میگوید:
در «نثر الدرر» آمده که عربی بادیهنشین به خلیفه گفت: مرا ولایت بصره ده.
خلیفه گفت: اما بصره والی دارد.
اعرابی گفت: پس ولایت کوفه را به من بده.
گفت: امکان ندارد.
گفت: پس هزار درهم به من بده.
و خلیفه به او هزار درهم داد.
به بادهنشین گفتند: پس از ولایت شهرها به هزار درهم راضی شدی؟
گفت: اگر زیاد نخواسته بودم، کم را به دست نمیآوردم!
(یعنی از همان اول برای هزار درهم نقشه کشیده بود ☺️)
در «نثر الدرر» آمده که عربی بادیهنشین به خلیفه گفت: مرا ولایت بصره ده.
خلیفه گفت: اما بصره والی دارد.
اعرابی گفت: پس ولایت کوفه را به من بده.
گفت: امکان ندارد.
گفت: پس هزار درهم به من بده.
و خلیفه به او هزار درهم داد.
به بادهنشین گفتند: پس از ولایت شهرها به هزار درهم راضی شدی؟
گفت: اگر زیاد نخواسته بودم، کم را به دست نمیآوردم!
(یعنی از همان اول برای هزار درهم نقشه کشیده بود ☺️)