نکته: جامعه شناسی تجربه


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


جامعه شناسی تجربه
یادداشت ها و فعالیتهای
محمد زینالی اناری:
@Mohamadzeinaliunari
(گروه بحث کانال)
@SoExperience
not for selling

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: جامعه شناسی حوزه عمومی
«اساس ریاضیات بر آزادی بنا نهاده شده»

سخنرانی دکتر امیر جعفری، در گردهمایی فارغ‌التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف را بشنوید که توضیح می‌دهد چطور با تدریس تاریخ ریاضیات باید آزاداندیشی را گسترش دهیم.

"متأسفانه حکومت‌ها دوست دارند به مردمی حکومت کنند که اندیشه‌هایشان گروگان گرفته شده، مردمی که گوسفندگونه باشند؛ یعنی هر چی به آن‌ها گفته شود، بگویند: باشد. این فقط برای کشورهای جهان سوم نیست، من خودم پانزده سال در آمریکا زندگی کردم...."

@CircleMathematics
سخنرانی جناب آقای دکتر امیر جعفری
سخنرانی جناب آقای دکتر امیر جعفری در پنجمین کنفرانس سالیانه انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه صنعتی شریف 11 و 12 دی ماه 98


Репост из: مجله رسانه فرهنگ
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
شماره ۲۴ مجله رسانه فرهنگ منتشر شد
صفحه اینستاگرام مجله:
www.instagram.com/resanefarhang.mag


Репост из: مجله رسانه فرهنگ
22.pdf
75.3Мб
ویژه نامه استاد علی رضاقلی (والا)
مجله رسانه فرهنگ
انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات
مدیرمسئول: دکتر هادی خانیکی
@ResaneFarhang






Репост из: مطالبات زنان روستایی
درد بی درمان سدسازی

روزی نیست که مصاحبه، میزگرد، اظهارنظر کارشناسی و نوشتار کارشناسان و مسئولان سابق و حاضر و حتی متهمان وضعیت موجود آب کشور از آب‌های زیرزمینی گرفته تا آب‌های سطحی و تالاب‌ها در رسانه های معتبر کشور چاپ نشود.

اما دریغ از این که یک مدیر به این هشدارها توجه کند. اگر چنین بود این همه فریادهای دلسوزان کشور و کنشگران به جایی می رسید.
یک دهه است که کارشناسان هشدار می‌دهند؛ اما روزبه روز وضعیت منابع آب بدتر و تصمیمات مدیران در همه حوزه ها ترسناک تر شده است. سدسازی و خشکاندن رودها و تالاب‌ها با تعداد چاه‌های غیرمجاز و مجاز مسابقه خشکاندن ایران گذاشته اند.

بعنوان مثال احداث سد خرسان 3 برای منابع برفی و یخچالهای زاگرس سم است؛ اما شرکت آب نیرو که دهها کارشناس دارد درخواست‌ احداث آن را می کند. سوال این است که با وجود نقش مهم جنگل‌های زاگرس در تعادل بخشی به آب و هوا و تامین منابع آب کشور؛ ایا آنها نمی‌دانند این سد چه عواقبی برای زاگرس و منابع آب کشور دارد؟
بسیار بعید است که ندانند اما چرا با این که می‌دانند (و یا اگر هم نمی‌دانند صدها کارشناس درباره همه پیامدهای زیستی، اجتماعی و اقتصادی آن هشدار می‌دهند) این همه برای احداث این سد که جهنمی در دل زاگرس ایجاد می‌کند دست و پا می زنند؟

منافع چه کسانی مهمتر از محافظت از آب و خاک و جنگل و زمین‌های باارزش کشاورزی کشور است که اینچنین تیشه بر ریشه پایداری سرزمین می زنند؟ چه کسانی از منافع این سد سود می برند که از قانون و اصل 50 قانون اساسی فراترند؟

این مساله است که فهم این همه سدسازی و پشت بند آن پروژه های انتقال آب را بر سرشاخه های کارون و زاگرس دشوار می کند.

