Near Death Experience

📃 #بخشی_از_کتاب
#گزارش

«یک خانم پرستار در حدود 20 سال در یکی از بیمارستان های ایالتهای غربی آمریکا کار می کرد , خاطره ی جالبی را برای من تعریف کرد که به آثار زندگی بخش ادراک لحظات نزدیک به مرگ تاکید دارد.

او از بیمار نوجوانی حکایت می کرد که پس از ایست قلبی در آستانه ی مرگ قرار گرفته بود. در زمان استفاده از دستگاه #شوک_الکتریکی اشکالاتی بوجود آمد که در نهایت کاری از آن ساخته نشد. درست در زمانی که پزشکان میخواستند این دستگاه را کنار بگذارند , قلب بیمار شروع به حرکت کرد و او دوباره زنده شد.

شب بیمار بسیار عصبانی بود و می گفت : "در #بهشت خیلی به من خوش می گذشت . من هرگز مایل نبودم که بار دیگر به این جهان برگردم. ولی در آنجا #نور را دیدم و او به من گفت که بایستی دوباره برگردم."

خانم پرستار تصور می کند که بیمار هذیان می گوید! او سعی می کند بیمار را قانع کند که پزشکان و شوک الکتریکی باعث شده اند که او بار دیگر به زندگی برگردد. بنابراین می گوید : "تو شاید نور سخنگو را در خواب یا رویا دیده ای!"

پسر بچه گفت : "شما اشتباه می کنید! دستگاهِ شوک الکتریکی اصلا کار نمی کرد! #خدا باعث شد که من بار دیگر به زندگی برگردم"

زمانی که خانم پرستار دستگاه شوک الکتریکی را آزمایش کرد , متوجه شد حق با بیمار بوده است. در این لحظه بیمار با ایمان بیشتری اصرار داشت که او خودش به این جهان بازگشته است»

(ملوین مورس ، ادراکات لحظات نزدیک به مرگ ، ترجمه جمالیان ، ص 249-250)

🆔 @near_death

«بخش مطالعات ادراکی» در دانشگاه ویرجینیا

💡اعضای کنونی :

هم اکنون , بعد از ایان استیونسن , تحقیقات او را شاگردش دکتر جیم تاکر Jim Tucker به عنوان رئیس این بخش ادامه می دهد.
بخش مطالعات ادراکی , امروز علاوه بر موضوعات پیشین , به مطالعه درباره ی حالت های مختلف هوشیاری , تصویربرداری مغزی افراد با توانائی های فراروان شناختی , مایندفولنس و مدیتیشن و اثرات آنها بر توانائی های فرا مادی و ... می پردازد.

دکتر بروس گریسون Bruce Greyson (ویراستار سابق ژورنال near death studies) اکنون متصدی تحقیقات ان دی ئی در این بخش است.

دکتر ادوارد کلی و همسرش اِما کلی Kelly , از دیگر اعضای بخش , درباره ی حالت های مختلف هوشیاری , توانائی های فرا روان شناختی و مطالعه ی death-bed visions (اتفاقات و مشاهدات قبل از مرگ) تحقیق می کنند.

دکتر کیم پنبرثی Penberthy به مطالعه ی مایندفولنس و اثرات آن بر سلامت و توانائی های فرا روان شناختی می پردازد.

برای آشنایی بیشتر با فعالیت های این محققین به وبگاه «بخش مطالعات ادراکی» به آدرس زیر رجوع کنید :

https://med.virginia.edu/perceptual-studies


🆔 @near_death

«بخش مطالعات ادراکی» در دانشگاه ویرجینیا

💡 الف ) موسس : دکتر ایان استیونسن

بخش مطالعات ادراکی در دانشگاه ویرجینیا در سال 1967 توسط دکتر ایان استیونسن تاسیس شد. مرحوم استیونسن که پروفسور روان پزشکی دانشگاه ویرجینیا بود این بخش تحقیقاتی را در دانشکده ی پزشکی دانشگاه ویرجینیا با هدفِ بررسی «زندگی پس از مرگ» ( یا به عبارت بهتر بقا و جاودانگی هوشیاری پس از مرگِ جسم) تاسیس کرد.
اهم موضوعاتی که در بخش مطالعات ادراکی در زمان مرحوم استیونسن بررسی می شد عبارت بودند از :

1- تجربه ی نزدیک به مرگ
2- بررسی مدیوم ها (واسطه های روحی)
3- بررسی کودکانی که زندگی گذشته ی خود را به یاد می آوردند!

