آدیـنه گــردی


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


کوهنوردی یک روش زندگی است.
روشی که در آن یک سیب بین همه اعضای گروه تقسیم می شود.
روشی که در آن قوی‌ترین عضو گروه به پای ضعیف‌ترین عضو گروه راه می رود.
راهی که رقابت ندارد و به رهروانش حقوق نمی‌دهند.
ایشان را نیازی به سوت و کف نیست و مشوقان باد است.

Связанные каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций




سلام و ارادت خدمت همه‌ی عزیزان.

هر آدینه، صبح در کوه یا منطقه‌ای آغاز به پیاده‌روی می‌کنیم و به ورزش و تفریح خواهیم پرداخت و نهایتا تا ظهر به خانه برخواهیم‌گشت.

این گروه لزوما برای افرادیست که روز آدینه در تهران و در برنامه‌های ما حضور پیدا کنند.

✅ شرط عضویت در این گروه، حداقل حضور در یک برنامه‌ی #آدینه_گردی می‌باشد.

🔷ملزومات:

🔹 کفش مناسب. 🏕
🔹 لباس ورزشی
🔹 مقداری خرما و یا خوراکی مقوی و یا میوه و صبحانه و ناهار همراه داشته باشید
🔹 زیرانداز
🔹 ملزومات بازی‌های فکری و ورزشی (توپ، بدمینتون، تور)
🔹 چنانچه اهل نوازندگی موسیقی هستید، سازتونو با خود بیارید 🙏🏻

🔸 چنانچه صبح زود بیدار می‌شوید، صبحانه‌ی بسیار سبک میل بفرمایید.

🔷 این برنامه رایگان است.

⚪️ چنانچه علاقه‌ دارید می‌توانید خانوادگی تشریف بیارید.

🔴 حداکثر انتظار برای دوستان، تا ساعت ۸:۱۵ می‌باشد.

🔴 در آدینه‌هایی که به پارک جنگلی می‌آییم قرار تا ساعت ۱۶:۰۰ می‌باشد.

🔴 البته غم‌ها و غصه‌های زندگی رو در پارکینگ ترک کنید و همراه نیاورید 😊

این آدینه
🔔 چهاردهمین برنامه
پارک جنگلی سرخه‌حصار

🗓 ۲۳ شهریورماه
🕘 ساعت ۸:۰۰ الی ۰۸:۱۵ صبح
📌 طبق لوکیشن ارسالی

🔸 دوستانی که اولین‌بار تشریف می‌آورند و در گروه #آدینه_گردی عضو نیستند، در صفحه‌ی خصوصی جهت دادن تلفن برای هماهنگی و گرفتن اطلاعات تکمیلی، به بنده اعلام آمادگی بفرمایند.

🔴🔴🔴 حضور بدون اطلاع قبلی ممنوع بوده! و حتما اسامی همراهانتان را اعلام بفرمایید.

@Tohidlou

ارادتمند همیشگی
محمد توحیدلو


🏕🗻🏔

با ما هر آدینه در هوای بکر طبیعت تنفس کنید!
@AdineGardi
@AdineGardi


سلام و ارادت

دوستان گلم از هفته‌ی آینده مجددا دور هم جمع میشیم 😊


Репост из: گنجینه‌ی کتاب
#خاطرات
#محمد_توحیدلو
#قسمت_سوم
#یاران_گنجینه_ی_کتاب

"مثل یک پروانه در آسمان شناورم. مثل یک زنبور نیش می‌زنم. دست‌های تو نمی‌توانند آنچه چشم‌هایت می‌بینند را بزنند."

این جملات رو توی یکی از مجلات یا روزنامه‌های ورزشی که تو یکی از قسمت‌هاش که درباره زندگی محمدعلی کلی بود خونده بودم.
برای خودم یک جفت دستکش، باند، شورت بوکس، محافظ لثه خریدم با یک ساک کوچک ورزشی، همه اینا حدود ۲۷ هزار تومان شد. بدو بدو مدرسه رفتم. زنگ مدرسه حدودا ۱۰ دقیقه دیگه میخورد، دم درب مدرسه منتظر موندم تا بچه‌ها با شور و شعف تعطیلی مدرسه، به بیرون بیان. یکی از دوستام رو دیدم و خواستم ساک ورزشی منو ببره خونه و فردا با خودش مدرسه بیاره. اون هم فرداش آورد.
اما همون روز پر التهاب و مستی، پی نقشه‌ی دیگه‌ای بودم. پیدا کردن باشگاه، باشگاهی که تو راه مدرسه به خونه باشه و در ساعت بعد از تعطیلی مدرسه به باشگاه برم. چندتا بود. اما ساعت یکیشون یک ساعت بعد از آخرین زنگم بود و یکیش نیم ساعت قبل از زنگ و عملا سه روز در هفته یا باید بعد از پدرم به خونه برم که امکانش نبود و نقشه‌هام به هم می‌ریخت یا باید زنگ آخر سه روز رو می‌پیچوندم. شانسم یک روزش ورزش بود و من از ورزش مدرسه معاف بودم و می‌تونستم برم، اما دو روز دیگه سخت بود. خب از اونجایی که ترمی واحدی بودیم گاهی یه زنگارو می‌پیچوندم و نمی‌رفتم. دقیقا به یاد ندارم چه درسی بود اما من از مدرسه با راهکارهای متفاوت و کلی نقشه پیچوندم و گریختم.