🆔@ruralwomenissues

#نه_به_سد_خرسان۳


سخنرانی سیدجواد میری در بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی و شاه اسماعیل صفوی



عنوان سخنرانی:

تاملی در باب "نسبت" ما و شیخ صفی‌الدین اردبیلی



چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲





@seyedjavadmiri


Репост из: انتشارات نامه فرهنگ
📚📣شماره اول گفتار فرهنگ
به‌زودی...

#انتشارات_نامه_فرهنگ


Репост из: وبسایت فرهنگی صدانت
☀️ معنویت در جهان بی‌معنا
👤
مصاحبه امیر تاکی با #بیژن_عبدالکریمی

امیر تاکی- انسان همواره به دنبال پاسخ به چرایی‌های زندگی خود است. خواه این چرایی‌ها اساسی و ساختاری باشند و خواه جزئی و کم‌رنگ. چرایی «بودن» شاید اساسی ترینِ این چرایی‌هاست و با پاسخ به این پرسش، «چه شدن» که همان هدف و غایت است، معنا می‌یابد. هدف، انگیزه و غایت حرکت انسان وابسته به دانستن و پی بردن به پاسخ‌هایی است که برایش قانع کننده باشد. علاوه بر ایجاد هدف زندگی، این پاسخ اساسی، ارزش‌های هر انسانی را تشکیل خواهد داد. در پرتو این ارزش‌ها، چگونگی زیست او معین می‌شود. بنابراین در پرتو این پاسخ به چرایی بودن، هم سمت و سوی حرکت انسان مشخص شده و هم چگونگی و کیفیت زیست این حرکت هویدا می‌شود.

علاوه بر این دو، هویت انسان از منظر وجه اکتسابی آن نیز در گرو معنا یافتن او سامان می‌یابد. در واقع این هویت، همانند ریشه درختی است که تنه آن را که همان حرکت و هدف است، استوار ساخته است.

بنابراین سه مقوله هویت، هدف و ارزش، برخاسته از معنای «بودن» خواهد بود. در این صورت معناگرایی در انسان به یک دغدغه اساسی مبدل می‌شود. در مسیر یافتن این معنا، برخی عقل، علم و تجربه را کافی می‌دانند و  بر اساس استدلال‌های آن در پی پاسخ‌دهی به این پرسش‌ها هستند. برخی هم این ابزارهای ظاهری را مکفی نمی‌دانند و برای انسان شئون دیگری را که باطنی و روحانی است، در نظر می‌گیرند. در طول تاریخ این چالش همراه بشر بوده که «آیا دنیا در حقیقت همان چیزی است که با حواس ظاهری درک می‌کنیم یا دارای ذاتی متفاوت است که در دیده و درک ظاهری ما نمی‌گنجد؟»

در صورت پذیرفتن حقیقتی ورای ظاهر این عالم، درک باطن آن ابزارهای باطنی انسان را طلب می‌کند. پس صدای درون، الهام، وحی، شهود شخصی، رؤیا و... برجسته می‌شود .برای یافتن این حقیقت در طول تاریخ، انسان‌ها در جوامع گوناگون به ادیان، مکاتب، رهبران، عرفا‌ن‌ها و… مراجعه کرده‌اند.

هر فردی یافتن حقیقت را برای وجهی از زندگی خود دنبال کرده است. از رفع مشکلات جسمی و روانی گرفته تا دستیابی به زندگی موفق و آماده‌ شدن برای زیست در دنیایی بعد از این دنیا و از دستیابی به زندگی مسالمت‌آمیز، اخلاق‌مدارانه و با آرامش، تا آنهایی که یافتن حقیقت را کشف درون خود و تعالی و رشد انسانیت خود پنداشته‌اند.

