نکات مهم در ترجمه


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


فارسی به عربی و بالعکس

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


✅۳۰

ادامه ...

🔅۴.«لَقِيَ يَلقَى + مفعول »


💠- لَقِيَ القائدُ مَصرعَهُ في هذهِ المَعرکةِ: فرمانده در اين جنگ کشته شد.

💠لَقِیَتِ المُحاضرةُ تَرحيباً / اِقبالاً : سخنرانى مورد استقبال قرار گرفت.

💠لَقِيَ في هذهِ الصَفقَةِ خَسارةً فادحَةً : در اين معامله بسيار متضرر شد.

🔅۵.«تَلَقَّی یَتَلَقَّی + مفعول »

💠تَلَقًَی الجُنودُ هَزیمَةً : سربازان شكست خورد .

💠تَلَقَّى صَفعَةً : سيلى خورد

💠تَلَقَّى صَدمَةً : به او شوك وارد شد.

@tarjema


✅۲۹

🌲سطح متوسط و پیشرفته

♦️چند الگوی دیگر برای ترجمه فعلهای مجهول

به جای «تَمّ- یَتِمُّ» گاهی می توان از معادل‌های دیگری نیز استفاده کرد:

🔅۱. «حَدَثَ یَحدُثُ » البته کاربرد این فعل به گستردگی و وسعت « تَمّ» نیست .

💠 - این بیماری از طریق خون منتقل می شود : یَحدُثُ انتقالُ هذا المرضِ عَبرَ الدَّمِ یا عن طریقِ الدّمِ

🔅۲.فعل « خَضَعَ + فاعل + لِ »

💠 - این کتاب منتشر شد : خَضَعَ الکتابُ لِلنَشرِ

💠 - قانون اصلاح شد : خَضَعَ القانونُ لِلتعدیلِ

💠 - بیمار جراحی شد : خَضَعَ المریضُ لِلعملیِةِ الجراحيةِ

💠 -موضوع امنيت ملي مورد بحث و گفتگو قرار گرفت : خَضَعَت قَضیّةُ الأمنِ القَوميِّ لِلبَحثِ و النقاشِ

🔅۳.« حَظِيَ یَحظَی + بِ»

💠- این نظریه تایید شد : حَظِیَت هذهِ النظریةُ بِالتأییدِ

💠- به این طرح بزرگ توجه خاصی نشان داده نشد : لَم یَحظَ هذا المَشروعُ الجَبّارُ بِاهتمامٍ خاصٍّ


ادامه دارد ...

@tarjema


✅۲۸


🌲سطح مبتدی

♦️الگوی «تَمَّ + مصدر »

✴️ فعل «تَمَّ و مضارع آن يَتِمُّ » در اصل

به معنی «تمام شدن و به پایان رسیدن

» است. اماامروزه بیشتر به عنوان یک

فعل کمکی قبل از مصدر می آید و

بیشتر براى ترجمه فعلهای مجهول یا

لازم به کار می رود :

✴️ تَمَّ تَألیفُ الکتابِ : کتاب تألیف شد

✴️تَمَّ تأسیسُ المدرَسةِ : مدرسه تاسيس شد

✴️سَيَتِمُّ إحداثُ هَذا الطريقِِ في السَنَةِ

التاليةِ : اين جاده سال آينده ساخته مى شود.

🅾نکته :

فعل «تَمَّ » مانند دیگر افعال همیشه باید با فاعل خود از لحاظ مذکر و مونث بودن مطابقت داشته باشد :

- تَمَّت المُصادَقَةُ على القانونِ الجديدِ : قانون جديد تصويب شد .

از الگوی فوق به ویژه در ترجمه عبارتهایی استفاده می شود که دو یا چند فعل لازم یا مجهول با فاعل واحد در کنار هم آمده باشند :

🔅این کتاب طی چند ماه تألیف ،

ترجمه و منتشر شد : تَمَّ تالیفُ هذا

الکتابِ و ترجَمَتُهُ و نَشرُهُ في غُضونِ

عِدَّةِ أشهُرٍ .