با اون ۳۰۰۰ تومن باقی یک ماه ثبت نام کردم. یه برگه تعهد ازم گرفتن ابتدا که بیماری ندارم، میتونم فایت کنم، منم بردمش خونه و شب جای امضا بابام اون برگه رو جعل کردم.
تو باشگاه نباید با شورت خالی بوکس لخت می‌رفتم. من همیشه یه تیشرت داشتم تا جای بخیه‌های روی سینه‌م دیده نشه.
یکی از معضلات من ساک باشگاه بود. معمولا تا می‌رسیدم خونه، توی راه‌پله توی جای کنتور آب که یه چاله زیر یه درپوش فلزی بود می‌چپوندمش تا لو نرم، معضل بعدی عرق کردن و شستشوی لباسا بود، معضل بعدی نزدیکی خونه‌ی اقوام بود و یا ساعتی که تعطیل می‌شد باشگاه، با مادرم می‌رسیدم خونه. تو این دو حالت باید لو نمی‌رفتم و همیشه با کلی آرسن‌لوپن بازی می‌پیچوندم. لباسامو که یه شورت و یه تیشرت بود رو به خشک‌شویی از پس‌انداز هفتگی می‌دادم. اما معضل بعدی که از همه گنده تر و غیر قابل انکارتر بود، کبودیای بدنم بر اثر ضربه بود و من اصلا هیچوقت اهل دعوا نبودم. هیچ بهانه‌ای هم در کار نبود و تمام تلاشم این بود که گارد بسته باشم تا تو تمرین‌ها مشت نخورم.
حدودا سه ماه گذشت، کمک مربی یه روز جای جراحی قلب منو تو رخت‌کن دید منو به مربی فروخت و من مجبور شدم باشگاه رو ترک کنم و به یه باشگاه جدید برم. بوکس منواغنا نمی‌کرد و من درباشگاه بعدی رشته کیک‌بوکسینگ روانتخاب کردم که علاوه بر دست ضربات پا هم در اون ورزش بود.


ادامه دارد...
📚
______________________
#گنجینه_ی_کتاب

📕@Ganjine_Ketab📘
______________________


Репост из: گنجینه‌ی کتاب
#خاطرات
#محمد_توحیدلو
#قسمت_دوم
#یاران_گنجینه_ی_کتاب

اگر نتونم کوهنوردی کنم، اگر بوکس کار نکنم، اگر راه‌های طولانی نرم اگر خودمو قوی نکنم، این قلب به چه دردی میخوره!!؟
تصمیممو گرفتم، راهی باشگاه بوکس شدم. پول می‌خواست برای کلی وسیله و پول ماهیانه‌ی باشگاه، اما اگه به خانواده‌م خبر میدادم حتما مانع رفتنم می‌شدن، شدیدا همپول لازم بودم، برای خرید دستکش، شورت، باند و محافظ لثه. خب تو خانواده‌ی متمولی نبودم که اونقدر پول بگیرم که پس انداز مکفی داشته باشم برای خرید، بهانه‌ای هم برای گرفتن پول ماهیانه‌ی باشگاه نداشتم. یا باید کار می‌کردم که محصل بودم. یا باید یه راهی پیدا می‌کردم، تصمیم خودم رو گرفتم، دزدی! تنها راه دزدی از خزانه‌ی مامان بود. یه درایور ( کشو چوبی) چند طبقه‌ی چوبی داشت که طبقه‌ی بالایی از دو بخش تشکیل شده بود که مدارکا و پولای خونه اونتو بود.
یه روز بعد از رفتن مدرسه تا انتهای خیابون رفتم و بعد از رفتن پدر، مادرم به محل کارشون و خواهرم به دانشگاه به خونه برگشتم.
الان من بودم و یه درایورو یه قفل بسته، اول برای باز کردنش دنبال کلید گشتم، تمام خونه و کمدا و لباسای پدر و مادرمو چندتا کیف دیگه رو گشتم، نبود! که نبود! یه زنگ کلاس رو عملا از دست داده بودم. مصمم بودم، دزدیدن پول تنها راه چاره‌ی من بود.
رفتم سراغ سوزن و میل قلاب ‌بافیای مامان، مثل فیلما کلی تلاش کردم که قفل رو باز کنم، نشد! جعبه‌ی ابزار رو آوردم که سقف درایورو باز کنمو به هدفم برسم. اما روی چوب، رد و خراش باقی می‌ماند و حتی ممکن بود که بشکنه! پیچگوشتی رو لای درز کشو کردم، با حرکت اهرمی درب کشو باز شد. و من بالاخره موفق شدم، درب کشو انقدر پایین اومده بود که زبون قفل از درزش بیرون اومده بود. حالا من دسترسی به پول داشتم. اون موقع‌ها بزرگ‌ترین قطعه اسکناس ۱۰۰۰ تومانی بود. حدود ۳۰ تا برداشتم. با کمی تلاش با همون شگرد درب کشو رو بستم.
دوان دوان به سمت میدون منیریه( بورس لوازم ورزشی ) حرکت کردم. دنیا دنیا ذوق و شوق برای روز اول باشگاه منو مست رویا کرده بود. مغازه‌هارو مثل زن‌ها که عاشقانه توی پاساژا گم میشن و به ویترینا خیره، منم خیره بودم و جملات محمد علی کلی رو تو مغزم تکرار می‌کردم.

