فروغی در لحظهای تاریخی برایِ دانشگاهِ تهران، با دست گذاشتن بر ماهیتِ پژوهشی علمِ جدید، پیش طرحی را از تربیتِ «دانشجو» همچون جوینده، پروراننده و سازندهیِ علم ارائه میکند که توضیحِ مناسبی برایِ فهمِ این نکته است که چرا پیجوییِ این برداشتِ پژوهشگرانه از علم در همان نظامِ مدرسه و بر اساسِ پروگرامهایِ قدیم، که با هدفِ «تعلیم و تعلّم» نوشته میشدند، ممکن نبود. در چند سالِگذشته، رضا صمیم کوشیده است گذار از مدرسههایِ عالی به دانشگاه را براساسِ بینشی کارکردی تبیین کند. او بنیادنهادنِ دانشگاه را با نیازِ ساختاری به جایگزین کردنِ نظامِ توزیعِ منزلتِ نوین با آرمانِ ناسیونالیستی به جای نظامِ منزلتِ اشرافیِ گذشته توضیح میدهد. این نگاه هرچند ممکن است رگهای از حقیقت را درون خود داشته باشد اما بیگمان برآمده از نابینایی نسبت به دگرگونیهایِ درونیترِ نهادِ علم و کاستیهایِ نظامِ مدرسه است. در اینجا باید توجه داشت که عبور از نظامِ مدرسه حتی پیش از بنیادنهادنِ دانشگاه آغاز شده بود و ما میتوانیم نشانههایِ مهمیِ از دگرگونی آموزشِ عالی را در دورانِ پیشادانشگاه در دارالمعلمینِ عالی ببینیم. عیسی صدیق دو سال پیش از تأسیسِ دانشگاه با قرارگرفتن در مقامِ مدیرِ دارالمعلمین عالی مأمور زمینهسازی برایِ طرحی شد که بنا بود به بنیادنهادنِ دانشگاه بیانجامد. صدیق در سالهایِ مدیریتِ خود دگرگونیهایِ بسیاری در نظامِ مدرسه پدید آورد. او با راهاندازی آزمایشگاه و کتابخانه و همچنین قرار دادنِ آن دو در قلبِ نظامِ آموزشیِ جدید چشماندازِ جدیدی را از معنایِ آموختگی ارائه کرد. برکشیدنِ پژوهش به جایگاهِ روحِ علمِ مدرن چیزی بود که نظامِ مدرسه یا نسبت به آن بیاعتنا بود یا توانِ پیگیریِ آن را نداشت.
« تربیتِ دانشگاهی در خاستگاهِ آن؛ جستاری در معنا و جهتمندیِ آموختگی»
نوشتهیِ مهدیِ کبریا
نشریهی فرهنگی و اجتماعیِ اخگر
شمارهیِ یکم، صفحهیِ ۱۰۱.
@axgar_pub
« تربیتِ دانشگاهی در خاستگاهِ آن؛ جستاری در معنا و جهتمندیِ آموختگی»
نوشتهیِ مهدیِ کبریا
نشریهی فرهنگی و اجتماعیِ اخگر
شمارهیِ یکم، صفحهیِ ۱۰۱.
@axgar_pub