💠پشت بر یار کمان ابروی ما نتوان کرد
خویشتن را هدف تیر بلا نتوان کرد
کشته ی تیغ ملامت به رضا نتوان شد
حذر از ضربت شمشیر قضا نتوان کرد
گر چه از ما بخطا روی بپیچید و برفت
ترک آن ترک ختائی بخطا نتوان کرد
قامتش را به صنوبر نتوان خواندن از آنک
نسبت سرو خرامان به گیا نتوان کرد
باغبان گو مکن افغان که به هنگام بهار
مرغ را از گل صد برگ جدا نتوان کرد
گر نخواهی که رود دانش و هوش تو برود
گوش بر زمزمه ی پردهسرا نتوان کرد
گر به خنجر زندم روی نتابم ز درش
زانکه با او به جفا ترک وفا نتوان کرد
گو به شمشیر بکش یا ز کمندش برهان
صید را این همه در قید رها نتوان کرد
نام خواجو برِ آن خسرو خوبان که برد
زانکه درحضرت شه یاد گدا نتوان کرد
#خواجوی_کرمانی
🍃🍂🍃🍂
🆑
@kafefarhang@rokhsaresobh🌹