🅾 نکته :
در ترجمه عبارت فوق اگر نخواهیم از این الگو استفاده کنیم ناچار باید از سه فعل مجهول پی در پی استفاده کنیم:

« هذا الکتابُ أُلِّفَ وتُرجِمَ و طُبِعَ فی غضونِ عِدّةِ أشهُرٍ »

که گرچه غلط نیست اما از زیبایی عبارت می کاهد .


@tarjema



👆👆👆
#شعر

♦️وَ أَمَرُّ ما لَقِیتُ مِن أَلَمِ الهَوَی

قُربُ الحَبیبِ و ما إِلَیهِ وُصُولُ


تلخترین چیزی که تجربه کردم

از درد عشق

آن لحظه ای است

که معشوق در نزدیکی تو باشد

و دستت از رسیدن به وصالش کوتاه


@tarjema




✅۲۷


♦️چند مثال دیگر در باره «لَقِيَ یَلقَی »

🔅ماذا لَقِيَ مِن ....: چه کشید از ...

- ماذا لَقِیتُ مِنَ الهَوَی : چه کشیدم از عشق

🔅لَقیِتُ ما لَقِیتُ مِن ...: چه ها کشیدم از...؛ چه محنتها که نکشیدم از ...

- لَقِیَ مِن أصدقائهِ ما لَقِیَ : از دوستانش چه ها که ندید یا نکشید.

قال الامام الصادق(ع) :

لَقِيَ‌ یُوسُفُ یَوماً رَجُلاً فَقالَ الرَّجلُ : وَاللهِ

إنّي لَأُحبُّکَ . فقالَ لَهُ یوسفُ : فِي الحُبِّ

لَقِیتُ ما لَقِیتُ . أََحَبَّني أبي فَلَقِیتُُ مِن

إخوَتِي ما لَقِیتُ. أحَبَّتنِي إمرَأةُ العَزيزِ

فَلَقِيتُ ما لَقيتُ . فَلَستُ أُرِيدُ أَن يُحِبَّني إلّا رَبِّي .

: روزی يوسف مردى را ديد . مرد به او

گفت به خدا سوگند که ترا دوست دارم .

یوسف گفت: به خاطر دوست داشتن چه

ها که نکشیدم . پدرم مرا دوست داشت

و به خاطر آن از برادرانم رنجها

دیدم . همسر عزیز (مصر) نسبت به

من اظهار عشق کرد و من چه محنت ها

که نکشیدم .بنابراین نمی خواهم کسی

جز پروردگارم مرا دوست بدارد.


@tarjema


✅۲۶


معانی مختلف فعل «لَقِيَ يَلقَی »✴️

- لَقِيَ صَدیقَهُ فِي الطریقِ : در راه دوستش را دید

- لَقِيَ لُطفاً کثیراً : لطف فراوان دید

- لَقِيَ إهانَةً : به او اهانت شد

- لَقِيَ كَثيراً مِن الأَذَى :آزار فراوان ديد

-لَقِيَ هَذا الفِلمُ تَرحِيباً : این فيلم مورد استقبال قرار گرفت .

-لَقِيَ صُعوبةً : با مشكل مواجه شد

- لَقِيَ مَصَرعَهُ : جان سپرد ؛کشته شد

-لَقِيَ صَدمَةً نَفسِيَّةً : دچار شوک روحی شد ؛صدمه روحی خورد

- لَقِيَ هذا المَشروعُ نجاحاً : این طرح با موفقیت رو برو شد

-لَقِيَ رَواجاً : رواج یافت ؛ رونق گرفت


@tarjema


ثبت نام آزمون اشتمال از امروز آغاز شد .برای اطلاع بیشتر به سامانه آزمون با لینک بالا👆👆مراجعه نمایید




✅۲۵

سطح پیشرفته

کاربردهای فعل «فَرَضَ یَفرِضُ» ( قسمت دوم) ✴️

در پست شماره ۲۳ ✅با دو کاربرد فعل « فَرَضَ یَفرِضُ » آشنا شدیم . اما می توان از این فعل و براساس الگوی :

«فَرَضَ + علی + مفعول »

برای ترجمه برخی فعلهای متعدی مرکب استفاده کرد مانند :

🔅- او را منزوی کرد : فَرَضَ عَلیهِ العُزلَةَ

🔅-دانش آموز را به سختی تنبیه کرد : فَرَضَ عَلَی التِلمِیذِ عُقُوبَةً صارِمَةً

🔅- او را از سرزمینهای اشغالی عقب راند :فَرَضَ عَلَیه(ِ یا عَلَیها) الاِنسِحابَ مِنَ الأَراضِي المُحتَلّةِ .