اما در عصر جدید با توجه به سیطره علم و عقل بر زندگی عموم مردم جهان، تقابل عقل‌گرایی و معنویت‌گرایی یکی از چالش‌های مهم این دوره است. همگرا کردن عقل و معنا از جمله کوشش‌های آنهایی است که زیست معناگرایانه را برای انسان بهترین شیوه زندگی می‌دانند.

در هر صورت چه بپذیریم که انسان معنوی باشیم و چه نپذیریم، این خودآگاهی درونی و آگاهی از جهان پیرامونی، ذهن آدمی را با پرسش‌های گرانی مواجه می-سازد که خروجی چنین حالتی، پویایی و کاوشگری را برای انسان در بعد فردی و حتی در بعد اجتماعی پدید می‌آورد.

برای کسانی که به عالمی ورای عالم مادی معتقدند، خودآگاهی و تعالی فردی، اخلاق و منش انسانی و بسط دادن این حالت آگاهی و کشف حقایق پنهان، سبک زندگی فردی و اجتماعی را می‌طلبد که با تفکر و تفسیر مادی‌گرایانه از جهان، لزوما همسویی نخواهد داشت.

در این مصاحبه با جناب آقای دکتر بیژن عبدالکریمی، سعی شده است مبحث معنویت از وجوه مختلف فلسفی، اخلاقی، عقلانی و ... بررسی شود تا هم به چرایی-های عرصه معنا تلنگری زده باشیم و هم با در نظر گرفتن مقوله‌های اخلاقی و عقلانی، رابطه‌های میان این دو را واکاوی کنیم. قطعا نوع نگاه به موضوع معنویت در عصر جدید بسیار متفاوت‌تر از آن چیزی بوده که در سده‌های گذشته شالوده یافته است. به همین منظور سعی شده است در این مصاحبه به زوایایی متناسب با چالش‌های کنونی جوامع در حال تحول و توسعه در رابطه با حوزه معنا و معنویت، نگریسته شود.

🌐 برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید

🌾 @Sedanet
🌾 @bijanabdolkarimi


Репост из: انتشارات نامه فرهنگ
"یکی از رویکردهای تحلیلی، رویکردی اسطوره‌ای است که نیچه آن را در «زایش تراژدی» استفاده کرد. دو موقعیت متضاد: وضعیت آپولونی در برابر وضعیت دیونیزی. در اسطوره‌شناسی یونان باستان، آپولون خدای قدرت عقلانی، سازمان‌دهندگی و هوشمندی است که از خلال کنترل بر خویشتن و - در زبان نیچه - از خلال عقلانیت فرهنگی نظم آفریننده، به بیان در می‌آید؛ در حالی که دیونیزوس خدای لذت و خودانگیختگی و شور و هیجان است؛ خدایی که با آزادگذاشتن غرایز طبیعی انسان به او امکان خلاقیت می‌دهد و باز به زبان نیچه، خدایی که توانایی زایش را از خلال درد فراهم می‌کند. حال اگر به تاریخ فرهنگ بازگردیم، باید اذعان کنیم آنچه امروز به مثابه پرارزش‌ترین آثار در حوزه‌ی اندیشه می‌شناسیم، از رمان‌ها و داستان‌ها تا مهارت‌هایی چون مجسمه‌سازی، نقاشی و غیره، تقریباً همگی شکوفایی خود را در موقعیت‌های دیونیزی، در دردمندی و سرگشتگی و شور یافته‌اند. هنرمندان و نویسندگانی چون موتسارت، بتهوون، ون‌گوگ، کافکا و بسیاری از نام‌آورترین هنرمندان این سده و سده‌های گذشته اکثراً تا شور و خودباختگی دیوانه‌واری پیش رفته بودند. در حوزه‌ی دانشگاهی نیز اندیشمندانی همچون دورکیم، موس، وبر موقعیت های حاد اجتماعی و شرایط ناگواری را تجربه کرده بودند و شاید اگر از این موقعیت‌ها وجود نمی‌داشتند ، ما هرگز شاهد خلق شاهکارهای علمی و فرهنگی آنها نمی‌بودیم."

