با من از سفر مگو
من غبار جاده را نمیفهمم
من خستگی و تاول پاها را درک نمیکنم
با من از سفر مگو
من عطش را
گرما را
درد جسم خاکی را
در مسیر اربعین نمیفهمم
با من از کربلا سخن مگو
از نجف نیز...
کربلا همان داغ به جا مانده در سینه است بی تسکین
و من همان تشنه ای هستم که از فرط عطش زبان به کام چسبیده ام
سالهاست...
با من از کربلا سخن مگو
از نجف نیز
@dokhtare_shahid
من غبار جاده را نمیفهمم
من خستگی و تاول پاها را درک نمیکنم
با من از سفر مگو
من عطش را
گرما را
درد جسم خاکی را
در مسیر اربعین نمیفهمم
با من از کربلا سخن مگو
از نجف نیز...
کربلا همان داغ به جا مانده در سینه است بی تسکین
و من همان تشنه ای هستم که از فرط عطش زبان به کام چسبیده ام
سالهاست...
با من از کربلا سخن مگو
از نجف نیز
@dokhtare_shahid