"اگر ذهنم بتواند تصورش کند و قلبم باورش کند، مطمئنا به آن خواهم رسید."

"مثل یک پروانه در آسمان شناورم. مثل یک زنبور نیش می‌زنم. دست‌های تو نمی‌توانند آنچه چشم‌هایت می‌بینند را بزنند."

این جملات رو توی یکی از مجلات یا روزنامه‌های ورزشی که تو یکی از قسمت‌هاش که درباره زندگی محمدعلی کلی بود خونده بودم.

ادامه دارد...
📚
______________________
#گنجینه_ی_کتاب

📕@Ganjine_Ketab📘
______________________


Репост из: گنجینه‌ی کتاب
کمر می‌خوام که کوه برم!

دوران دبیرستان یک دوستی داشتم که از ارامنه بود، همیشه با هم بودیم و بسیار پسر خوبی بود. پدری داشت که الکلی بود. یه روز ناظم مدرسه آمد کلاس و آرتور رو صدا کرد، یادم نیست چه کلاسی بود و چه درسی اما ناظم بعد از یک ربع ساعت آمد و منم صدا کرد! با مغزی پر از سوال که چه شده نکنه آرتور چیزی گفته و داستانی لو رفته یا هر چیز دیگه‌ای با ناظم از کلاس بیرون رفتم.
حبیبی اسم ناظممون بود، مردی بلند قد با هیکلی تو پر، سیبیل چخماغی تاب داده داشت و هر روز شش تیغه می‌کرد. با ناظم رابطه‌ی خوبی داشتم، با دلهره‌ای عجیب تو راهروی مدرسه به من گفت حال پدر آرتور اصلا خوب نیست، مادرش زنگ زده اورژانس از من خواسته بره دنبالشون به بیمارستان، اما آرتور دست و پاشو گم کرده و تنها نمیتونه بره و خواست تو همراهیش کنی، محمد توانشو داری!؟
منم خیلی مصمم و محکم گفتم آرتور دوست منه، من همراهیش میکنم، اونم گفت باید بیمارسنان سینا برید، آژانس منتظرتونه و مقداری پول هم داد بهمون که پول آژانس رو حساب کنیم.
مدرسه و منزل آرتور و بیمارستان بسیار به هم نزدیک بود، توی راه آرتور با گریه گفت کبد پدرش بر اثر مصرف مداوم الکل از کار افتاده و عرق‌خوری رو کنار نمی‌گذاره، مدت زمان کوتاهی به بیمارستان رسیدیم، یه سری دوندگیای اداری داشت و خریدای دارو، من اون کاراشونو انجام دادم، کم کم پدرش داشت به هوش میومد و دکتر بالا سرش بود، دکتر داشت با عصبانیت به پدر آرتور می‌گفت: آقای محترم اون لامصب می‌کشدت آخر، نخور!!!
پدر آرتور با لهجه‌ی ارمنی گفت: دکتر من کبد می‌خوام که عرق بخورم، کبد باشه و عرق نخورم به چه دردی می‌خوره زندگی!!!
این جمله‌ی اون پدر تاثیر عجیبی روی من داشت، روزها بهش فکر کردم. من هم قلب داغونی داشتم که بر اثر بیماری مادرزادی و عمل قلب در سن دو سالگی از ورزش کردن و کلیه‌ی حرکات سنگین منع شده بودم. این جمله به من امید داد. اون موقع چند تا از شعرای فریدون مشیری رو تو کتابای بابام که کتابخونه‌ی بزرگی هم داره داشتم میخوندم:

در فروبسته ترین دشواری،
در گرانبارترین نومیدی،
بارها بر سر خود بانگ زدم
"هیچت ار نیست مخور خون جگر،
دست که هست "
بیستون را یاد آر،
دستهایت را بسپار به کار
کوه را چون پر کاه
از سر راه بردار
وَه چه نیروی شگفت انگیزیست ...!
دستهایی که به هم پیوسته ست!

این شعر با اون جمله منو داشت دیوونه می‌کرد، من اگر ورزشایی که دوست دارم نکنم قلبم به چه دردی میخوره!
اگر نتونم کوهنوردی کنم، اگر بوکس کار نکنم، اگر راه‌های طولانی نرم اگر خودمو قوی نکنم، این قلب به چه دردی میخوره!!؟

ادامه دارد...