🔅- دولت بر كالاهاى بسیاری مالياتهاي سنگین بست : فَرَضَتِ الحُکُومَةُ ضَرائبَ باهظَةً عَلى كَثيرٍ مِن البَضائعِ

@tarjema


✅۲۴
سطح مبتدی

اصطلاحات زیر را به خاطر بسپارید ✴️

- القُوَی الکُبرَی : ابرقدرتها

-العُقوبات : مجازاتها ؛تحريمها

-الاِلتفافُ على العُقوباتِ : دور زدن تحريمها

- فَرَضَ عَليهِ : به او تحميل كرد

-المُشتَبَهُ بِهِ : مظنون

-مُصَرَّحٌ بِهِ : مجاز ، داراى جواز يا مجوز

- الصَمت : سکوت

- ذُهُول : ۱.حواس پرتی ، غفلت ، فراموشی ۲.حیرت ، بُهت ، بهت زدگی


@tarjema


✅۲۳

سطح متوسط

کاربردهای فعل «فَرَض یَفرِضُ» (قسمت اول) ❇️

فعل « فَرَضَ + عَلَی» در اصل به معنی « واجب کردن ، ضروری ساختن ، ملزم ساختن» یا « تحمیل کردن » است مانند :
♦️۱. «فَرَضَ اللهُ الصّلاةَ عَلى المؤمنينَ » : خداوند نماز را بر مومنان واجب گردانید

♦️۲.« فَرَضَتِ القوَی الکُبرَی الحَربَ علی الشعبِ الإیرانيِّ »: ابرقدرتها جنگ را به ملت ایران تحمیل کردند

♦️۳. «یُمکِنُ الآنَ الاِلتفافُ عَلی العُقوباتِ الظالِمَةِ التي تُفرِضُها أميركا عَلى إيران »:

اکنون دور زدن تحریم‌های ظالمانه ای که آمریکا به ایران تحمیل کرده ،امکان پذیر است
یا اکنون تحریم‌های ظالمانه ای را که آمریکا به ایران تحمیل کرده می توان دور زد .


@tarjema


✅۲۲

توضیحاتی در باره ابیات فوق 👆👆👆

♦️۱.در بیت نخست « تَبکینا » در اصل «تَبکِینَ »فعل مضارع مفرد مونث مخاطب است به معنی «گریه می کنی» و «الف» افزوده شده به آخر آن را« الف اشباع» می گویند . نمونه فارسی :
دوش شبی بود خوب و رخشانا
پروین پیدا و ماه تابانا

♦️۲. «غائماً : ابری » اسم فاعل یا صفت مشبهه است از کلمه «غیم» به معنی ابر.

♦️۳. «یَصهَرُنا » ، «یَصهَرُ» فعل مضارع ثلاثی مجرد است و « نا» ضمیر مفعولی به معنی «ما را می گدازد » و «یُذِیبُنا» فعل مضارع ثلاثی مزید ( ازباب اِفعال) . و معنی آن یعنی «ما را ذوب می کند». بنابراین هر دو فعل مترادف اند.

♦️۴. « مِن حَیثُ» : چنانکه ،آنگونه که

♦️۵.«لاادری » ؛ «لاتَدرينَ» با الف اشباع به ترتیب «نمی دانم » ،«نمی دانی »

♦️۶.«الهامیات» اسم فاعل ،جمع مونث از فعل « هَمَی یَهمِي» به معنی« جاری شدن ،سرازیر شدن » و « الدموعُ الهامِیاتُ :اشکهای جاری شده »

♦️۷.«تشرین » معادل ماه اکتبر است که اشاره به پاییز و بارش شدید باران دارد و شاعر با دیدن اشکهای معشوق به یاد بارانهای پاییزی می افتد

♦️۸.«تَصِیرُ» از افعال ناقصه است (صارَ یَصیرُ : شدن ) و « تَصیرُ أجمَلَ : زیباتر می شود »

♦️۹. «یَبکِینَ» با الف اشباع، فعل مضارع و جمع مونث غایب است از « بَکَی یَبکِي: گریه کردن ».