ناصر فکوهی
آیا شرایط بحرانی مانعی برای رشد فرهنگی است؟
دفتر اول انسان‌شناسی و فرهنگ: زیستن با بحران، صفحات ۴۵-۴۲




Репост из: انتشارات نامه فرهنگ
زیستن با بحران.pdf
5.1Мб
🔹دفتر اول انسان‌شناسی و فرهنگ: زیستن در بحران (جستارهایی از ناصر فکوهی)
🔹سردبیر و گرافیست: مژده عالی‌پور
🔹تیرماه ۱۴۰۲


Репост из: انتشارات نامه فرهنگ
🔶 به راستی چگونه باید با وجود بحران زیست؟ آیا می‌توانیم امیدوار باشیم که روزی بوی بهبود اوضاع را ز جهان و جامعۀ خود بشنویم؟ آیا اساساً امیدواری خود بحران‌آفرین نیست؟ آیا می‌توان با ناامیدی در دل بحران همزیستی کرد و به زندگی ادامه داد؟ ناامیدی از ساختارهای قدرتی که در تجربۀ سال‌های گذشته در مسیر بهبود و ساماندهی حرکت نکرده‌اند و به بحران‌ها روزبه‌روز دامن زده‌اند، امیدواری به چیزی را در دل خود می‌آفریند؟ تجربۀ مردمان دیگر در طول تاریخ، در بحبوحۀ بحران، چه بوده است؟ چگونه زیسته‌اند و به چه امید داشته‌اند؟ آیا به راستی نومیدی از جهان بیرونیِ بحران‌زده، چنانکه ایوان کلیما می‌گوید، امیدواری به جهان درونی را به همراه می‌آورد؟ آیا قطع امید از ساختارهای کلان جامعه، امیدواری به فرهنگ را تقویت می‌کند؟ فرهنگی که زیر پوست جامعه، در دل خرده جماعت‌ها، میان گروه‌ها، در روابط میان‌فردی جاری است... با خواندن این دفتر احتمالاً برای بیشتر این پرسش‌ها پاسخ‌هایی را خواهید یافت.🔶

از مقدمه‌ی مدیر انتشارات بر دفتر اول انسان‌شناسی و فرهنگ: زیستن با بحران


Репост из: انتشارات نامه فرهنگ
📖شماره‌ی نخست از دفترهای انسان‌شناسی و فرهنگ منتشر شد.

✍انتشارات نامه فرهنگ نخستین دفتر فرهنگی خود با عنوان "زیستن در بحران" را منتشر می‌کند. مجموعه مقالات و گفت‌وگوهای این دفتر به قلم ناصر فکوهی است و به موضوع بحران در جامعه‌ی امروز ایران اختصاص دارد.

مشخصات اثر:
🔹دفتر اول انسان‌شناسی و فرهنگ: زیستن در بحران (جستارهایی از ناصر فکوهی)
🔹سردبیر و گرافیست: مژده عالی‌پور
🔹تیرماه ۱۴۰۲

این دفتر را می‌توانید در زیر دانلود کنید.
👇📚


Репост из: انتشارات نامه فرهنگ
انتشارات نامه فرهنگ را بنیان گذاشته‌ایم تا به دستاوردهایمان در انسان‌شناسی و فرهنگ سامان دوباره‌ای ببخشیم و راه را برای آفرینش آثار جدید هموار کنیم:

🔹️انسان‌شناسی و فرهنگ را با دو ویژگی می‌توان شناخت: 1- شبکۀ‌ گسترده‌ای از نویسندگان 2- نوشته‌های فراوان با موضوعات متنوع و میان‌رشته‌ای. بر این اساس، در نامه فرهنگ می‌خواهیم به چنین گستره‌ای از آثار سامان ببخشیم.