موضوع اصلی ای که مورد علاقه ی ایان استیونسن بود و موجب شهرت او شد مورد سوم یعنی بررسی و تحقیق درباره ی کودکانی بود که می گفتند قبلا هم زندگی کرده اند!

درباره ی تحقیقات مرحوم استیونسن در آینده بیشتر توضیح خواهیم داد اما نکته ای که الان میخواهیم به آن بپردازیم دقت استیونسن در این تحقیقات و انتشار آنها در ژورنال های معتبر علمی است!
او تحقیقات خود را با دقت فراوان انجام می داد و نهایتا در معتبرترین ژورنال ها نشر می داد و شواهدی که او جمع آوری کرد برای هر شخص منصفی اعجاب برانگیز و قابل توجه است.

🔹در یکی از بررسی های کارهای آقای استیونسن در مجله ی معتبر:

Journal of the american medical assiciation

آمده است :

«او به طور طاقت فرسا و علمی مجموعه ای کامل از نمونه ها و موارد خاص را برگزید که در آنها مدارک و شواهد مبنی بر وجود زندگی دوباره reincarnation( در کِیس های استیونسن) چنان فراوان است که مشکل بتوان نادیده شان گرفت»

Journal of the american medical assiciation ,december 1,1975

🔺(ادامه دارد)🔺

🆔 @near_death

دوستان متاسفیم بابت تاخیر چند ماهه😔
به زودی پست جدید خواهیم داشت... و شما رو با گروهی از محققین معتبر در زمینه ی تحقیقات تجربه ی نزدیک به مرگ و پدیده های معنوی و پارانرمال و ... آشنا خواهیم کرد

🔻تجربیات نزدیک به مرگ؟ یافته های بزرگترین مطالعه پزشکی جهان درباره ذهن و آگاهی انسان در زمان مرگ - 2

دکتر سام پرنیا، استادیار مراقبت های ویژه پزشکی و مدیر پژوهشی دانشگاه نیویورک در استونی بروک ایالات متحده، که سرپرست نویسندگان مطالعه است، توضیح می دهد: "برخلاف باور عمومی، مرگ یک لحظه مشخص نیست بلکه فرایندی بالقوه برگشت پذیر است که پس از هر بیماری یا حادثه شدیدی که منجر به از کار ایستادن قلب، شش ها و مغز شود، رخ می دهد. اگر تلاش ها برای بازگرداندن این فرایند را موثر افتند، به آن تحت عنوان "ایست قلبی" اشاره می شود؛ اگر تلاش ها ناموفق باشند، این فرایند "مرگ" خوانده می شود. در این مطالعه ما قصد داشتیم از اصطلاح تجربه نزدیک به مرگ، که بار عاطفی داشته و تعریف دقیقی ندارد، فراتر برویم تا به کاوش عینی آن چه هنگام مرگ رخ می دهد بپردازیم".

سی و نه درصد بیمارانی که از ایست قلبی جان سالم به در برده و قادر بودند مصاحبه های ساختارمند را پشت سر بگذارند، احساس هشیاری را گزارش کرده اند اما درصد قابل توجهی هیچ گونه تصویر روشنی از وقایع را به خاطر نمی آوردند.

دکتر پرنیا، که در آغاز پروژه AWARE پژوهشگر افتخاری دانشگاه ساوت همپتون بوده است، توضیح می دهد: "این حقیقت نشان می دهد تعداد افرادی که ابتدائا فعالیت ذهنی داشته اند بیشتر بوده اما پس از بازیابی (ریکاوری) یا به علت تاثیرات آسیب مغزی روی حافظه یا به علت اثر دارو های آرامش بخش روی حافظه، خاطرات آن را از دست می دهند".

