جمله اى از كتاب زندگی پيش رو:
"توى دنيا آنقدر بى توجهى زياد است که مجبور به انتخاب هستيم، آدم مجبور است بين بی توجهی هاى دنيا آنهايى را كه بيشتر مى پسندد انتخاب كند" زندگى در پيش رو رمانى از رومن گارى است كه به صورت اول شخص از زبانى شخصى به نام محمد، پسرى چهارده ساله كه ي عرب فرانسوى است، بيان می شود.
كتاب با زبان بسيار عاميانه و خودمانى نوشته شده است و جمله ها بسيار جالبى از زبان محمد گفته مى شود كه خواننده را به تعجب وا میدارد، ی نگرش جالب و جديد نسبت به زندگى به زبانى بسيار خودمانى.
محمد پسرى باهوش و تيز است كه نسبت به مسائل و افراد اطرافش ديدى جالب دارد، براى او تنها شخص مهم زندگیش رزا است و هر كارى براى سلامتى او مى كند.
رمان زندگى در پيش رو مفاهيم جالب رادنبال میكند و محور اصلى آن درباره ى قشرى در حاشيه يعنى فاحشه ها و افراد مرتبط با آنها است. همچنين كتاب درباره عاقبتى كه در انتظار فاحشه ها و افرادى كه به وجود مى آورند است، اينكه چه سرانجامى خواهند داشت.
هر چند كتاب ديدى جالب و جديد به مسئله مى دهد ولى اصل قضيه تغييرى نمى كند، افراد تا جايى كه مصرف می شوند ارزش دارند و بعد دور انداخته می شوند و اين در مورد افرادى كه در اين كار هستند شديدا
احساس میشود، كتاب زندگی در پيش رو به اين دوره از زندگى مى پردازد و ما میبينيم
انسان خوب در هر شغل و قالبى خوب است، چه در مقام فاحشه، چه در مقام ی پادو و چه در مقام يک مواد فروش معتاد. ما با همه ى آنها درداستان روبه رو می شويم.https://t.me/book_archives