🔹️علاوه بر انتشار مکتوب، فعالیت صوتی و تصویری در دستور کار انتشارات نامه فرهنگ قرار دارد. هم‌اکنون ما به ذخیرۀ بزرگی از داده‌های تصویری و صوتی دسترسی داریم و هدفمان این است که این داده‌ها را به تدریج سامان بدهیم و بعد از بهبود کیفیت و تعریف شاخه‌های موضوعی‌شان، آن‌ها را منتشر کنیم.

🔹️انتشارات نامه فرهنگ صرفاً خود را در نشر پروژه‌ها و مقالات انسان‌شناسی و فرهنگ تعریف و محدود نمی‌کند. ما قصد داریم زمینه‌ای را برای تولید آثار جدید و همکاری با پژوهشگران تازه نیز فراهم کنیم. تعریف برنامه‌های پژوهشی و ترویجیِ تازه از اهداف این انتشارات است.

🔹️انتشارات نامه فرهنگ آثار خود را به صورت آزاد و الکترونیک در اختیار شما قرار می‌دهد.




Репост из: محمد زاهدی اصل
"به نام آفریننده فکر و قلم "
"در روز جهانی قلم ، حرمت خانه صاحبان قلم شکسته شد" مورخین ، این اتفاق نامبارک را نیز در کنار سایر اتفاقاتی که در ساحت علم و برای صاحبان اندیشه افتاده است بنویسند ، بدبینی و کم لطفی به علوم انسانی و اجتماعی و اندیشمندان این عرصه از نخستین ماه‌های بعد از انقلاب و فطرت سه ساله دانشگاه‌های کشور و شکل‌گیری کمیته‌های پاکسازی استادان و طرح فراگیر بازسازی علوم انسانی با محوریت دفتر حوزه و دانشگاه آغاز شد و با شدت و ضعفی استمرار پیدا کرد و اینک در دولت سیزدهم به اوج خود رسیده است به گونه‌ای که یک مدیر شهری (مدیری که صلاحیت او به جهت بی‌تجربه بودن در این حوزه و غیرمرتبط بودن تخصص ایشان مورد تایید قرار نگرفت ولی به این سمت منصوب شد) به خود اجازه می‌دهد ، علی رغم عدم تایید شورای شهر (که او باید مجری مصوبات و تصمیمات این شورا باشد) دستور به تصرف قهرآمیز خانه اندیشمندان را می‌دهد آنهم در آستانه غدیرخم ، روزی منتسب به علی(ع) که پیامبراکرم اورا باب علم معرفی میکند . انتخاب روز قلم(که توسط شورای انقلاب فرهنگی نیز به رسمیت شناخته شده است) برای فتح قهرآمیز خانه اندیشمندان یک بی‌بصیرتی آشکار است که از یک مدیر ولایی سر می‌زند ! مدعیان پیروی از مکتب ولایت چرا از اندیشه ورزان و فرهیختگان واقعی و آزاده بیمناک هستند ؟ آیا این اتفاق نامبارک زمینه را برای مهاجرت گسترده‌تر نخبگان فراهم نمی‌کند ؟ آیا یأس و سرخوردگی را در میان دانش‌آموختگان برتر که غرب در پی شناسایی و شکار آن‌ها است افزایش نمی‌دهد ؟
