Репост из: Admin of Schema Therapy channel
♻️#ذهنیتهای مقابله_ای ناسازگار :♻️
طرح واره درمانی سه نوع ذهنیت مقابله ای ناسازگار را شناسایی می کند،ذھنیت های:
🔻🔻🔻
📌محافظ بي تفاوت
📌تسلیم شده مطیع
📌جبران كننده افراطي(یانگ و دیگران ۲۰۰۳).
👈🏿این ذهنیت ها به ترتیب با سبکهای مقابله ای اجتناب، تسلیم و جبران افراطی مطابقت دارند. برخلاف سبک های مقابله ای که تنها به رفتارهای مقابله ای تمرکز دارند، ذهنیت های مقابله ای، حالت های هیجاتی هستند که شامل هیجانات، شناخت ها و پاسخ های رفتاری می شوند و زمانی که طرحواره های ناسازگار اولیه راه اندازی شده باشند فعال مي شوند .
❅ درحالی که يانگ و همکارانش (۲۰۰۳) سه دسته وسیع از ذهنیت های مقابله ای ناسازگار را فرض کردند، میتوان زیر مجموعه های مختلفی برای آنها شناسایی کرد.
❅ به طور مثال، انواع مختلفی برای ذهنیت محافظ بی تفاوت شناخته شده است. ذهنیت خود تسکین دهنده بی تفاوت، تلاش هایی را برای آرام کردن یا تسکین دادن احساسات فرد از طریق رفتارهای وسواسی، تکراری یا اعتیاد آور مانند، استفاده از الکل یا مواد مخدر، پرخوری، اعتیاد به خرید، قمار یا اینترنت را شامل می شود.
❅ وقتی که افراد در این حالت قرار دارند آنها احساس خوشایندی از سرخوشی یا بی حسی را دارند که احساسات دردناک آنها را مسدود میکند. در این حالت بی تفاوتی، زمان به سرعت می گذرد و مشکلات به صورت موقت فراموش می شوند.
❅ در ذهنیت خودتحریک کننده بی تفاوت، افراد به دنبال شورونشاط، خطر کردن و حالتی از هیجان هستند که در کمک به اجتناب از هیجانات دردناک به اوج خود میرسد. به طور مثال، چنین افرادی به دنبال ورزش های خشن يا رانندگی با سرعت بالا هستند و یا در گیر فعالیتهای خطرناکی می شوند که گویی به خود خطر معتادند.
❅ یانگ و دیگران (۲۰۰۳) این فرضیه را مطرح کردند که دو ذهنیت خود تحریک کننده و خود تسکین دهنده بی تفاوت نقش بسیار مهمی در اختلال شخصیت خودشیفته بازی می کنند، به این طریق که حس خلاً و تنهایی درونی فردخودشیفته را پر می کنند.
❅ آنها همچنین ارتباط آشکاری با اختلالات اعتیادآور دارند و بر طبق مکانیسمی شبیه به مدل خود درمانی اعتیاد عمل می کنند (خانتزیان، ۱۹۹۷).
این مدل فرض می کند که استفاده از الکل و مواد، هیجانات دردناک را سرکوب می کند. قابل توجه است که بعضی از مواد (مانند هروئین) عملکرد خود تسکین دهنده ای دارند، درحالی که مواد دیگر (مانند کوکائین) خود تحریک کننده هستند.
❅ ذهنیت تسلیم شده مطیع، شامل رفتارهای منفعل، مطیع یا وابسته ای است که در تلاش برای اجتناب از بدرفتاری دیگران نشان داده می شود.
❅ این ذهنیت را با مثالي توضیح می دهیم. شخصي در کشوری بزرگ شده بود که نژادش با تبعیض شدیدی مواجه بود. از سنین جوانی پدرش به او اموخته بود که رفتار چاپلوسانه و محترمانه کلید اصلی برای بقای او است. او ،حتی زمانی که مورد آزار و اذیت یا شکنجه قرار می گرفت هیچ نشانه ای آشکار از عصبانیت را نشان نمی داد. در عوض نگاهش را منحرف میکرد، شانه هایش را پایین می انداخت و به نرمی صحبت می کرد و سعی می کرد شکنجه گرش را آرام کند.