@tarjema


#شعر
👆👆👆

إنِّي أُحِبُّكِ عِندما تَبكيِنا

وَ أُحِبُّ وَجهَكِ غائِماً وَ حَزِينا

الحُزنُ يَصهَرُنا مَعاً و يُذِيبُنا

مِن حَيثُ لاأَدرِي و لاتَدرِينا

تِلكَ الدُّمُوعُ الهامِياتُ أُحِبُّها

وَ أُحِبُّ خَلفَ سُقُوطِها تِشرِينا

بَعضُ النِّساءِ وُجُوهُهُنَّ جَميلَةٌ

وَ تَصِيرُ أَجمَلَ عِندَما يَبكِينا

نزار قباني

✅ترجمه :

دوستت دارم
وقتی گریه می کنی

و وقتی چهره ات
ابری و پراندوه است

اندوهی که هر دوی ما را
باهم می گدازد
و آب می کند

آن گونه که نه من بدانم و نه تو

دوست دارم
آن اشکهای فروباریده را

و دوست دارم پاییز را

که بعد از ریزش آن اشکها فرا می‌رسد

.......برخی زنان چهره هایشان زیباست

وزیباتر می شود

وقتی گریه می کنند.😢


@tarjema




چند اصطلاح و تعبیر که با «عادَ» آغاز می شوند:

- عادَ الهُدُوءُ : آرامش دوباره بر قرار شد.

- عادَت المِیاهُ إلی مَجارِیها : اوضاع به حالت عادی بازگشت ؛همه چیز به روال عادی درآمد.

- عادَ إلی وَعيِهِ : ۱.به هوش آمد ؛ ۲. به خود آمد ، متنبه شد

- عادَ المريضَ : از مریض عیادت کرد

-عادَ الطبیبُ المَریضَ: پزشک بیمار را ویزیت کرد .

- عادَ أدراجَهُ / عادَ عَلى عَقِبَيهِ : از همان راهی که آمده بود ،بازگشت ؛ عقب نشینی کرد.

- عادَ إلی رُشدهِ ِ : سر عقل آمد .


@tarjema


سطح مبتدی و متوسط

معانی مختلف فعل « عادَ یَعُودُ »

۱.بازگشتن ،برگشتن

- عادَ مِن حَیثُ أتَی : از راهی /جایی که آمده بود ،برگشت .

- ۱۲ أَلفَ مُهاجِرٍ عادوا إلی أوطانِهِم : ۱۲ هزار مهاجر به میهن خود بازگشتند .

- عادَت الأمورُ إلَی نِصابها : کارها به مسیر اصلی خود بازگشت.

۲. عادَ + فعل مضارع :شروع به کاری کردن
- عادَ المُؤلِفُ يَكتُبُ ذكرياتِهِ : نويسنده شروع به نگارش خاطراتش کرد

- عادوا یَکتُبونَ قِصَّةَ حَیاتِهِم : شروع به نوشتن داستان زندگیشان کردند.

نکته : «عادَ یُقولُ ....» تا حدی از این قاعده مستثنی است و در ترجمه آن می توان گفت : «سخنانش را از سر گرفته ،گفت ....» یا « در ادامه سخنانش گفت ...».

۳.عادَ منفی ( = لَم یَعُد) + فعل مضارع یا اسم منصوب : دیگر ... (جمله منفی)

-لَم یَعُد یَنامُ کَثیراً : دیگر زیاد نمی خوابد

- لَم یَعُد هذا الأمرُ مُمکِناً : دیگر این کار ممکن نیست .

- لِیَرحَل مَن یَرحل فَأنَا لَم أَعُد أَهتَمُّ بِرَحِیلِهِ : آنکه رفتنی است باید برود زیرا من دیگر به رفتنش اهمیت نمی دهم .

