پیش اتفاق افتاد و و بین این دو واقعه چند ماه فاصله بود»
این دختر کوچولو در 10 سالگی بر اثر ابتلاء به سرطان فوت شد. در لحظات پایانی زندگی آن قدر بدحال بود که حتی نمی توانست سرش را از روی متکا بردارد. ولی با این وجود چند لحظه پیش از مردن ناگهان برخاست و خطاب به مادرش گفت : «شما نمی توانید همراه با من بیایید. فروغ تابنده دارد می آید تا مرا همراه خود ببرد. من خیلی دوست دارم که شما هم آن را ببینید. خیلی زیباست»
چند لحظه بعد از گفتن این مطلب از دنیا رفت.
📕 دکتر ملوین مورس , ادراکات لحظات نزدیک به مرگ و تحولات روحی آن , ص 114
🆔 @near_death