❅ او بعد از اینکه در یک لحظه نادر عصبانی شد و دوست دخترش را کتک زد وارد جریان درمان شد. در ماه های قبل از آن، وي به شدت در رابطه با خودش ناکام شده بود. او برای خوشنود کردن دوستش هر کاری را انجام داده بود؛ خرید هدیه، پختن شام و تن دادن به همه خواسته هایش.
❅ در مقابل دوستش از او انتقاد می کرد و او را تحقیر می کرد و به طور مداوم از این شکایت داشت که او ضعیف و منفعل است و پول کافی ندارد. بالاخره یک روز بعد از اینکه او به دفعات خشمش را سرکوب کرده بود، دوستش را به باد کتک گرفت.
❅ در جلسات درمان، مرد جوان تقریبا همیشه در ذهنیت تسلیم گر مطیع بود. او پیوسته مؤدب بود و همکاری می کرد. او با تمام نظرات درمانگرش موافق بود و تمام تلاش خود را می کرد تا از پیشنهادهایش اطاعت کند.
❅ او عصبانیت خود را انکار می کرد حتی زمانی که درمانگرش به طور اتفاقی قرارش را با او فراموشی کرد. او اغلب تمایل داشت بداند که آیا یک مریض خوب است یا نه.
❅ در نهایت بعد از ماه ها طرح واره درمانی او متوجه هزینهای گزافی شد که برای مطيع بودنش پرداخت کرده بود و شروع به پافشاری بر نیازها و حقوقش کرد.
❅ ذهنیتهای جبران کننده افراطی دربردارنده حالات هیجانی خاصی هستند که هریک شکلی متفاوت از جبران افراطی را دارند.
❅ به طور مثال؛ برخی از افراد با حالتی از برتری با دیگران برخورد می کنند و آنها را تحقیر می کنند تا از احساس حقارت و کوچکی خود اجتناب کنند (ذهنیت خودبزرگ نماگری).
❅ عده دیگری از زورگویی و پرخاشگری برای غلبه بر احساس ضعف و ناتوانی خود استفاده میکنند (ذهنیت حمله و تهدید).
❅ درعین حال تعدادی هم درگیر تلاشهای وسواس گونه فکری یا عملی می شوند تا بتوانند نظم و کنترل را برقرار کنند و از احساسات ناتوانی خود اجتناب کنند (ذهنیت کنترل
طرح واره درمانی سه نوع ذهنیت مقابله ای ناسازگار را شناسایی می کند،ذھنیت های:
🔻🔻🔻
📌محافظ بي تفاوت
📌تسلیم شده مطیع
📌جبران كننده افراطي(یانگ و دیگران ۲۰۰۳).
👈🏿این ذهنیت ها به ترتیب با سبکهای مقابله ای اجتناب، تسلیم و جبران افراطی مطابقت دارند. برخلاف سبک های مقابله ای که تنها به رفتارهای مقابله ای تمرکز دارند، ذهنیت های مقابله ای، حالت های هیجاتی هستند که شامل هیجانات، شناخت ها و پاسخ های رفتاری می شوند و زمانی که طرحواره های ناسازگار اولیه راه اندازی شده باشند فعال مي شوند .
❅ درحالی که يانگ و همکارانش (۲۰۰۳) سه دسته وسیع از ذهنیت های مقابله ای ناسازگار را فرض کردند، میتوان زیر مجموعه های مختلفی برای آنها شناسایی کرد.
❅ به طور مثال، انواع مختلفی برای ذهنیت محافظ بی تفاوت شناخته شده است. ذهنیت خود تسکین دهنده بی تفاوت، تلاش هایی را برای آرام کردن یا تسکین دادن احساسات فرد از طریق رفتارهای وسواسی، تکراری یا اعتیاد آور مانند، استفاده از الکل یا مواد مخدر، پرخوری، اعتیاد به خرید، قمار یا اینترنت را شامل می شود.
❅ وقتی که افراد در این حالت قرار دارند آنها احساس خوشایندی از سرخوشی یا بی حسی را دارند که احساسات دردناک آنها را مسدود میکند. در این حالت بی تفاوتی، زمان به سرعت می گذرد و مشکلات به صورت موقت فراموش می شوند.
❅ در ذهنیت خودتحریک کننده بی تفاوت، افراد به دنبال شورونشاط، خطر کردن و حالتی از هیجان هستند که در کمک به اجتناب از هیجانات دردناک به اوج خود میرسد. به طور مثال، چنین افرادی به دنبال ورزش های خشن يا رانندگی با سرعت بالا هستند و یا در گیر فعالیتهای خطرناکی می شوند که گویی به خود خطر معتادند.