تغییر آیین‌نامه ارتقا و گنجانیدن ماده فرهنگی وتو کننده در آن ، تغییر آیین‌نامه انضباطی دانشجویان و محرومیت‌ها و محکومیت‌های ناشی از آن ، بلاتکلیفی در تبدیل وضعیت استخدامی اساتید دگراندیش ، عدم تمدید قرارداد مدرسین پیمانی ، احضار و تهدید مستقیم و غیرمستقیم استادان رسمی ، برخورد فیزیکی و خشن با دانشجویان در صحن دانشگاه‌ها ، اعمال نظر جناحی در هیئت‌های جذب استادان جوان ، یکدست کردن جناحی مدیران دانشگاهی با تغییر گسترده روسای دانشگاه‌ها ، بی‌توجهی به نظرات و پیشنهادات دلسوزانه اندیشمندان جهت اصلاح امور و خروج از بحران‌های فعلی و....
از جمله شیوه‌های به کار گرفته شده از سوی مدیران ذیربط است که قطعاً عاقبت خوبی نخواهد داشت و فاصله دولت با ملت و به ویژه نخبگان و اندیشمندان را بیشتر خواهد کرد . دولت سیزدهم به پایان دومین سال مسئولیت خود نزدیک می‌شود و این در شرایطی است که اکثریت قریب به اتفاق وعده‌های انتخاباتی رئیس دولت همراه با اصول ۱۲ گانه‌ای که ایشان در آغاز مسولیت ، پایبندی خود را به آن اعلام کردند ، تحقق پیدا نکرده است و به نظر اینجانب و بسیاری از استادان و اندیشمندان پیشکسوت وطن پرست و دل سوخته ، علت اصلی چنین وضعیتی با شیوه حکمرانی درارتباط است ، حکمرانی که به اشکال مختلف ، خودرا از بهره مندی تجارب نظری و عملی نخبگان اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی ، محروم ساخته است که نمونه آنرا میتوان در مسئله تورم و معیشت مردم به وضوح مشاهده کرد ، موضوعی که به دفعات از سوی دلسوزان کشور اعلام شد ولی توجهی به آن معطوف نگردید . راه نجات کشور از طوفان‌های سهمگین خودساخته ، پرهیز از تندروی‌ها و کوتاه کردن دست رانت خواران و ابر مفسدان اقتصادی و آشتی با علم و عالم واقعی و فراخوان تمامی اندیشه ورزان دغدغه‌مند به همراهی و همدلی است ، کشوری با نعمت‌های بی‌نظیر الهی و منابع انسانی فرهیخته‌ای که حتی دشمنان ملت و کشور نیز به توانمندی آنها اذعان دارند .
واقعه غدیر یک درس بزرگ برای حاکمان است و آن اینکه حکومت بدون پشتوانه مردمی و علمی محکوم به شکست است همانگونه که امیر مؤمنان همواره بر آن تاکید داشت و عامل بر آن بود .قسم به حرمت این ایام ، این قبیل اقدامات قهرآمیز و فشارهای فزاینده به نهادهای علمی و اندیشه ورزان عاشق وطن ، نه تنها نتیجه ندارد بلکه فضای کشور را بیشتر ملتهب می‌کند و امید به اصلاح امور را به ویژه در میان نسل جوان و دانش آموختگان فرهیخته از بین می‌برد و خسارت‌های جبران ناپذیری را به سرمایه‌های انسانی و اجتماعی کشور وارد می‌سازد. محمد زاهدی اصل استاد بازنشسته مددکاری اجتماعی شانزدهم تیرماه ۱۴۰۲


