بعضی شعرها رو امروزم آدم میخونه بدنش میلرزه! شما ببین سنایی زمان خودش چه شهامتی داشته که اینو گفته:
زشتِ زشت است، در ولایتِ شاه،
گرگ، بر تخت و یوسف اندر چاه!
بد شود تن، چو دل تباه بود
جورِ لشکر، ز ضعفِ شاه بود!
از این تند و تیزتر هم داره:
اندرین زندان، بر این دندان زنان ِ سگ صفت،
روزکی چند ای ستم کش! صبرکن، دندان فشار!
گرچه آدم صورتان ِ سگ صفت مستولی اند
هم کنون باشد، کزین میدان ِ دل، عیاروار؛
جوهر ِ آدم برون تازد، برآرد ناگهان،
زین سگان ِ آدمی کِیمُخت و خر مردم دمار!
کِیمُخت یعنی پوست دباغی شده. سگان آدمی کیمخت یعنی سگانی که سر و صورت آدمیزاد دارن.
دکتر شفیعی کدکنی میگن: به دشواری می توان در تاریخ شعر فارسی اثری یافت که دلیرانه تر از این قصیده رویارویِ مظالمِ حکامِ عصر ایستادگی کرده باشد..
#سنایی
زشتِ زشت است، در ولایتِ شاه،
گرگ، بر تخت و یوسف اندر چاه!
بد شود تن، چو دل تباه بود
جورِ لشکر، ز ضعفِ شاه بود!
از این تند و تیزتر هم داره:
اندرین زندان، بر این دندان زنان ِ سگ صفت،
روزکی چند ای ستم کش! صبرکن، دندان فشار!
گرچه آدم صورتان ِ سگ صفت مستولی اند
هم کنون باشد، کزین میدان ِ دل، عیاروار؛
جوهر ِ آدم برون تازد، برآرد ناگهان،
زین سگان ِ آدمی کِیمُخت و خر مردم دمار!
کِیمُخت یعنی پوست دباغی شده. سگان آدمی کیمخت یعنی سگانی که سر و صورت آدمیزاد دارن.
دکتر شفیعی کدکنی میگن: به دشواری می توان در تاریخ شعر فارسی اثری یافت که دلیرانه تر از این قصیده رویارویِ مظالمِ حکامِ عصر ایستادگی کرده باشد..
#سنایی