Репост из: 𓂃𝓑𝓵𝓪𝓬𝓴 𝓱𝓸𝓵𝓮 ;
+ حالا جدی... تو دیوونه شدی، چارلز؟
خندیدم و گفتم: " فقط خستهام، ریکی. هر روزِ خدا خستهم."
+ منظورت چیه؟
- دلم یه چیز دیگه میخواد... یه چیز متفاوت.
+ مثلا چی؟ تعطیلات؟
جواب دادم: "شاید یه سفر."
کلمات از دهانم خارج میشدند، اما بهشان فکر نمیکردم.
ریکی پرسید: "خب، فرقشون چیه؟"
- تعطیلات بعد دو هفته تموم میشه، اما سفر... ممکنه بری و دیگه هیچوقت برنگردی.
-والتر_موزلی | مردِ تویِ زیرزمین خانهام-
خندیدم و گفتم: " فقط خستهام، ریکی. هر روزِ خدا خستهم."
+ منظورت چیه؟
- دلم یه چیز دیگه میخواد... یه چیز متفاوت.
+ مثلا چی؟ تعطیلات؟
جواب دادم: "شاید یه سفر."
کلمات از دهانم خارج میشدند، اما بهشان فکر نمیکردم.
ریکی پرسید: "خب، فرقشون چیه؟"
- تعطیلات بعد دو هفته تموم میشه، اما سفر... ممکنه بری و دیگه هیچوقت برنگردی.
-والتر_موزلی | مردِ تویِ زیرزمین خانهام-