گفت:
این چه شوریست که من دور قمر میبینم / همه آفاق پر از فتنه و شر میبینم؛ دختران را همه جنگ است و جدل با مادر / پسران را همه بدخواه پدر میبینم؛
همینی هست که هست، به مقدرات الهی راضی باش، تن بده، گله نکن که خدایا این چه وضع روزگاری است؟
اگر دستم رسد بر چرخ گردون / همی پرسم که این چون است و آن چون؛
حالا این گله و شکایت می کند؟ شاید هم فقط پرسش باشد، گاهی فراتر میروند، اینجوری که خدایا مثل اینکه خدایی بلد نیستی، بیا به حرف ما گوش کن، ادعای خدایی دارد.
گاهی چون خیلی میخواهد صبور باشد، صبر عن المعصیة زیادی دارد، میخواهد نه خودش، نه دیگران هیچ وقت گناه نکنند، اما ميبيند نميشود، رضایت را از دست ميدهد، میگوید خدایا مشکلات را برطرف نمیکنی و جلوي گناه را نمی گیری؟ پس من هم دیگر نماز نمی خوانم، یعنی صبر های دیگر را هم خراب کرد. به جاي اينكه از خدا راضی باشد، با خدا به جنگ افتاده.
جابر به امام باقر علیه السلام عرض کرد، من بین فقر و غنا، فقر را بیشتر می پسندم و بین سلامتی و بیماری، بیماری را بیشتر می پسندم، یعنی صبوری بر فقر و بیماری دارم اما در غنا و سلامتی معلوم نیست چه می کنم، حضرت فرمود ولی ما خاندان آن چیزی را می پسندیم که خدا بپسندند، هرچه خدا پسندید ما همان را می پسندیم، صبوری بر رضای خدا داریم.
این مرتبه از صبوری که شاید در همین سه مرتبه صبوری قبلی بتوان جا داد، یعنی آنها را طوری معنا کنیم که این را هم بگیرد، این قسم صبوری خیلی عقل و معرفت می خواهد یعنی حقیقت را طوری بفهمی که به رضای خدا راضی شوی، این سخت است که بر گناه کردن و گناه نکردن هر دو صبر کند، تا خدا چه خواهد، ما معمولا صبر بر طاعت داریم اما صبر بر عدم طاعت نداریم، نماز را به خاطر صبر بر طاعت میخوانیم، اما نماز صبح خواب ماندیم و قضا شد، صبوری نداریم، آنقدر ناراحت می شویم که نماز فردا هم قضا می شود.
آنقدر غصه میخوریم و این بی صبری است. بعد از صبر بر طاعت خدا، اگر نشد باز هم صبور باش، خودت را نباز و از رحمت خدا ناامید نشو. گناه کردی، معصیت کردی، از رحمت خدا ناامید نباش. صبور باش.
تقدیر بر این قرار گرفت که دیر بفهمی و مرتکب گناه شوی، صبور باش بر این دیر فهمیدن. بر بچگی خودت صبور باش، از رحمت خدا ناامید نباش، به آمرزش الهی امیدوار باش.
استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi
این چه شوریست که من دور قمر میبینم / همه آفاق پر از فتنه و شر میبینم؛ دختران را همه جنگ است و جدل با مادر / پسران را همه بدخواه پدر میبینم؛
همینی هست که هست، به مقدرات الهی راضی باش، تن بده، گله نکن که خدایا این چه وضع روزگاری است؟
اگر دستم رسد بر چرخ گردون / همی پرسم که این چون است و آن چون؛
حالا این گله و شکایت می کند؟ شاید هم فقط پرسش باشد، گاهی فراتر میروند، اینجوری که خدایا مثل اینکه خدایی بلد نیستی، بیا به حرف ما گوش کن، ادعای خدایی دارد.
گاهی چون خیلی میخواهد صبور باشد، صبر عن المعصیة زیادی دارد، میخواهد نه خودش، نه دیگران هیچ وقت گناه نکنند، اما ميبيند نميشود، رضایت را از دست ميدهد، میگوید خدایا مشکلات را برطرف نمیکنی و جلوي گناه را نمی گیری؟ پس من هم دیگر نماز نمی خوانم، یعنی صبر های دیگر را هم خراب کرد. به جاي اينكه از خدا راضی باشد، با خدا به جنگ افتاده.
جابر به امام باقر علیه السلام عرض کرد، من بین فقر و غنا، فقر را بیشتر می پسندم و بین سلامتی و بیماری، بیماری را بیشتر می پسندم، یعنی صبوری بر فقر و بیماری دارم اما در غنا و سلامتی معلوم نیست چه می کنم، حضرت فرمود ولی ما خاندان آن چیزی را می پسندیم که خدا بپسندند، هرچه خدا پسندید ما همان را می پسندیم، صبوری بر رضای خدا داریم.
این مرتبه از صبوری که شاید در همین سه مرتبه صبوری قبلی بتوان جا داد، یعنی آنها را طوری معنا کنیم که این را هم بگیرد، این قسم صبوری خیلی عقل و معرفت می خواهد یعنی حقیقت را طوری بفهمی که به رضای خدا راضی شوی، این سخت است که بر گناه کردن و گناه نکردن هر دو صبر کند، تا خدا چه خواهد، ما معمولا صبر بر طاعت داریم اما صبر بر عدم طاعت نداریم، نماز را به خاطر صبر بر طاعت میخوانیم، اما نماز صبح خواب ماندیم و قضا شد، صبوری نداریم، آنقدر ناراحت می شویم که نماز فردا هم قضا می شود.
آنقدر غصه میخوریم و این بی صبری است. بعد از صبر بر طاعت خدا، اگر نشد باز هم صبور باش، خودت را نباز و از رحمت خدا ناامید نشو. گناه کردی، معصیت کردی، از رحمت خدا ناامید نباش. صبور باش.
تقدیر بر این قرار گرفت که دیر بفهمی و مرتکب گناه شوی، صبور باش بر این دیر فهمیدن. بر بچگی خودت صبور باش، از رحمت خدا ناامید نباش، به آمرزش الهی امیدوار باش.
استاد حسین نوروزی
@mahfelekhodshenasi