نکته : هر دو فعل از لحاظ مذکر و مونث و نیز مفرد یا مثنی یا جمع بودن با یکدیگر مطابقت می کنند .

-إنّهُم لَم یَعودوا یَهتَمّونَ بِالصُعوباتِ : آنان دیگر به سختی‌ها اهمیت نمی دهند.

- لَم أَعُد أستَطیِعُ صَبراً : دیگر نمی توانم صبر کنم .


@tarjema


سطح متوسط و پیشرفته

برخی فعلها با حرف اضافه خاصی به کار می روند مثلاً : « اِشتَبَهَ بِهِ : به او شک کرد ، به او سوء ظن پیدا کرد » ؛ « رَغِبَ فیهِ : به آن / او تمایل پیدا کرد ؛ او / آن را دوست داشت ».

در مورد استفاده از اسم مفعولِ این گونه افعال در ترجمه باید به نکات زیر توجه داشت :

۱. حتما باید اسم مفعول با حرف اضافه مخصوص آن فعل همراه باشد مانند : « المُشتبَهُ بِهِ : فرد یا شخص مظنون »

۲. اگر اسم مفعول ، صفت قرار گیرد با موصوف مطابقت نمی کند وتنها ضمیری که با حرف جر می آید باید از لحاظ جنس و عدد با موصوف مطابقت کند مانند :
- شُعراءُ مَرغوبٌ فيهِم : شاعران دوست داشتنى

رَجُلٌ غيرُ مَرغوبٍ فيهِ : آدم نچسپ ، عنصر نامطلوب

أسلحَةٌ مُصَرَّحٌ بِها : سلاحهاى داراي جواز

- لَقِيَ مَصرَعَهُ المُشتَبَهُ بِهِ في هجوم ستراسبورغ بِرَصاصِ الشرطةِ الفرنسيّةِ : فرد مظنون به حمله مسلحانه در استراسبورگ به ضرب گلوله پلیس فرانسه کشته شد .


@tarjema


سطح مبتدی و متوسط

نکاتی درباره اسم فاعل و اسم مفعول

کلماتی مانند «کاتِب : نویسنده ،آنکه می نویسد »، « ضارِب :زننده ،آنکه می زند » ،«حامل :حمل کننده ،آنکه حمل می کند» همه اسم فاعل هستند که به ترتیب از فعلهای ثلاثی مجرد « کَتَبَ ،ضَرَبَ و حَمَلَ » و بر وزن فاعل ساخته شده اند . اسمهای مفعول آنها (بر وزن مفعول) به ترتیب چنین است :« مَکتُوب : نوشته شده» ، «مَضرُوب : زده شده » و « مَحمُول : حمل شده ».

گاهی ممکن است در متن عربی به جای فعل از اسم فاعل یا اسم مفعول استفاده شود مانند:

- الناطِقونَ باللُّغَتینِ العربیّةِ و الفارِسيَّةِ : كسانى كه به دو زبان عربى و فارسى صحبت مى كنند .

-العائِشُ فِي الفَقرِ : آنكه در فقر بسر مي برد

- العُلَماءُ الفائزونَ بِجائِزِةِ نُوبل : دانشمندانى كه برنده جائزة نوبل شدند

-رأیتُهُ کاتِباً رِسالَةً إلى الإنجلِيزيَّةِ : او را ديدم كه نامه ای به انگیسی می نوشت

- وَجَدَ كتاباً مَكتُوباً بِخطٍ مَجهولٍ : كتابى را پیدا کرد که به خطی ناشناخته نوشته شده بود .


@tarjema


اگر روزی بگذرد
و فراموش کنم بگویم

« صبحت بخیر
و شیرین همچون عسل» 🍯

غمگین مشو از نگفتنم
و از بی حواسی ام

و گمان نکن که
چیزی عوض شده است
زمانی که
نمی گویم دوستت دارم

معنایش این است
که از همیشه بیشتر دوستت دارم



@tarjema

Показано 20 последних публикаций.

135

подписчиков
Статистика канала