𝒁𝒐𝒖𝒊𝒔𝑽𝒊𝒃𝒆


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


بیا که هر دو، به نوعی به شانه محتاجیم🫂
https://telegram.me/BChatBot?start=sc-482119-HsuE5SD
Challeng: @challeng_zouis

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: 𝐀𝐧𝐚𝐧𝐚𝐬𝐢☁️🌸
᯽𝕮𝗵𝗮𝗹𝗹𝗲𝗻𝗴𝗲🕊💕
اینو فور کنید دیلیتون تا با توجه به وایبی که ازتون میگیرم(یعنی متوجه شم تاپ یا باتمید)
باهاتون یه لاس ریز بزنم😭😂🌸
پرایوتا
فقط اینکه
چیزایی که میگم ممکنه خیلی باز باشه اگه خوشتون نمیاد فور نکنید🍓🤏🏻
فور نکنید دیگه ممنون💕🌸


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
تنها قسمت از ویدیوهای امشب که میتونم بزارم همینه😂🗿


یه ماهه و تو سالن فوتسال باهم اشنا شدیم
اونا هم برا کصنمکی بود
راحت باش


Репост из: @BChatBot
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
https://t.me/zouisvibe/16121
خیلی وقته؟ اخه میگفتی دوست دختر میخوای و اینا🙄
میدونم شخصیه اگه دوست نداری جواب نده❤️


بله


Репост из: @BChatBot
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
پارتنر داری؟🙄🤔




دردی که میکشی، اشتباهی که میکنی، اشکی که میریزی، حرفی که میشنوی، حس بدی که میگیری، عشقی که نمیگیری، آدمی که از دست میدی، آرامشی که نداری، محبتی که نمیبینی، انتظاری که میکشی، درون ریزی‌ای که داری، قضاوتی که میشی، آرزویی که دفن میکنی، امیدی که خاک میکنی برای هیچکس مهم نیست! زور الکی نزن.


Репост из: Foggy
دیدی بعد چندساعت آنلاین میشی و میبینی هیچکس بهت پیام نداده و کسی سراغتو نگرفته؟
همون لحظه رو گاییدم


لبات خوشرنگه من تستش میکنم🌚✨"


از همه بیشتر از مامانم متنفرم و اولین کسیه که باعث شد من همیشه حس بد به خودم بگیرم!


دانلود یکی که اینطوری بغل کنیم همو


وقتی بیکاری و تنها، چه کار مفیدی انجام میدی؟
من:


ناموصا هرچی دارم اینو میخونم بیشتر به این پی میبرم داره ایسگا میکنه😂


Репост из: @BChatBot
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
سلاممممم🙂
هیچی فقط روت کراشم:/🥺
تامام🚶‍♂


بکیرم بکیرم بکیرم بکیرم بکیرم بکیرم بکیرم بکیرم بکیرم بکیرم


جداً باورم نمیشه نه تو واقعیت نه تو مجازی، هیچکسی رو ندارم.


روی تخت دراز کشیده بود.
بدنش پر از جای کبودی و خودزنی بود...
جایی در بدنش نمانده بود تا آسیب بزند.
به سقف خیره و در افکار خود غرق شده بود!
"چیزی مانده که ارزشی برایم داشته باشد؟"
"خودم برای کسی ارزشی دارم؟"
"چه فایده‌ای دارد ماندن من اینجا، در این خونه، در این دنیا...؟"
از روی تخت بلند شد و رو به روی آینه‌ی اتاقش ایستاد و به قیافه‌ی بر هم ریخته‌ی خود خیره شد.
چیزی جز نفرت، خستگی، انتقام و مُردن نداشت...
باید می‌رفت؟ یا می‌ماند و این راه ناتمام را تمام می‌کرد؟
از عصبانیت و حجم افکاری که مثل خوره بر مغزش فشار آورده بود، مشتی بر آینه زد و چیزی جز شیشه خورده های آینه نصیبش نشد.
اما حالا که لبخندی بر لب داشت زیادی ترسناک بود نه؟
و آن لحظه پایان تمام درد و خستگی بود.
حالا به خوابی عمیق فرو رفته بود...


-𝙉𝙔𝙓


حرفای تو مغزمو مینویسم ولی میدونم که اهمیتی نداره میدونم که هیچوقت نمیخونیشون...
پاک میکنم و خودخوری میکنم..
چرا وقتی به خودت اهمیت نمیدم باید به خاطره‌هایی که ساختیم اهمیت بدم؟ ما لحظات و خاطره هامون رو ساختیم ولی اهمیتی ندادیم که بعد تبدیل به یه درد میشه...
ما فقط تو اون لحظه خوشحال بودیم....
الان دیگه خودت مهم نیستی، فقط اون خاطرات زیادی قشنگن.


-𝙉𝙔𝙓


منو بچه‌هام که به سرپرستی گرفتمشون😂🌚

Показано 20 последних публикаций.

75

подписчиков
Статистика канала