#خاطرات
#محمد_توحیدلو
#یاران_گنجینه_ی_کتاب
📚
______________________
#گنجینه_ی_کتاب

📕@Ganjine_Ketab📘
______________________


Репост из: گنجینه‌ی کتاب
سلام و ارادت خدمت همه‌ی دوستان

با ضربه زدن بر روی نام کانال یا گروه وارد شوید و لذت ببرید!


کانال گنجینه‌ی کتاب


📰 ☕️ 🎼 🐢

یک فنجان چای
موسیقی ملایم
اینترنت لاک پشتی
و گنجینه ی کتاب

e_books

د
ر این کانال بیش از ۲۰۰۰۰ جلد کتاب و نشریه‌ی اورجینال موجود است. و تنها کاربرد آرشیوی دارد، بدون پست و متن!

📕 سوپر گروه گنجینه‌ی کتاب

چ
ت، گفتگو و انتشار کتاب

در تالار گروه سوپر گروه سرود وصل

ف
قط گلچینی از بهترین‌ها داریم،
البته، در پاسخ بعضی دوستان!
ما موسیقی سخیف نداریم.
چون سلیقه‌ی ما اینگونه است!!!!!

از همه‌ی شما عزیزان دعوت میکنم که بنا به اشتیاقتان در خدمتتان باشم 🙏🏻


اینستاگرام کانالمون😊
عکس‌های هفته در اونجا منتشر میشه
چنانچه دوست دارید دنبال کنید 🌹

www.instagram.com/AdineGardi

https://www.instagram.com/p/Bi1nLsSFtYm/



🏕🗻🏔

با ما هر آدینه در هوای بکر طبیعت تنفس کنید!
@AdineGardi
@AdineGardi


Репост из: گنجینه‌ی کتاب
سلام و ارادت خدمت همه‌ی دوستان

با ضربه زدن بر روی نام کانال یا گروه وارد شوید و لذت ببرید!


کانال گنجینه‌ی کتاب


📰 ☕️ 🎼 🐢

یک فنجان چای
موسیقی ملایم
اینترنت لاک پشتی
و گنجینه ی کتاب

e_books

د
ر این کانال بیش از ۲۰۰۰۰ جلد کتاب و نشریه‌ی اورجینال موجود است. و تنها کاربرد آرشیوی دارد، بدون پست و متن!

📕 سوپر گروه گنجینه‌ی کتاب

چ
ت، گفتگو و انتشار کتاب

در تالار گروه سوپر گروه سرود وصل

ف
قط گلچینی از بهترین‌ها داریم،
البته، در پاسخ بعضی دوستان!
ما موسیقی سخیف نداریم.
چون سلیقه‌ی ما اینگونه است!!!!!

از همه‌ی شما عزیزان دعوت میکنم که بنا به اشتیاقتان در خدمتتان باشم 🙏🏻


Репост из: آدیـنه گــردی
سلام و ارادت خدمت همه‌ی عزیزان.

هر آدینه، صبح در کوه یا منطقه‌ای آغاز به پیاده‌روی می‌کنیم و به ورزش و تفریح خواهیم پرداخت و نهایتا تا ظهر به خانه برخواهیم‌گشت.


🔴🔴🔴 حضور بدون اطلاع قبلی ممنوع بوده و شرایط حضور و ثبت نام، انتقال وجه مورد نظر به حساب و تصویر فیش واریزی در صفحه‌ی اینجانب می‌باشد.
🔴 آخرین مهلت ثبت نام روز چهارشنبه تا ساعت ۲۴ می‌باشد.
شماره‌ی حساب
6274-1211-8390-6338
مبلغ ۱۰۰,۰۰۰ ریال
نزد بانک اقتصاد نوین

🔷ملزومات:

🔹 کفش مناسب کوه. 🏕
🔹 لباس ورزشی و کاپشن یا بادگیر
🔹 صبحانه، فلاکس آب‌جوش، تنقلات، میوه و خوراکی سبک همراه داشته باشید. ناهار قابلمه پارتیست (به اندازه‌ی نصف پرس بیشتر غذا بیارید و با هم به اشتراک میگذاریم ) به سلیقه‌ و مهارت خودتان (حتی سیب زمینی و تخم مرغ آب‌پز).
🔹 زیرانداز
🔹 ملزومات بازی‌های فکری و ورزشی (توپ، بدمینتون، تور)
🔹 چنانچه اهل نوازندگی موسیقی هستید، سازتونو با خود بیارید 🙏🏻
🔹 دو موسیقی فولکور از امروز با متن در کانال میفرستم برای همخوانی دسته جمعی خواهشمندم آماده بشید تا دسته جمعی با هم بخوانیم☺️

🔸 چنانچه صبح زود بیدار می‌شوید، صبحانه‌ی بسیار سبک میل بفرمایید.