میان افرادی که احساس هشیاری داشتند و مصاحبه های بیشتری را پشت سر گذاشتند، 46 درصد طیف گسترده ای از خاطرات مربوط به مرگ را تجربه کردند که با مفهوم رایج NDE همخوانی ندارد. این تجربیات شامل تجربیات ترسناک و آزار دهنده بوده اند. تنها 9 درصد تجربیاتی داشته اند که با مفهوم NDE همخوانی دارد و 2 درصد هشیاری کاملی تجربه کرده بودند که با یادآوری واضح وقایع "سمعی" و "بصری" OBE همخوانی دارد.

#ادامه_در_پست_بعدی

🆔 @near_death

🔻تجربیات نزدیک به مرگ؟ یافته های بزرگترین مطالعه پزشکی جهان درباره ذهن و آگاهی انسان در زمان مرگ - 1

نتایج یک مطالعه بین المللی چهار ساله پیرامون 2060 پرونده ایست قلبی در 15 بیمارستان، به شرحی است که در ادامه می آید. محتوای تجربیات نزدیک به مرگ (NDEs) بسیار وسیع تر از آن چیزی است که تاکنون درک شده است. در برخی موارد ایست قلبی، خاطرات هشیاری بصری به همراه تجربیات خروج از بدن (OBEs) می توانند با وقایع حقیقی مطابقت داشته باشند. نسبت بالایی از افراد ممکن است تجربیات واضحی از مرگ داشته باشند اما به علت تاثیرات آسیب مغزی یا دارو های مسکن روی ناحیه حافظه، آن ها را به یاد نمی آورند. اصطلاحاتی همچون تجربه نزدیک به مرگ و تجربه خروج از بدن اگر چه به وفور کاربرد داشته اند اما برای توصیف تجربه حقیقی مرگ از نظر علمی ممکن است مناسب نباشند.

خاطره تجربیات مربوط به مرگ، غالبا پدیده ای ماهیتا موهومی و توهمی تلقی شده است؛ به هر حال، مطالعات هدفمند روی این تجربیات محدودند.

سال 2008، مطالعه ای در مقیاس عظیم روی 2060 بیمار از 15 بیمارستان بریتانیا، ایالات متحده و اتریش آغاز شد. این مطالعه تحت عنوان AWARE (مخفف AWAreness during REsuscitation یا هشیاری حین احیا) توسط دانشگاه ساوت همپتون بریتانیا پشتیبانی شده و طیف گسترده ای از تجربیات ذهنی مربوط به مرگ را مورد ارزیابی قرار داده اند.
پژوهشگران همچنین مقبولیت تجربیات آگاهانه را با استفاده از علائم عینی برای اولین بار مورد آزمون قرار دادند تا تعیین کنند آیا ادعا های مبتنی بر هشیاری حین تجربیات خروج از بدن با واقعیت سازگاری دارند یا وقایعی موهومی اند. نتایج مطالعه در نشریه Resuscitation منتشر شده است.

#ادامه_در_پست_بعد

🆔 @near_death

#بخشی_از_کتاب

در اینجا توجه شما را به داستان دیگری جلب می کنم که یک بانوی 71 ساله که ساکن ایالت میشیگان است , برای من فرستاده است :

« خیلی عجیب است اگر بدانید من خیلی راحت تر مرگ را تحمل می کنم و این نتیجه ادراکی بود که نوه ده ساله ام در لحظات مرگ با آن مواجه شده بود. مرگ شوهرم نیز 45 سال پیش اتفاق افتاد و و بین این دو واقعه چند ماه فاصله بود»

این دختر کوچولو در 10 سالگی بر اثر ابتلاء به سرطان فوت شد. در لحظات پایانی زندگی آن قدر بدحال بود که حتی نمی توانست سرش را از روی متکا بردارد. ولی با این وجود چند لحظه پیش از مردن ناگهان برخاست و خطاب به مادرش گفت : «شما نمی توانید همراه با من بیایید. فروغ تابنده دارد می آید تا مرا همراه خود ببرد. من خیلی دوست دارم که شما هم آن را ببینید. خیلی زیباست»

چند لحظه بعد از گفتن این مطلب از دنیا رفت.

