کانال اطلاع رسانی نشریه رخسار زبان و نشر رخسار صبح


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


*کانال نشر رخسارصبح و نشریه رخسار زبان
نشانی : رشت بلوار لاکان نرسیده به دانشگاه آزاد کوچه گلها انتشارات رخسار صبح
09111311577
http://Www.Instagram.com/rokhsaresobh : اینستاگرام
وبگاه: rokhsarpub.com
rokhsarezaban.ir
ادمین: @morteza_parvizi

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: کتابخانه دانشگاهی
⁠⁣من آدم حساسی نیستم...
وقتی خانه والدینم را ترک کردم گریه نکردم.
وقتی گربه‌ام مرد گریه نکردم.
وقتی در ناسا کار پیدا کردم گریه نکردم.
حتی وقتی روی ماه پا گذاشتم گریه نکردم.

اما وقتی از روی ماه به زمین نگاه کردم بغضم گرفت. با تردید با پرچمی که در دست داشتم بازی کردم.
از آن فاصله رنگ و نژاد و ملیتی نبود!
ما بودیم و یک خانه گرد آبی...
با خودم گفتم انسان‌ها برای چه می‌جنگند؟!
انگشت شصتم را به سمت زمین گرفتم، زمین با آن عظمتش پشت انگشتم پنهان شد و من با تمام وجود اشک ریختم ...

👤 #نیل_آرمسترانگ
📷 تصویر زمین از روی سطح ماه

📚⁣⁣ @Academic_Library


Репост из: کتابخانه دانشگاهی
#یک_دقیقه_مطالعه 📚

مارها قورباغه‌ها را می خوردند و قورباغه‌ها از این نابسامانی بسیار غمگین بودند تا اینکه قورباغه‌ها علیه مارها به لک لک‌ها شکایت کردند. لک لک‌ها تعدادی از مارها را خوردند و بقیه را هم تار و مار کردند و قورباغه‌ها از این حمایت شادمان شدند.

طولی نکشید که لک لک‌ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه‌ها !!! قورباغه‌ها ناگهان دچار اختلاف دیدگاه شدند! عده ای از آنها با لک لک‌ها کنار آمدند و عده‌ای دیگر خواهان بازگشت مارها شدند.

مارها بازگشتند ولی این بار همپای لک لک‌ها شروع به خوردن قورباغه‌ها کردند! حالا دیگر قورباغه‌ها متقاعد شده‌اند که انگار برای خورده شدن به دنیا آمده اند. ولی تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است ! اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان؟

📚 @Academic_Library


Репост из: کتابخانه دانشگاهی
ساختمان پارلمان آلمان یک گنبد شیشه‌ ای دارد که مردم عادی می‌ توانند بر روی این گنبد قدم بزنند، تا به سیاستمداران یادآوری کند که مردم همواره ناظر آن‌ ها هستند.

🆑 @Academic_Library


Репост из: زبان‌شناسی همگانی
دفاع از پایان نامه.pdf
1.8Мб
نحوه ارائه كنفرانس و دفاع از پايان نامه نویسنده مهندس بهمن دهقانی
@linguiran🍃🌺🍃


Репост из: میدانستی ؟
احتمال تولد شما یک در چهارصد میلیارد بود یعنی از میان 400 میلیارد خواهر و برادر احتمالی که هرکدام صفاتی جداگانه دارند، شما به دنیا آمدید !

شما بدشانس نیستید :)

@Midanesti


💠پشت بر یار کمان ابروی ما نتوان کرد
خویشتن را هدف تیر بلا نتوان کرد

کشته ی تیغ ملامت به رضا نتوان شد
حذر از ضربت شمشیر قضا نتوان کرد

گر چه از ما بخطا روی بپیچید و برفت
ترک آن ترک ختائی بخطا نتوان کرد

قامتش را به صنوبر نتوان خواندن از آنک
نسبت سرو خرامان به گیا نتوان کرد

باغبان گو مکن افغان که به هنگام بهار
مرغ را از گل صد برگ جدا نتوان کرد

گر نخواهی که رود دانش و هوش تو برود
گوش بر زمزمه ی پرده‌سرا نتوان کرد

گر به خنجر زندم روی نتابم ز درش
زانکه با او به جفا ترک وفا نتوان کرد

گو به شمشیر بکش یا ز کمندش برهان
صید را این همه در قید رها نتوان کرد

نام خواجو برِ آن خسرو خوبان که برد
زانکه درحضرت شه یاد گدا نتوان کرد

#خواجوی_کرمانی

🍃🍂🍃🍂

🆑 @kafefarhang
@rokhsaresobh🌹


Репост из: ICLPP
آخرین مهلت ارسال مقاله و پوستر به همایش بین‌المللی آواشناسی و واج‌شناسی آزمایشگاهی، ۱۵ مرداد ۱۳۹۷ می‌باشد.
http://iclpp.alzahra.ac.ir/