⚪️ چنانچه علاقه‌ دارید می‌توانید خانوادگی تشریف بیارید.

🔴 حداکثر انتظار برای دوستان، تا ساعت ۰۷:۱۵ می‌باشد.

🔴 قرار تا ساعت ۱۸:۰۰ می‌باشد.

🔴 البته غم‌ها و غصه‌های زندگی رو در پارکینگ ترک کنید و همراه نیاورید 😊

این آدینه
🔔 چهاردهمین برنامه
روستای کرکبود - طالقان

🗓 ۲۱ اردیبهشت‌ماه
🕘 ساعت ۰۷:۰۰ الی ۰۷:۱۵ صبح
📌 ابتدای اتوبان کرج، نقشه ارسال خواهد شد.

🔸 دوستانی که اولین‌بار تشریف می‌آورند و در گروه #آدینه_گردی عضو نیستند، در صفحه‌ی خصوصی جهت دادن تلفن برای هماهنگی و گرفتن اطلاعات تکمیلی، به بنده اعلام آمادگی بفرمایند.

🔵 توجه 🔴

این برنامه‌ی یک شرکت تور مسافرتی نمی‌باشد و کلیه مسئولیت افراد شرکت کننده در برنامه مستقیما با خود افراد می‌باشد. و این برنامه و گروه کاملا دوستانه و خارج از هر گونه تشکل رسمی است، هر چند که همه‌ی همراهان با هم دوست هستیم و مراقب یکدیگر خواهیم‌بود.

اینجانب تنها هماهنگ کننده‌ی دوستان برای جمع شدن به گرد هم و مجری برنامه می‌باشم.
از آنجا که امنیت و آرامش دوستان اعم از خانم‌ها و دوستانی که با خانواده تشریف می‌آورند برایم حایز اهمیت و مهم است از پذیرفتن هر شخصی که صلاحیت حضور در این جمع را ندارد براحتی معذورم تا جمعی شادتر با آرامش فکری داشته باشیم.


🔴🔴🔴 حضور بدون اطلاع قبلی ممنوع بوده و شرایط حضور و ثبت نام، انتقال وجه مورد نظر به حساب و تصویر فیش واریزی در صفحه‌ی اینجانب می‌باشد.
🔴 آخرین مهلت ثبت نام روز چهارشنبه تا ساعت ۲۴ می‌باشد.
شماره‌ی حساب
6274-1211-8390-6338
مبلغ ۱۰۰,۰۰۰ ریال
نزد بانک اقتصاد نوین

@Tohidlou

ارادتمند همیشگی
محمد توحیدلو


🏕🗻🏔

با ما هر آدینه در هوای بکر طبیعت تنفس کنید!
@AdineGardi
@AdineGardi


سلام و ارادت

تعدادی از دوستان که در ۱۳ برنامه‌ی گذشته‌ی آدینه گردی شرکت داشتند سوال براشون پیش اومده که هر هفته دانگ دقیقا با خرید و هزینه‌های جاری در گروه اتفاق افتاده و حق دوستان هست که بدونند این مبلغ ۱۰ هزار تومان برای چی پرداخت میشه.

۱_ گروه برای ادامه‌ی راه نیاز به تجهیزات و امکاناتی دارد از قبیل چادر، منقل، جعبه کمک‌های اولیه، کلمن، فلاسک و حتی برای بعضی نقاط دستشویی صحرایی پورتابل.

۲_ از هفته‌ی آتی چون وارد ماه رمضان می‌شیم و بعضی دوستان بخاطر فریضه‌ی شرعی نمی‌تونن همراه با گروه باشند، برنامه های ماه رمضان همگی به احترام این دوستان خارج از ۲۴ کیلومتری تهران برگزار خواهد شد تا مشکل شرعی برای خوردن وجود نداشته باشه و به همین علت نیاز به ابزار و وسایل کامل‌تری خواهیم داشت.

۳_ قبل از هر برنامه علاوه بر هزینه‌های ملموس خرید خوراکی و ... که دانگ اونها پرداخت میشه هزینه‌هایی برای مسولین تدارکات گروه هست از قبیل ایاب و ذهاب و غیره

۴_ چون در پرداخت هزینه دوستان گاها سهوا دیرتر یا با چند بار تکرار و یادآوری هزینه‌ی دانگ رو پرداخت می‌کردند و یادآوری این مبلغ اندک خوش‌آیند نبود، از این به بعد قبل از هر برنامه با پرداخت هزینه‌ی دانگ از پیش تعیین شده، ثبت نام در گردش قطعی خواهد شد و جداگانه محل قرار برای دوستان ثبت‌نام کرده ارسال می‌گردد و تیم پذیرای آنها خواهد بود.

دانستن حق مسلم شماست و باید بدونید بابت چی پول پرداخت می‌کنید و به تک تک عزیزانی که از بنده سوال داشتن پاسخ دادم و با روی گشاده اگر سوال بیشتری هم باشه پاسخ‌گو خواهم بود.


