روستائی ماده گاوي داشت و ماده خری باكره.
خر بمرد.
شير گاو به كره خر ميداد و ايشان را شير ديگر نبود و روستائی ملول شد و
گفت: خدايا تو اين خر كره را مرگی بده تا عيالان من شير گاو بخورند.
روز ديگر در پايگاه رفت گاو را ديد مرده.
مردك را دود از سر برفت و
گفت: خدايا من خر را گفتم تو گاو از خر باز نميشناسی!
#عبید_زاکانی
@resaleh_delgosha_Obaid_Zakani
خر بمرد.
شير گاو به كره خر ميداد و ايشان را شير ديگر نبود و روستائی ملول شد و
گفت: خدايا تو اين خر كره را مرگی بده تا عيالان من شير گاو بخورند.
روز ديگر در پايگاه رفت گاو را ديد مرده.
مردك را دود از سر برفت و
گفت: خدايا من خر را گفتم تو گاو از خر باز نميشناسی!
#عبید_زاکانی
@resaleh_delgosha_Obaid_Zakani