📕 دکتر ملوین مورس , ادراکات لحظات نزدیک به مرگ و تحولات روحی آن , ص 114

🆔 @near_death

سال نوتون مبارک دوستان🙏
امیدوارم آرامش و معنویت در زندگیتون جریان داشته باشه🌹

#بخشی_از_کتاب Life After Life ؛
🔹 ادامه علم آموزی در زندگی پس از مرگ و اهمیت آن در زندگی

In addition, many others have emphasized the importance of seeking
knowledge. During their experiences, it was intimated to them that the
acquisition of knowledge continues even in the after-life. One woman, for
example, has taken advantage of every educational opportunity she has had
since her "death" experience. Another man offers the advice, "No matter
how old you are, don't stop learning. For this is a process, I gather, that goes
on for eternity."


خیلی از تجربه کنندگان به اهمیت علم آموزی و دانش ورزی تاکید داشتند. در طول تجربه ی آنها به آن ها گفته شده که علم آموزی در زندگی پس از مرگ نیز ادامه دارد. برای مثال خانمی بعد از تجربه ی نزدیک به مرگ خود در هر فرصتی که می یابد به یادگیری و بهره بردن از علوم مختلف می پردازد. یا مرد دیگری (که تجربه ی نزدیک به مرگ داشته) اینطور پیشنهاد می دهد :
"اینکه چقدر سن و سال دارید مهم نیست! یادگیری و علم آموزی را متوقف نکنید! چرا که آنطور که من دریافتم یادگیری فرایندی است که تا ابد ادامه دارد"

📖 از کتابِ Life After Life , ریموند مودی , ص 86

🆔 @near_death

دکتر ریموند مودی و کتاب «زندگی پس از زندگی» Life after life :

دکتر ریموند مودی ابداع کننده ی اصطلاح «تجربه ی نزدیک به مرگ» هستند و در واقع اولین نفری که به طور جدی به این موضوع پرداخت ایشون بودند.
قبلا هم در کانال درباره ایشون نوشتیم...
امروز میخوایم کتاب معروف ایشون یعنی Life After Life رو به زبان انگلیسی تقدیمتون کنیم.

در پست بعد 👇

🆔 @near_death

📖 #بخشی_از_کتاب :

شاید به قول "کارل یونگ" روان شانس : « ما نباید ادعا کنیم که تنها با کمک عقل می شود جهان را درک چون احساسات هم به اندازه ی عقل در این کار به ما کمک می کنند. بنابراین قضاوت عقل , در بهترین حالت ممکن , فقط نیمی از حقیقت است»

بعد از ده سال گوش دادن به تجربه های نزدیک به مرگِ کودکان , خودم را موافق با یونگ می دانم : علم , با تمام عظمتش , تنها نیمی از داستان روح انسان و زندگی بعد از مرگ را بیان می کند. بقیه ی ماجرا را بچه های نور می گویند.
به حرف هایی که که این بچه ها به من گفته اند گوش کنید :

«من یه راز عجیبی دارم که میخوام بهتون بگم. می دونین من از یه راه پله بالا رفتم و رسیدم به بهشت....
تنها چیزی که دلم میخواست این بود که برسم به اون نور. جسمم برام مهم نبود. هیچی برام مهم نبود. فقط میخواستم برسم به اون نور.
اون نور کلی چیزای خوب داشت. به من گفتن درسته که زندگی سخته ولی من باید برگردم...
یه صدایی شنیدم که می گفت : "بابی برگرد. تو وظیفه ای داری که باید انجام بدی"

«یه نور قشنگ بود که تمام خوبی ها رو توی خودش داشت. تا یه هفته بعد هنوز تلالوی اون نور رو تو همه چیز می دیدیم»

«شب ها قبل اینکه خوابم ببره می تونستم اون نور رو ببینم»

«از اینکه باید برگردم به زندگی نمی ترسیدم چون می دونستم یه روزی دوباره برمیگردم پیش اون نور.»

«وقتی تو به خودت آزار می رسونی , همه چیز آزرده میشه.»

«یه روزی می فهمی بهشت جای خوبیه»

📓 دکتر ملوین مورس , بچه ها در آغوش نور , ترجمه : فرزانه ایزدی

🆔 @near_death

🔹 ادامه #تجربه خانم #ویکی (تجربه ی نزدیک به مرگ نابینیان)
🔸 دانش و فهمی ناگهانی!

