دارم به این فکر میکنم که تو خونه مجیدرضا رهنورد چه خبره
مامانش چه حالی داره جگرگوشش به جرم دفاع از حقش قراره اعدام بشه؟
باباش چه حالی داره که شیرمردشو این همه سال با خون دل بزرگ کرده و الان باید شاهد مرگش باشه؟
دختری هست که از عالم و ادم بریده باشه؟چون اونی که باهاش هزارتا خاطره داره و اینده رو باهاش تصور کرده قراره به قتل برسه؟
دوستاش چی؟یعنی وقتی زنگ میزنن به گوشیش قراره یه غریبه جواب بده؟
کل ایران چی؟قراره اون ادم سابق بشیم؟
مامانش چه حالی داره جگرگوشش به جرم دفاع از حقش قراره اعدام بشه؟
باباش چه حالی داره که شیرمردشو این همه سال با خون دل بزرگ کرده و الان باید شاهد مرگش باشه؟
دختری هست که از عالم و ادم بریده باشه؟چون اونی که باهاش هزارتا خاطره داره و اینده رو باهاش تصور کرده قراره به قتل برسه؟
دوستاش چی؟یعنی وقتی زنگ میزنن به گوشیش قراره یه غریبه جواب بده؟
کل ایران چی؟قراره اون ادم سابق بشیم؟