Telegram-канал ""ســقــوط" — @VKLUNAX

"ســقــوط

23 Jul, 13:21

00:02

Видео недоступно для предпросмотра

Смотреть в Telegram

12 0 0

"ســقــوط

23 Jul, 13:21

Репост из: ‌ ‌ ‌‌ Пип .

t.me/VKLUNAX

ای‌کاش می‌فهمیدی توی چه برزخ تاریکی گیر کردم‌و یبارم که شده درکم میکردی و بی‌رحمانه کنارم نمی‌ذاشتی .

10 0 0

"ســقــوط

23 Jul, 12:08

Репост из: ‌ ‌ ‌‌ Пип .

ای‌کاش ..

فـورکنید ، طبق وایبتون کاملش کنم .
جوین‌باش| الان‌می‌ذارم .

22 0 0

"ســقــوط

22 Jul, 22:03

چنلایی که اینجا فیوشونه فور کنن تا به چنلای جدید و فیوم جوین شم.

جوین نیستی فور نزن.

1k 1 35

—نفس کشیدن را از وجود تو آموخته بودم.
سعی در تقلا داشتم،فکر می کردم بی تو سیر کردن بهتر از با تو بودن و با غم رهگذر شدنه،فکر می کردم بی تو بردن بهتر از جلوی چشم های تو باختنِ،در جای جای ذهنم اما و اگر بین و خودم و تو پیدا می کردم،گویی مقدر شده بود در پایان هر خوشی که بین ما بود یک جدایی غم داری ظاهر شود و برای مدتی طولانی ما را پوشیده از دوری اجباری کند،وانمود می کردیم که بی هم نمی تونیم ولی هم تو و هم من بعد از جدایی دیدیم که زندگی چه بر وقف مراد ما چه بر خلاف مراد ما می چرخد و این باید ما می بودیم که از این دوری درس می گرفتیم و با قلب هایی سنگین و شکسته به مسیر خود بر می گشتیم و به هر جون کندنی ادامه می دادیم.

218 0 7

"ســقــوط

22 Jul, 22:00

138 0 2

"ســقــوط

22 Jul, 16:03

sticker.webp

4.1Кб

114 0 0

"ســقــوط

22 Jul, 16:03

دســت کــشــیــدی از مــنــی کــه تــنــهــا راه زنــدگــیــم تــو بــودی.

155 0 4

"ســقــوط

22 Jul, 15:56

sticker.webp

322б

108 0 0

"ســقــوط

22 Jul, 15:56

Репост из: رویایِ‌تاریك‌ِابدی؛

فوركنيد؛

_ بگم تو خلوتتون چه كاري انجام ميدين.

_ چند درصد دوست داريد برگرديد به گذشته .

_ اگر شاهد خيانت باشيد ريكتتون چيه .

_ايدي بزاريد رندوم براتون پك بزنم،به فيوهام
اهنگ تقديم كنم.

جوين نشدي فور نكن،ظرفيت:1.180

68 0 0

"ســقــوط

22 Jul, 15:29

sticker.webp

3.1Кб

110 0 0

"ســقــوط

22 Jul, 15:28

–در اعماق چشم هایت جایی دیگر برای خود نمی‌دیدم.
وجودت پر از ابهام شده بود،پر از سوال های بی پایانی که دیگر نه من قادر به حل آن بودم نه تو قادر به توضیح بودی،همه چی غرق در مردابی بود که نام عشق را به یدک می کشید.هر روز شاهد دور و دور تر شدن هم بودیم و زور شانه هایمان برای تحمل این فاصله ناتوان بود،آری ما در پهنای این اقیانوس زندگی در هر حال غرق شدن بودیم و دم نمی زدیم،سکوت می کردیم و به جای حرف به هم زل می زدیم گویی قرار بود وجودمان تبدیل به حرف شود،گویی روحمان قرار بود مهر عشق را به جان بخرد و دم نزند،عزیز کرده ی جانم.

310 0 10