خانم ویکی می گوید هنگام تجربه ی نزدیک به مرگ خود دانش و فهم عمیقی در خود احساس می کند و این دانش نه فقط مربوط به زندگی و معنویت بلکه او احساس می کند درباره ی علوم مختلف دانشی ناگهانی و کلی پیدا کرده است.

خانم ویکی می گوید :

I had a feeling like I knew everything . . . and like everything made
sense. I just knew that this was where . . . this place was where I
would find the answers to all the questions about life, and about
the planets, and about God, and about everything.

«من احساس میکردم همه چیز را می دانم و همه چیز برایم معنا دارد. من می دانستم آنجا همانجاست که من می توانم جواب تمام سوالهای مربوط به زندگی , سیارات و خدا و درباره همه چیز را پیدا کنم!»

او ادامه می دهد :
I don't know beans about math and science. ... I all of a sudden
understood intuitively almost things about calculus, and about the
way planets were made. And I don't know anything about that. . . .
I felt there was nothing I didn't know.


«من هیچ چیز از ریاضی و علم نمی دانم. اما ناگهان بصورت مستقیم دانش زیادی درباره حساب و چگونگی بوجود آمدن سیارات را درک کردم. و من (الان) هیچ چیزی درباره ی آنها نمی دانم! ولی آن موقع احساس میکردم هیچ چیزی (از علوم) وجود ندارد که درباره ی آن ندانم! »


+ (مشابه این نوع گزارش را بصورت متعدد می توانید در کتاب دکتر ملوین مورس که با عنوان "ادراکات لحظات نزدیک به مرگ و تحولات روحی آن" ترجمه شده و ما هم پی دی اف این کتاب را در کانال گذاشتیم مطالعه کنید! بعضا این دانش رو بعد از تجربه هم بصورت های مختلف درک کردند! )

🆔 @near_death

🔹 بخشی از مقاله تجربه ی نزدیک به مرگ و خروج از بدن افراد نابینا
🔸 #تجربه خانمِ Vicki Umipeg :

خانم #ویکی یک زن 43 ساله متاهل است که از بدو تولد نابینا بوده. عصب بینایی دو چشم ویکی کاملا از بین رفته هستند. او دوبار تجربه ی نزدیک به مرگ داشته یکی در سن 12 سالگی به دلیل عارضه ی آپاندیس و دیگری در سن 22 سالگی به خاطر تصادف رانندگی. اولین باری که او تجربه بینایی هم داشته مربوط به اولین تجربه ی نزدیک به مرگ او بوده و دومین بار هم مربوط به تجربه ی نزدیک به مرگ دوم!

طبق گفته ی ویکی محتوای هر دو تجربه یکی بوده اند اما تجربه ی دوم را با جزئیتات بیشتر و واضح تری بخاطر دارد. او احساس خروج از بدن داشته , کادر پزشکی را در حال احیای خود می بیند و همینطور تجربه ی ماورایی زیبایی داشته. قلمرویی ماورایی و زیبایی را می بیند و با دوستان و اقوام در گذشته اش ملاقات می کند. او درباره ی تجربه اش اینطور می گوید :

I knew it was me. ... I was pretty thin then. I was quite tall and
thin at that point. And I recognized at first that it was a body, but
I didn't even know that it was mine initially. Then I perceived that
I was up on the ceiling, and I thought, "Well, that's kind of weird.
What am I doing up here?" I thought, "Well, this must be me. Am
I dead?. ..." I just briefly saw this body, and ... I knew that it
was mine because I wasn't in mine. Then I was just away from it.
It was that quick.

«می دانستم که این من هستم ... کمی لاغر بودم و قد بلندی داشتم. در ابتدا تشخیص دادم آنچه که می بینم یک بدن است اما اوایل نمی دانستم که این می تواند بدن من باشد. سپس متوجه شدم که در بالا کنار سقف هستم. با خود فکر می کردم : چقدر عجیب است! من این بالا چکار می کنم؟ این بدن باید بدن من باشد. پس آیا من مرده ام؟ مدت زمان کوتاهی این بدن را تماشا کردم. می دانستم که این بدن من است!»

ادامه دارد!

🆔 @near_death