ارادتمند همیشگی
محمد توحیدلو


ارادت مجدد

دوستانی که ثبت نام کنن براشون این هفته یه گروه میزنم که هر کس ماشین نداره با ما هماهنگ بشن و در ماشین های هم تقسیم بشیم.



🏕🗻🏔

با ما هر آدینه در هوای بکر طبیعت تنفس کنید!
@AdineGardi
@AdineGardi


سلام و ارادت خدمت همه‌ی عزیزان.

هر آدینه، صبح در کوه یا منطقه‌ای آغاز به پیاده‌روی می‌کنیم و به ورزش و تفریح خواهیم پرداخت و نهایتا تا ظهر به خانه برخواهیم‌گشت.


🔴🔴🔴 حضور بدون اطلاع قبلی ممنوع بوده و شرایط حضور و ثبت نام، انتقال وجه مورد نظر به حساب و تصویر فیش واریزی در صفحه‌ی اینجانب می‌باشد.
🔴 آخرین مهلت ثبت نام روز چهارشنبه تا ساعت ۲۴ می‌باشد.
شماره‌ی حساب
6274-1211-8390-6338
مبلغ ۱۰۰,۰۰۰ ریال
نزد بانک اقتصاد نوین

🔷ملزومات:

🔹 کفش مناسب کوه. 🏕
🔹 لباس ورزشی و کاپشن یا بادگیر
🔹 صبحانه، فلاکس آب‌جوش، تنقلات، میوه و خوراکی سبک همراه داشته باشید. ناهار قابلمه پارتیست (به اندازه‌ی نصف پرس بیشتر غذا بیارید و با هم به اشتراک میگذاریم ) به سلیقه‌ و مهارت خودتان (حتی سیب زمینی و تخم مرغ آب‌پز).
🔹 زیرانداز
🔹 ملزومات بازی‌های فکری و ورزشی (توپ، بدمینتون، تور)
🔹 چنانچه اهل نوازندگی موسیقی هستید، سازتونو با خود بیارید 🙏🏻
🔹 دو موسیقی فولکور از امروز با متن در کانال میفرستم برای همخوانی دسته جمعی خواهشمندم آماده بشید تا دسته جمعی با هم بخوانیم☺️

🔸 چنانچه صبح زود بیدار می‌شوید، صبحانه‌ی بسیار سبک میل بفرمایید.


⚪️ چنانچه علاقه‌ دارید می‌توانید خانوادگی تشریف بیارید.

🔴 حداکثر انتظار برای دوستان، تا ساعت ۰۷:۱۵ می‌باشد.

🔴 قرار تا ساعت ۱۸:۰۰ می‌باشد.

🔴 البته غم‌ها و غصه‌های زندگی رو در پارکینگ ترک کنید و همراه نیاورید 😊

این آدینه
🔔 چهاردهمین برنامه
روستای کرکبود - طالقان

🗓 ۲۱ اردیبهشت‌ماه
🕘 ساعت ۰۷:۰۰ الی ۰۷:۱۵ صبح
📌 ابتدای اتوبان کرج، نقشه ارسال خواهد شد.

🔸 دوستانی که اولین‌بار تشریف می‌آورند و در گروه #آدینه_گردی عضو نیستند، در صفحه‌ی خصوصی جهت دادن تلفن برای هماهنگی و گرفتن اطلاعات تکمیلی، به بنده اعلام آمادگی بفرمایند.

🔵 توجه 🔴

این برنامه‌ی یک شرکت تور مسافرتی نمی‌باشد و کلیه مسئولیت افراد شرکت کننده در برنامه مستقیما با خود افراد می‌باشد. و این برنامه و گروه کاملا دوستانه و خارج از هر گونه تشکل رسمی است، هر چند که همه‌ی همراهان با هم دوست هستیم و مراقب یکدیگر خواهیم‌بود.

اینجانب تنها هماهنگ کننده‌ی دوستان برای جمع شدن به گرد هم و مجری برنامه می‌باشم.
از آنجا که امنیت و آرامش دوستان اعم از خانم‌ها و دوستانی که با خانواده تشریف می‌آورند برایم حایز اهمیت و مهم است از پذیرفتن هر شخصی که صلاحیت حضور در این جمع را ندارد براحتی معذورم تا جمعی شادتر با آرامش فکری داشته باشیم.


🔴🔴🔴 حضور بدون اطلاع قبلی ممنوع بوده و شرایط حضور و ثبت نام، انتقال وجه مورد نظر به حساب و تصویر فیش واریزی در صفحه‌ی اینجانب می‌باشد.
🔴 آخرین مهلت ثبت نام روز چهارشنبه تا ساعت ۲۴ می‌باشد.
شماره‌ی حساب
6274-1211-8390-6338
مبلغ ۱۰۰,۰۰۰ ریال
نزد بانک اقتصاد نوین

@Tohidlou

ارادتمند همیشگی
محمد توحیدلو


🏕🗻🏔

با ما هر آدینه در هوای بکر طبیعت تنفس کنید!
@AdineGardi
@AdineGardi


سلام و ارادت

🔴🔴🔴
چند نکته‌ی اساسی

🔹 برنامه این آدینه مسطح و مسیر ۲۰۰ متری کوهنوردی نیمه سنگین و طبیعت‌گردی هست. حتما کفش مناسب کوهنوردی همراه داشته باشید.
🔹در اطراف آبشار تا فاصله‌ی ۳۰ متری بدلیل فشار و شدت بالای آب حتما لباستان خیس خواهد شد. بادگیر یا بارانی یا بک دست لباس اضافه حتما همراه داشته باشید.