✅ اقدام شهرداری، گام بلندی در جهت سیاست های یکسان ساز

سیدحسین سراج زاده
دانشیار جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی

🔻خبر هجوم نیروهای شهرداری تهران برای استقرار در خانه اندیشمندان علوم انسانی، خبر بسیار ناگواری برای علم، فرهنگ و اندیشه در این جامعه بحران زده است. هر چند که در راستای سیاست های یکسان سازی تمامت خواهانه که در سال های اخیر در سپهر دانش، فرهنگ و هنر تشدید شده است، این خبر دور از انتظار نبود. با این حال، برخی گمان می کنند که هنوز در نظام حکمرانی و مدیریت شهر و کشور این قدر تدبیر وجود دارد که عرصه را بر اهل دانش، اندیشه، فرهنگ و هنر این همه تنگ نکنند.

🔻خانه اندیشمندان علوم انسانی یک نهاد علمی فرهنگی مدنی رسمی است که با همکاری شهرداری های تهران از حدود 12 سال قبل در ساختمان های بوستان ورشو در قلب تهران مستقر شده است. مدیریت خانه که از دانشگاهیان کشور هستند، با خردمندی و تدبیر کوشیده اند در چارچوب ملاحظات و محدودیت های موجود، خانه را به محلی برای رویدادهای علمی و فرهنگی و اندیشه ورزانه تبدیل کنند و در این مسیر توفیق داشته اند. بسیاری از انجمن های علمی رشته های علوم انسانی، کنفرانس ها و رویدادهای علمی خود را در این مکان برگزار می کرده اند. حفظ و تقویت چنین مراکزی که بسیاری از شهروندان به خصوص اهل دانش و اندیشه مخاطبان آن ها هستند، برای مدیریت شهری اعتبار و آبرو می آورد، و نشانه آن است که هنوز تنفس گاه هایی هر چند محدود برای اهل علم و اندیشه و کنش های گفتگویی وجود دارد. بستن این تنفس گاه های اندک به دور از حکمرانی خردمندانه شهر و کشور است. 

🔻یکدست سازی فرهنگ و اندیشه با اقتضاءات زندگی امروزه ناسازگار است. اعتراضات و ناآرامی¬های پاییز سال گذشته (1401) که هنوز هم آتش زیر خاکستر است، عمدتا ناشی از سیاست های یکسان سازکننده و به رسمیت نشناختن تنوع و تکثر فرهنگی اجتماعی و سیاسی موجود در جامعه امروز ایران بوده است. حاکمان اگر یک درس واقع بینانه و خردمندانه از آن رویدادها باید بگیرند، آن درس به رسمیت شناختن تنوع ها و تکثرهای موجود در جامعه ایران و دست شستن از سیاست های یکسان ساز و محدودکننده حقوق شهروندان و اهل علم و اندیشه است.

🔻اگر مدیران شهر تهران امروز به این واقعیت ها بی توجه اند و با تبختر و قدرت، انذارها و هشدارهای دلسوزانه اهل علوم انسانی و اجتماعی را نمی شنوند، آیا دیگرانی در نظام حکمرانی شهر و کشور هستند که این انذارها و هشدارها را بشنوند؟ و دریابند با این رویه ها، اهل علم و اندیشه را تحقیر می کنند، تخم یاس و ناامیدی می پاشند، فاصله خود را با ظرفیت ها و ذخایر دانشی و فرهنگی کشور بیشتر می کنند، سرمایه اجتماعی فرسوده شده اشان را فرسود تر می کنند، و خلاصه موریانه هایی که به جان پایه های اقتدارشان افتاده فعال تر خواهند شد؟

🔻امید است که این انذارها و هشدارهای خیرخواهانه شنیده شود و رویکردها و رویه ها اصلاح شوند که خير نظام حکمرانی و جامعه ایران در آن است.
@SHSerajzadeh


Репост из: دکتر نعمت الله فاضلی
📝 این پنجره را نبندید

🔻نعمت الله فاضلی، ۱۴ تیر ۱۴۰۲

✅ چهارشنبه ۱۴ تیر ماه ۱۴۰۲ روز قلم خبر تلخی شنیدم. زاکانی شهردار تهران دستور داده است که خانه اندیشمندان در اختیار معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری قرار گیرد و خانه را پلمپ کرده است. این هم هدیه شهردار به اهالی قلم  است.

🔻مسولان خانه اندیشمندان مقاومت کرده اند و می کوشند چنین فاجعه ای رخ ندهد و می خواهند هدیه شهردار را نپذیرند. 

✅ ساعت ده صبح به خانه اندیشمندان رفتم. مدیر کل دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری آنجا بود. او مامور اجرای حکم شهردار بود. تعدادی از استادان علوم انسانی و اجتماعی هم آمده بودند.