7-2.pdf
219.2Кб
مقاله
بررسی سبک گفتاری زنان قزوین بر اساس دو متغیر سن و تحصیلات

از دکتر سیده نازنین امیر ارجمندی و ....
🔸فصلنامه رخسار زبان

@rokhsaresobh🌹


Репост из: کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
#تقویم_فرهنگی امروز، ۱۸ تیر ۱۳۹۷

۹ سال پیش در چنین روزی در سال ۱۳۸۸، مهدی آذریزدی - داستان‌نویس کودکان و توجوانان - درگذشت.
مهدی آذر خرمشاهی معروف به آذر یزدی، در سال ۱۳۰۰ در روستای خرمشاه در اطراف یزد به دنیا آمد. اندکی خواندن و نوشتن را در خانه‌ی پدر آموخت و قرآن را از مادر بزرگ فراگرفت. پس از تحصیلات مقدماتی، چندی در علوم قدیمه به فراگیری پرداخت و با زبان انگلیسی آشنایی پیدا کرد. بعد از شهریور ۱۳۲۰ در تهران در چاپخانه‌ی علمی مشغول به کار شد. مدتی نیز در کتابفروشی‌های گوناگون و در روزنامه‌ی اطلاعات کار کرد. از ۱۳۳۵ با خواندن قصه‌ای از «انوار سهیلی» به فکر افتاد تا با زبان ساده‌تری برای کودکان داستان بنویسد. به این ترتیب، آذر یزدی جلد اول «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» را نوشت و بعدها این مجموعه را تا ۸ مُجلّد تکمیل کرد. این مجموعه شامل: «قصه‌های کلیله و دمنه»، «قصه‌های مرزبان‌نامه»، «قصه‌های سندبادنامه و قابوس‌نامه»، «قصه‌های مثنوی مولوی»، «قصه‌های قران»، «قصه‌های شیخ عطار»، «قصه‌های گلستان» و «قصه‌های چهارده معصوم» است.
استاد آذر یزدی در طول سال‌ها فعالیت فرهنگی، جوائز و نشان‌های گوناگونی دریافت کرد؛ از جمله جایزه‌ی سازمان یونسکو، در سال ۱۳۴۳. دو اثر وی نیز در سال ۱۳۴۵ به عنوان اثر برگزیده‌ی کتاب کودک منتشر شد. از آثار دیگر استاد آذر یزدی، «مثنوی برای بچه‌ها»، «مجموعه قصه‌های ساده» و حکایت منظومی به نام «شعر قند و عسل» است.
استاد مهدی آذر یزدی ـ داستان‌نویس کودکان و نوجوانان ـ در ۱۸ تیر ۱۳۸۸ در ۸۸ سالگی در تهران بدرود زندگی گفت و در زادگاهش یزد به خاک سپرده شد.
۱۸ تیر ماه، به مناسبت درگذشت استاد آذر یزدی، در ایران «روز ادبیات کودکان و نوجوانان» نام گرفته است. این نویسنده تا پایان عمر همسری اختیار نکرد و زندگی خود را وقف نوشتن برای بچه‌ها نمود. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، به پاس سال‌ها خدمات علمی و فرهنگی، مهدی آذریزدی را به عنوان یکی از مفاخر ایران‌زمین معرفی کرده است.

@UT_Central_Library

بازنویسی و تنظیم: #آرش_امجدی


Репост из: کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران
مهدی آذر یزدی


Репост из: دکتر محمدجواد صافیان
💡 سلسله جلسات «درآمدی بر هرمنوتیک» | با تدریس دکتر محمدجواد صافیان
⏰ از سه‌شنبه 26 تیرماه 1397، ساعت 17
📍 سرای هنر و اندیشه(سُها)

@Mjsafian


💠دلایل عدم پذیرش آسان یک مقاله

❄️آمارها نشان می‌دهد در ۷۰ درصد موارد، علت عدم پذیرش یک مقاله، نه به خاطر فقدان کیفیت علمی آن، بلکه به خاطر عدم رعایت برخی اصول نگارشی یا ویرایشی بوده و مواردی همچون:

1️⃣ نمونه‌گیری نامناسب
2️⃣ عدم ذکر صحیح ارقام آماری
3️⃣ فقدان بحث و پرداختن به نتایج
4️⃣ عدم تبیین زمینه اصلی تحقیق
5️⃣ چکیده های خیلی کوتاه و خیلی بلند
6️⃣ عدم ارتباط موضوع مقاله با رویکرد نشریه
7️⃣ عدم رعایت اصول مقاله نویسی مورد نظر نشریه
8️⃣ ابهام در موضوع مقاله و وجود تعداد زیاد مقالات مشابه پیشین
9️⃣ و بی‌دقتی در تهیه متن (غلط تایپی، اشتباهات نگارشی) می‌باشد.