🔹طبیعی است که در گرما، دلتان بخواهد در خنکای آب آبشار کمی تفریح کنید، اما با احترام به طبیعت و حفظ پاکیزگی محیط، رعایت شئونات انسانی، از طبیعت کرکبود لذت ببرید.

🔹 طبیعت مادر ماست، به طبیعت آسیبی نمی‌زنیم و تمامی زباله‌هایمان و چنانچه زباله‌ی دیگری از نسل انسان در محیطمون بود رو با کمال احترام و پاسداشت زیبایی طبیعت پاک خواهیم کرد. پس حتما هر کس در وسایل شخصی خود یک کیسه زباله داشته باشد.

🔹 طبق پیگیریای هوا شناسی ۲۱ اردیبهشت کاملا هوا آفتابی و کمی ابر و بارندگی نداریم. دمای احتمالی شهرستان طالقان ۳۰ درجه سانتیگراد می‌باشد.

🔹 با خودتون حتما وسیله‌ی بازی‌های فکری و سرگرمی بیارید.

🔹 آدینه در بازی‌های دسته جمعی ما حتما از قبیل وسطی، والیبال، پانتومیم شرکت کنید و احتمالا بازیایی مثل «زو» و «طنابکشی» و ... هم داشته باشیم.

🔹 زیر انداز، چادر مسافرتی، وسایل کمپینگ و غیره در صورت داشتن همراه داشته باشید.

🔹صبحانه، فلاکس آب‌جوش، تنقلات، میوه و خوراکی سبک همراه داشته باشید. ناهار قابلمه پارتیست (به اندازه‌ی نصف پرس بیشتر غذا بیارید و با هم به اشتراک میگذاریم ) به سلیقه‌ و مهارت خودتان (حتی سیب زمینی و تخم مرغ آب‌پز).

🔹آب خوراکی در روستا و مکانی که حضور داریم موجود نیست. پس هرکس با خود یک بطری بزرگ آب همراه داشته باشد.

🔹 دو آهنگ «خوشه چین» و «سیمین بری» را که در کانال هم موسیقی و هم متنش هست رو بارها گوش بدید، فرا بگیرید و با هم به همراه دوستان نوازنده‌ی‌مان هم‌خوانی کنید.

🔹 دوستانی که هنرمندند و ساز میزنند، ساز خود را حتما بیاوند و در سکوت بینظیر روستا گوشمان را نوازش دهند.


دوستان گلم، لبخند و نشاط همواره آرام‌بخشتون باشه.

ارادتمند همیشگی
محمد توحیدلو
🏕🗻🏔

با ما هر آدینه در هوای بکر طبیعت تنفس کنید!
@AdineGardi
@AdineGardi


برنامه ۲۱ اردیبهشت
روستای کرکبود - طالقان

صبحانه در مسیر طالقان
ناهار آبشار روستا
نمایی از روبروی آبشار
ارتفاع ۵۰ متری

🏕🗻🏔

با ما هر آدینه در هوای بکر طبیعت تنفس کنید!
@AdineGardi
@AdineGardi


Репост из: @attachbot
تفریحات آبشار کرکبود

پس از نیم ساعت پیاده روی در گرمای بهاری و گذر از راهی، کوهستانی، این خنکای آب پرسرعت آبشار است که به استقبالت می‌آید. در پایین و ادامه آبشار حوضچه‌های کوچک پر آبیست که برای آبتنی مناسب اند. همچنین امکان آن را دارید که از اطراف به پشت آبِ آبشار بروید و خنکای جریانِ آبِ آبشار را احساس کنید.

عکاسی، پای ثابت تفریحات همیشگی طبیعت‌گردی است و اتفاقا یکی از جذاب ترین بخش‌های عکاسی از مناظر، عکاسی از آبشار است. از آنجا که سرعت آب آبشار کرکبود بالاست، بدون سه پایه نیز عکس‌های خوبی می‌توانید بگیرید. ولی در هر حال از بردن سه پایه غفلت نکنید.

بهترین فصل سفر

بهترین فصل سفر به آبشار کرکبود، بهار و تابستان است تا بتوان کمی در خنکای آبِ آبشار از گرمای هوا گریخت. از آن‌جا که سرعت و حجم آب آبشار بالاست، هنگامی که در نزدیکی آبشار قرار می‌گیرید، قطرات آب به روی شما خواهند بارید و خنکا را به شما تقدیم خواهند کرد.

