Репост из: جناب گاو
سئوال و جواب
بخش سوم: #دولت و #امنیت
سئوال: شما میگویید دخالت دولت باید کم یا هیچ باشد. در باب امنیت چه طور؟
جواب: اگر برای دولت نقشی قائل شویم، مسلماً ایجاد امنیت جزو آن است (بعضیها اعتقاد دارند "تنها نقش"). ولی اینکه "امنیت" چیست، خود سئوال مهمی است.
سئوال: منظورتان چیست؟
جواب: منظور من از امنیت، مقابله با دزد و جانی و قاتل است! در یک کلام، مقابلهی خشن با کسی که از خشونتِ غیرمشروع استفاده میکند! این امنیتی است که دولت باید ایجاد کند، و نیز امنیت در مقابل تهدید خارجی.
ولی امروزه صحبت از امنیت که میشود، از چیزهایی صحبت میشود که وظیفه دولت نیست، و دخالت دولت کار را بدتر میکند.
سئوال: مثلاً؟!
جواب: مثلاً امنیت شغلی. یا امنیت در مورد انواع خطرها!
دولتی که بخواهد مواظب مردم در همه چیز باشد، اولاً، آزادی همان مردم را محدود و نابود میکند، و ثانیاً، احتمالاً از تامین همان امنیت اصلی که گفتیم باز میماند.
دولتی که بخواهد از بچه در مقابل والدینش، از کشاورز در مقابل طبیعت، از پیران در مقابل بیماری و مرگ، و از جوانان در مقابل مواد مخدر محافظت کند، نه اینها را به درستی انجام خواهد داد و نه وظیفه اصلی دزدگیری و مجازات قاتلان را!
نمیشود از دولت بخواهید که هم آزادی بدهد، هم مواظب مردم باشد! اگر شغلِ دولت مواظبت شد، دیگر آزادی نمیدهد. و اگر آزادی ندهد، بردهداری میکند، اربابی که مواظب بردگانش است (آن هم نه خیلی خوب!).
سئوال: ولی این امنیتهایی که شمردید، مثل امنیت شغلی، مگر حق مردم نیست؟
جواب: خیر! چون اگر "حق مردم" باشد، پس، مثلاً، کسی که امنیت شغلی ندارد، حُکماً حقش از او گرفته شده! چه کسی حق او را گرفته؟!
هکذا حق مسکن داشتن! هکذا حقِ در رفاه زیستن!
مقولهی حق را، در مواردِ این چنینی، معمولاً سیاستمداران و روشنفکران برای عوامفریبی و جذبِ رای به کار میبرند.
دولت حق را نمیدهد، فقط حق را میگیرد: حق حیاتِ آزاد را، و حق آزادی تعاملِ اخلاقی با دیگر بندگان خدا را.
بخش سوم: #دولت و #امنیت
سئوال: شما میگویید دخالت دولت باید کم یا هیچ باشد. در باب امنیت چه طور؟
جواب: اگر برای دولت نقشی قائل شویم، مسلماً ایجاد امنیت جزو آن است (بعضیها اعتقاد دارند "تنها نقش"). ولی اینکه "امنیت" چیست، خود سئوال مهمی است.
سئوال: منظورتان چیست؟
جواب: منظور من از امنیت، مقابله با دزد و جانی و قاتل است! در یک کلام، مقابلهی خشن با کسی که از خشونتِ غیرمشروع استفاده میکند! این امنیتی است که دولت باید ایجاد کند، و نیز امنیت در مقابل تهدید خارجی.
ولی امروزه صحبت از امنیت که میشود، از چیزهایی صحبت میشود که وظیفه دولت نیست، و دخالت دولت کار را بدتر میکند.
سئوال: مثلاً؟!
جواب: مثلاً امنیت شغلی. یا امنیت در مورد انواع خطرها!
دولتی که بخواهد مواظب مردم در همه چیز باشد، اولاً، آزادی همان مردم را محدود و نابود میکند، و ثانیاً، احتمالاً از تامین همان امنیت اصلی که گفتیم باز میماند.
دولتی که بخواهد از بچه در مقابل والدینش، از کشاورز در مقابل طبیعت، از پیران در مقابل بیماری و مرگ، و از جوانان در مقابل مواد مخدر محافظت کند، نه اینها را به درستی انجام خواهد داد و نه وظیفه اصلی دزدگیری و مجازات قاتلان را!
نمیشود از دولت بخواهید که هم آزادی بدهد، هم مواظب مردم باشد! اگر شغلِ دولت مواظبت شد، دیگر آزادی نمیدهد. و اگر آزادی ندهد، بردهداری میکند، اربابی که مواظب بردگانش است (آن هم نه خیلی خوب!).
سئوال: ولی این امنیتهایی که شمردید، مثل امنیت شغلی، مگر حق مردم نیست؟
جواب: خیر! چون اگر "حق مردم" باشد، پس، مثلاً، کسی که امنیت شغلی ندارد، حُکماً حقش از او گرفته شده! چه کسی حق او را گرفته؟!
هکذا حق مسکن داشتن! هکذا حقِ در رفاه زیستن!
مقولهی حق را، در مواردِ این چنینی، معمولاً سیاستمداران و روشنفکران برای عوامفریبی و جذبِ رای به کار میبرند.
دولت حق را نمیدهد، فقط حق را میگیرد: حق حیاتِ آزاد را، و حق آزادی تعاملِ اخلاقی با دیگر بندگان خدا را.