👁‍🗨 @maghalehpa7102
@rokhsaresobh🌹


Репост из: Sheronavaa
چنان ز یاد خیال تو بینوا شده ام
که کنج خانه ی قلبم در انزوا شده ام
ز حسرت نوای آن دم اهورایی
چو چنگ تار شکسته بی بها شده ام

#ماندانا_نوربخش

@Sheronavaa


Репост из: انجمن زبان‌شناسی ايران
#انجمن_زبان_شناسی_ایران @lsiinfo


عده قلیلی متوجه می‌شوند که تجربه عمیق شادی ، زمانی که تجربه عمیق محرومیت وجود ندارد ، به دست نمی‌آید ...


📕 روح پراگ
✍🏻 #ایوان_کلیما

📚 @BookTop
@rokhsaresobh🌹


به اطلاع پژوهشگران می رساند نشریه علمي_تخصصی رخسار زبان آماده دریافت مقالات حوزه ادبیات،زبان شناسی وتحقیقات میان رشته ای می باشد.لطفا جهت اطلاعات بیشتر به وبسایت نشریه مراجعه فرماييد:
rokhsarezaban.ir


Репост из: ليلاصادقى
شعر ديدارى، تجربه اى ناگزير

http://www.leilasadeghi.com/naghd/note/797-sad-visual-poetry

@LS_leilasadeghi


Репост из: آموزشگاه آزاد هنری «شمسه»
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
بیانیه ای که #چارلی_چاپلین در فیلم دیکتاتور بزرگ میخواند.
یکی از برترین #مونولوگ های تاریخ #سینما
@academyhonarshamseh


Репост из: Matnook | ﻣﺘﻨﻮک
🔍 واژه‌شناسیِ «بوقلمون‌صفت»

✍ آدمِ بوقلمون‌صفت ثَباتِ عقیده و رفتار ندارد و نان را به نرخِ روز می‌خورَد. «بوقلمون»، دراصل، به‌معنیِ آفتاب‌پرست است که نوعی بُزمجه است و خود را به رنگِ محیط درمی‌آورَد. معلوم نیست چگونه نامِ خزنده‌ای به نامِ پرنده‌ای تبدیل شده است!
◽️ واژۀ «بوقلمون» تحریفی از یک واژۀ یونانی است که شکلِ انگلیسی‌اش chameleon است. این واژه از دو جزء تشکیل شده و روی‌هم‌رفته «شیرِ خاکی» معنی می‌دهد! شکلِ مُعَرّبِ قدیمی‌اش «خامالاوُن» است که در فرهنگ‌های قدیمیِ فارسی آمده است. در انگلیسی نیز، مثلِ فارسی، chameleon، هم به‌معنیِ آفتاب‌پرست است و هم به‌معنیِ آدمِ بوقلمون‌صفت.
ـــ بهروز صفرزاده
@Matnook09120690560


Репост из: کتابخانه دانشگاهی
#یک_دقیقه_مطالعه 📚

پسری برای پیدا کردن کار از خانه به راه افتاده و به یکی از فروشگاه‌های بزرگ که همه چیز میفروشند (Everything Under a Roof) رفت…

مدیر فروشگاه به او گفت: یک روز فرصت داری تا به طور آزمایشی کار کرده و در پایان روز با توجه به نتیجه کار در مورد استخدام تو تصمیم میگیریم.

در پایان اولین روز کاری مدیر به سراغ پسر رفت و از او پرسید که چند مشتری داشته است ؟
پسر پاسخ داد که یک مشتری

مدیر با ناراحتي گفت: تنها یک مشتری …؟ بی تجربه ترین متقاضیان کار در اینجا حدقل ۱۰ تا ۲۰ فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است؟

پسر گفت: ۱۳۴,۹۹۹٫۵۰ دلار
مدیر فریاد کشید : ۱۳۴,۹۹۹٫۵۰ دلار ....؟
مگه چی فروختی؟

پسر گفت : اول یک قلاب ماهیگیری کوچک فروختم، بعد یک قلاب ماهیگیری بزرگ، بعد یک چوب ماهیگیری گرافیت به همراه یک چرخ ماهیگیری ۴ بلبرینگه. بعد پرسیدم کجا میرید ماهیگیری ؟ گفت: خلیج پشتی

من هم گفتم پس به قایق هم احتیاج دارید و یک قایق توربوی دو موتوره به او فروختم.

بعد پرسیدم ماشینتان چیست و آیا میتواند این قایق را بکشد؟ که گفت هوندا سیویک
من هم یک بلیزر دبلیو دی۴ به او پیشنهاد دادم که او هم خرید

مدیر گفت: اون اومده بود قلاب ماهیگیری بخره تو بهش قایق و بلیزر فروختی؟

پسر گفت: نه اومده بود قرص سردرد بخره من بهش پیشنهاد کردم بره ماهیگیری برای سردردش خوبه
و اين سرنوشت انسانهای بزرگ و نابغه است.

👤 #کارل_استوارت
✍🏻 صاحب بزرگترين هايپرمارکت های دنيا

🛑 صد کتابی که قبل از مرگ باید بخوانیم👇

https://t.me/Academic_Library/19501

📚 @Academic_Library

Показано 20 последних публикаций.

167

подписчиков
Статистика канала