-یکی از اشعار زندخت را باهم بخوانیم🌸
زن در این ملک بدین گونه پریشان تا چند؟
دست و پا بسته و لب بسته به زندان تا چند؟
همه دور از هنر و علم و کمالیم به ملک
با چنین حال نداریم دبستان تا چند
زن مگر نیست میان بشریت انسان
راستی زندگی اوست چون حیوان تا چند
در همه ملک جهان جمله زنان با هنرند
این لیاقت نبود در زن ایران تا چند
شرف و عزت هر کس بود از علم و کمال
تاج عزت نبود برسر نسوان تا چند
روح بیمار بود در تن مردم تا کی
اندر این ملک خدا را تن بی جان تا چند
زن که باشد گل ارزنده بستان وجود
در بر همطنان خوار بدینسان تا چند
هر کسی برد برون گوهر علم از این بحر
ما زنانیم چنین غرق ز طوفان تا چند؟
دیگران گوی هنر برده ز میدان تا کی؟
ما بمانیم در این کلبه احران تا چند؟
بهرهمند آنکه بود از زر و زور و منصب
نظری هیچ ندارد به فقیران تا چند؟
زن در این ملک بدین گونه پریشان تا چند؟
دست و پا بسته و لب بسته به زندان تا چند؟
همه دور از هنر و علم و کمالیم به ملک
با چنین حال نداریم دبستان تا چند
زن مگر نیست میان بشریت انسان
راستی زندگی اوست چون حیوان تا چند
در همه ملک جهان جمله زنان با هنرند
این لیاقت نبود در زن ایران تا چند
شرف و عزت هر کس بود از علم و کمال
تاج عزت نبود برسر نسوان تا چند
روح بیمار بود در تن مردم تا کی
اندر این ملک خدا را تن بی جان تا چند
زن که باشد گل ارزنده بستان وجود
در بر همطنان خوار بدینسان تا چند
هر کسی برد برون گوهر علم از این بحر
ما زنانیم چنین غرق ز طوفان تا چند؟
دیگران گوی هنر برده ز میدان تا کی؟
ما بمانیم در این کلبه احران تا چند؟
بهرهمند آنکه بود از زر و زور و منصب
نظری هیچ ندارد به فقیران تا چند؟