به طور کلی طبیعت گردی محدودیتی ندارد و در هر فصلی، زیبایی‌ها را طور دیگری لمس خواهید کرد. 

آبشار کرکبود 

به آبشار کرکبود که برسید، بیش از همه هیبت و غرش آب توجه تان را جلب می‌کند و قطرات خنک آب شما را به سوی خود می‌خواند.

آبشار کرکبود، آبشاری تماشایی است که در میان دره‌ای عمیق با صخره‌های ۳۰ تا ۵۰ متری خودنمایی می‌کند. کرکبود به سبب حجم بالا و سرعت آبش، هیبت چشمگیری دارد. آب پرخروش این آبشارِ ۵ متری، از ارتفاعات حصارچال مازندران سرچشمه می‌گیرد و در صورت افزایش آب آبشار، ارتفاع آن نیز افزایش می‌یابد. آبِ آبشار کرکبود پس از گذر از دره‌ای عمیق به رودخانه شاهرود می‌پیوندد. 

در پایین و ادامه آبشار حوضچه‌های کوچک پر آبیست که برای آبتنی مناسب اند. همچنین در طرفین آبشار حفره‌هایی طبیعی وجود دارد که امکانش را دارید با استفاده از آن به پشت آبشار بروید. می‌گویند در گذشته با استفاده از تیغه‌هایی در این حفره‌ها، اتاقک‌هایی ایجاد کرده تا خوش نویسان در محل نشسته و به کتابت قرآن و آثار ادبی مشغول شوند. 

 
🏕🗻🏔

با ما هر آدینه در هوای بکر طبیعت تنفس کنید!
@AdineGardi
@AdineGardi


برنامه ۲۱ اردیبهشت
روستای کرکبود - طالقان

صبحانه در مسیر طالقان
ناهار آبشار روستا
نمایی نزدیک از آبشار

🏕🗻🏔

با ما هر آدینه در هوای بکر طبیعت تنفس کنید!
@AdineGardi
@AdineGardi


برنامه ۲۱ اردیبهشت
روستای کرکبود - طالقان

صبحانه در مسیر طالقان
ناهار آبشار روستا
تصویری از آبشار

🏕🗻🏔

با ما هر آدینه در هوای بکر طبیعت تنفس کنید!
@AdineGardi
@AdineGardi


برنامه ۲۱ اردیبهشت
روستای کرکبود - طالقان

صبحانه در مسیر طالقان
ناهار آبشار روستا

مسیر باغی آبشار

🏕🗻🏔

با ما هر آدینه در هوای بکر طبیعت تنفس کنید!
@AdineGardi
@AdineGardi


Репост из: @attachbot
مسیر طالقان تا روستای کرکبود

راهیِ طبیعت می‌شویم تا خُنکای آبشار را در گرمای ۳۰ درجه‌ی روز جمعه‌ی طالقان بهتر لمس کنیم. به سوی شمال ایران و استان البرز راه می‌افتیم و مسیر را به سمت طالقان ادامه می‌دهیم.
 از میان زیبایی‌های شهر طالقان، کوه‌ها و دریاچه اش عبور می‌کنیم و بعد از میل صبحانه راه را به سوی روستای کرکبود کج می‌کنیم. 
از جاده‌هایی پیچ در پیچ به بالای کوهی می‌رسیم که در نهایت تعجب با دشتی صاف و پهناور رو به رو می‌شوید.
پس از چند کیلومتر به روستای زیبا و سرسبز کرکبود خواهید رسید. در روستای باصفای کرکبود برخلاف دیگر روستاهای همجوار و نزدیکش، درختان قدیمی و سر به آسمان ساییده ای به روستا روح بخشیده اند.
پس از فاصله گرفتن ۱۴ کیلومتری از طالقان، آبشار باشکوه کرکبود که به آن آبشار کر هم می گویند پیش روی شماست.

از روستا تا آبشار کرکبود 

با پارک کردن ماشین در روستای کرکبود، برای رسیدن به آبشار نیم ساعت پیاده روی در پیش دارید.

پیش از رسیدن به آبشار، با راه‌های مال روی روستایی از میان باغات زیبای روستا گذر می‌کنید و به بالای کوهی می‌رسید.

در راه، صدای آب رودخانه که در پیچ و واپیچ دره‌ها می‌غرد، به گوش می‌رسد.
هر چه پیش تر می‌روید، آبشار کرکبود بیش از پیش به چشمتان می‌آید.
با حرکت به سوی دامنه و پایین کوه، به پایین آبشار کرکبود می‌رسید. 
پس از پیاده روی در گرمای تابستانی و گذر از راهی، کوهستانی، این خنکای آب پرسرعت آبشار کرکبود است که به استقبالت می‌آید.


🏕🗻🏔

با ما هر آدینه در هوای بکر طبیعت تنفس کنید!
@AdineGardi
@AdineGardi

Показано 20 последних публикаций.

220

подписчиков
Статистика канала