🔻دو ساعتی گفتگو کردیم. دم گرم ما در آهن سرد ایشان اثری نکرد. استدلال ما استادان دفاع از ماهیت مدنی و گفتگویی نهاد خانه اندیشمندان بود. این نهاد دوازده سال است فضایی برای گفتگوی فرهنگی در پایتخت فراهم کرده است.

🔻مجموعه ی وسیع و پرشماری از فعالیت های متنوع در نهاد برگزار شده و اعتماد استادان و طبقه فهیم و عامه اهل فکر را جلب کرده است. ارزش و اعتبار این نهاد به استقلال نسبی و هویت مدنی آن است.  در سال های گذشته بارها در این خانه سخنرانی کرده و در برنامه هایش شرکت کرده ام.

✅ جناب نماینده شهرداری گفت نمی خواهیم در خانه ببینیدیم، می خواهیم مدیریت و ساختار اینجا را تغییر  دهیم تا استادان دیگر، یعنی استادان بسیجی و ارزشی و انقلابی اینجا بیایند.

🔻دوستان حاضر گفتند فضای خانه اندیشمندان همیشه باز و دموکراتیک بوده و اگر استادان ارزشی و بسیجی حرفی داشته اند آمده و گفته اند و هنوز هم می توانند و لزومی ندارد خانه را به قبضه خود درآورید.

🔻گفتم اگر خانه اندیشمندان مثل صدا و سیما و دیگر نهادهای فرهنگی تبدیل به مرکزی برای ترویج و تبلیغات ایدویولوژیک رسمی شود، ارزش و اعتبار مدنی اش زایل می شود و دیگر شخصیت های علمی و فرهنگی مستقل و معتبر با آن همکاری و رفت و آمد نمی کنند.

🔻گفتم تلاش زاکانی و شهرداری برای خاموش کردن این خرده فضای فکری و فرهنگی مدنی، پایمال کردن حقوق فرهنگی شهروندان و طبقه فهیم و عامه اهل فکر است. بودجه مختصر و ساختمانی که شهرداری به خانه تخصیص داده، اموال شخصی شهردار نیست، دارایی شهروندان است. شهروندان همان طور که فضای سبز نیاز دارند نیازمند فضای فکری و فرهنگی هم هستند. این حق آنهاست.

✅ سیاست بستن درها به روی طبقه فهیم شهر تهران، و ایجاد تنگنای فکری و فرهنگی، نه تنها نمی تواد مساله نارضایتی موجود و فراگیر در تهران و کشور را حل کند، بل تشدید می کند.

🔻گفتم استادان علوم انسانی بنا بر اقتضای دانش و حرفه شان صدای جامعه اند، و کار علوم انسانی ترویج گفتگو در جامعه و زبان بخشیدن و به سخن درآوردن جامعه و مساله های آن است.

✅ زاکانی شهردار پایتخت ایران است و زور و زر کافی برای بستن این پنجره را دارد، و استادان علوم انسانی هم بخشی از بی قدرتان جامعه اند. اما بستن این پنجره به صلاح ملک و مملکت نیست. با این عملکردهای تمامیتخواهانه و تنگ نظرانه و تنگ تر کردن فضای جامعه، دیر یا زود پشیمان خواهید شد. آن روز کسی به شما خواهد گفت جناب زاکانی آن روز که جیک جیک مستانت بود، یاد زمستانت بود!

🔻استادان علوم انسانی هم با سکوت در برابر این تمامیتخواهی ها و تنگ نظری ها، بر بی قدرتی شان می افزایند. مملکتی که حتی در پایتختش اجازه ندهد استادان علوم انسانی خرده فضایی برای تنفس و مشارکت داشته باشند، آینده ای تیره و تار خواهد داشت. از ما گفتن جناب زاکانی.


Репост из: جامعه شناسی حوزه عمومی
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
پنجمین سالگرد درگذشت مرحوم محمد امین قانعی راد
@MAminGhaneirad
#جامعه_شناسی_حوزه_عمومی

Показано 20 последних публикаций.

738

подписчиков
Статистика канала