تـآریکیـ♡مُـطلـَق


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


∆ كاش بعضی خوابا واقعی بود
و بعضی واقعیت ها فقط یه خواب :):(
یک رمان فول ❣️
به نویسندگی : TRISTAN`
« 00/09/26 »
کپی بدون ذکر اسم حرام 🚫
برای تبادل به ناشناسمون پیام بدید 💎
لف نده میوت کن 💓
ناشناسمون🌈✨🪐
http:////t.me/BiChatBot?start=sc-643077-aTWU7J4

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


Репост из: -لونا
نه انگار فکر تو نمیفته از سرم
این زندگی بی تو داره میشه بدترم
گفته بودی نمیمونی رفتی اخرم
شبام سر میشه با این حال غمگین هی
یهو میشکنه این بغضی که سنگینه
بی تو به ایندم هر کسی بدبینه :)💔


is typing part 12 ...


]> ماهیگیر دلش سوخت، این بار ماهی بود که از تنهایی قلاب را رها نمی کرد.


]> دندون سالمم از خودش میپرسه چطور دندون خراب دورشو طلا گرفته) :
میخام بگم به رنگ و لعاب نیست به ذات و درست بودنه)/:


تو قلبم دنبال جای قبلیت نباش
تو قاطیه، سِیلای رَوونِ چشام شدی...

You never gonna look an angle with trying to show others like the monsters.

هیچ‌وقت با تلاش برای بد نشون دادن بقیه خوب به نظر نمیرسی.


#girl and #boy

پروفت:) ♡


گاهی یه دیوونه یه کاری میکنه که صدتا عاقل دوست دارن انجامش بدن ولی جرأتشو ندارن :)

Enjoy life today ,
yesterday is gone
tomorrow may never come ..

از زندگی امروز لذت ببر ،
دیروز رفته
فردا هم ممکنه هیچ وقت نیاد ... :))

:« خدایی حق بود خودم گذاشتم بیو »:


رفقا ۲٠٠ تاییمون کنید 🥲🤍✨
این پیامو تو چنل یا گپاتون فور کنید منم ازتون فور میکنم

بهم رو کرد و گفت « من تو رو واسه زندگی نمیخوام ... من زندگیو واسه ت میخوام »
بی تردید گفتم عشقت واسم مثل نفسیه ک نباشه نیستم
مهم نیس چقد طول بکشه یا چی بشه
وقتی با همیم اگه از اسمون سنگم بباره یا زمین متلاطم شه دیگه نمیترسم و ..
@Absolute_Darkness_Novel


#پارت_یازدهم

تک خنده ای زدم و گفتم : چت شده سامیار؟!! حالت خوبه؟!؟
+ خونواده خوش و خرمی بودیم . من ، مامان و بابا . این خوشحالیمون با خبر حامله شدن مادرم دوچندان شد ، پدرم تو ی شرکت سهام دار بود و با یه ادم بی صفت دغل باز شریک شد . اون مرد تونست خیلی زود اعتماد بابارو جلب کنه ، ب خیال اینکه سود سهام رو هر ماه واریز میکنه بدون هیچ چک و سفته ای تمام سهام رو بهش فروختیم اونم زد زیر قول و قرارامون و رفت پی زندگیش ، ما موندیم و مخارج زندگی . اون عوضی نقش صفر رو تو زندگیمون بازی کرد .. با ضرب شدنش همه چیمونو از بین برد، تازه داشتیم ب نون و نوایی میرسیدیم اما برگشتیم سر خونه اول . بابا ب هر دری زد تا بتونه پول دارو های مادرمو جور کنه اما نتیجه نمیداد
خوب یادمه چون کاری در راستای بهتر شدن اوضاع ازم برنیمومد خودمو سرزنش میکردم ... مگه از دست ی بچه هفت ساله چ ابی گرم میشد؟
کم کم بابا افسرده شد و ب تنها راه برای فراموش کردن مشکلات زندگی رو اورد.
اوضاعمون با معتاد شدن بابا وخیم تر شد ، سرماه بود و صاحب خونه اجاره میخواست . دیگه چیزی نبود جای اجاره بهش بدیم میخواست بیرونمون کنه. اون لحظه وحشتناکی ک چطور با مادرم برخورد کرد و باعث افتادنش شد هنوز جلوی چشامه
بابا ک رسید و صحنه رو دید زد ب سیم اخر و با اون لعنتی دست ب یقه شد .
طی اون درگیری زد و خورد زیادی پیش اومد ، تازه مصرف کرده و تعادل نداشت در نهایت با ی شیشه شکسته اونه مرد رو زخمی میکنه و باعث ...


is typing part 11...


پست گذاریمونو چطور در نظر دارید^_^ ؟:)
Опрос
  •   زیاد
  •   متوسط
  •   کم:/
28 голосов


-اشنا شدن من با یه احمق مثلِ تو،بزرگترین خوش شانسی ای بود که یه بدشانس مثلِ من، میتونست داشته باشه-


از اون روزی میترسم
بدونم داری دروغ میگی
بگم جونه من داری راست میگی؟
بگی اره... :)


ممنون از روحیه دادنای قشنگتون
انشاالله وارد بحث اصلی رمان ک بشیم پرقدرت پیش میریم:)))
تا الان مقدمه چینی شده واسه اتفاقای اینده
بمونید واسمون 🌈🙂💕✨


فادااا:)) عمری باشه کارای بعدیمم میزارم 😂🥲🤌 مرسی ازت 🙂💕✨


Репост из: @BChatBot
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
بی نظییییر ادامه بده منتظر کارای بعدیتم هستم🥲❣


والا بیست و چهار ساعته درگیر بودم دیگه
همش تب زدیم با چنلا و اینا مقداری هم ادمینای عزیز کمک کردن ک رسیدیم اینجا:) ♡


Репост из: @BChatBot
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
رشد چنلت عالیه چیکار کردی؟


خب قشنگم اگه اسپویل کنم ک همه هیجانش میپره
لطف داری شما 🙂💕✨


Репост из: @BChatBot
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
رمانتو خیلی دوست دارم واقعا واسه پارت های بعدیش هر روز هیجان دارم
میتونی یکم اسپویل کنی 🥺❤️؟


من همه کارام یهوییه😂🤦🏼‍♀ یعنی اصلا قصد نوشتن رمانو نداشتم ولی ی شب ی قسمت خییلی کوتاه ب ذهنم رسید و بهش شاخ و برگ دادم .. خلاصه کل تابستون گذشته رو درگیرش بودم تا شد ی کتاب
و این اولین کارمه، پارت گذاری تموم شه یا فصل دومشو شروع ب نوشتن میکنم (البته تصمیمی براش ندارم) یا اینکه ی موضوع جدیدیو مینویسم 🙂💕✨


Репост из: @BChatBot
‌ ‌ ‌‌‌ ‌
سلام گل چطور شد به فکر نوشتن افتادی همین رمانو نوشتی یا چیزای دیگم نوشتی

Показано 20 последних публикаций.

173

подписчиков
Статистика канала