❅ یانگ و دیگران (۲۰۰۳) این فرضیه را مطرح کردند که دو ذهنیت خود تحریک کننده و خود تسکین دهنده بی تفاوت نقش بسیار مهمی در اختلال شخصیت خودشیفته بازی می کنند، به این طریق که حس خلاً و تنهایی درونی فردخودشیفته را پر می کنند.
❅ آنها همچنین ارتباط آشکاری با اختلالات اعتیادآور دارند و بر طبق مکانیسمی شبیه به مدل خود درمانی اعتیاد عمل می کنند (خانتزیان، ۱۹۹۷).
این مدل فرض می کند که استفاده از الکل و مواد، هیجانات دردناک را سرکوب می کند. قابل توجه است که بعضی از مواد (مانند هروئین) عملکرد خود تسکین دهنده ای دارند، درحالی که مواد دیگر (مانند کوکائین) خود تحریک کننده هستند.
❅ ذهنیت تسلیم شده مطیع، شامل رفتارهای منفعل، مطیع یا وابسته ای است که در تلاش برای اجتناب از بدرفتاری دیگران نشان داده می شود.
❅ این ذهنیت را با مثالي توضیح می دهیم. شخصي در کشوری بزرگ شده بود که نژادش با تبعیض شدیدی مواجه بود. از سنین جوانی پدرش به او اموخته بود که رفتار چاپلوسانه و محترمانه کلید اصلی برای بقای او است. او ،حتی زمانی که مورد آزار و اذیت یا شکنجه قرار می گرفت هیچ نشانه ای آشکار از عصبانیت را نشان نمی داد. در عوض نگاهش را منحرف میکرد، شانه هایش را پایین می انداخت و به نرمی صحبت می کرد و سعی می کرد شکنجه گرش را آرام کند.
❅ او بعد از اینکه در یک لحظه نادر عصبانی شد و دوست دخترش را کتک زد وارد جریان درمان شد. در ماه های قبل از آن، وي به شدت در رابطه با خودش ناکام شده بود. او برای خوشنود کردن دوستش هر کاری را انجام داده بود؛ خرید هدیه، پختن شام و تن دادن به همه خواسته هایش.
❅ در مقابل دوستش از او انتقاد می کرد و او را تحقیر می کرد و به طور مداوم از این شکایت داشت که او ضعیف و منفعل است و پول کافی ندارد. بالاخره یک روز بعد از اینکه او به دفعات خشمش را سرکوب کرده بود، دوستش را به باد کتک گرفت.
❅ در جلسات درمان، مرد جوان تقریبا همیشه در ذهنیت تسلیم گر مطیع بود. او پیوسته مؤدب بود و همکاری می کرد. او با تمام نظرات درمانگرش موافق بود و تمام تلاش خود را می کرد تا از پیشنهادهایش اطاعت کند.
❅ او عصبانیت خود را انکار می کرد حتی زمانی که درمانگرش به طور اتفاقی قرارش را با او فراموشی کرد. او اغلب تمایل داشت بداند که آیا یک مریض خوب است یا نه.
❅ در نهایت بعد از ماه ها طرح واره درمانی او متوجه هزینهای گزافی شد که برای مطيع بودنش پرداخت کرده بود و شروع به پافشاری بر نیازها و حقوقش کرد.
❅ ذهنیتهای جبران کننده افراطی دربردارنده حالات هیجانی خاصی هستند که هریک شکلی متفاوت از جبران افراطی را دارند.
❅ به طور مثال؛ برخی از افراد با حالتی از برتری با دیگران برخورد می کنند و آنها را تحقیر می کنند تا از احساس حقارت و کوچکی خود اجتناب کنند (ذهنیت خودبزرگ نماگری).
❅ عده دیگری از زورگویی و پرخاشگری برای غلبه بر احساس ضعف و ناتوانی خود استفاده میکنند (ذهنیت حمله و تهدید).
❅ درعین حال تعدادی هم درگیر تلاشهای وسواس گونه فکری یا عملی می شوند تا بتوانند نظم و کنترل را برقرار کنند و از احساسات ناتوانی خود اجتناب کنند (ذهنیت کنترل