بیایید تختی باشیم...
امروز سالروز در گذشت مَردی ست که منش و نامش در دنیای امروزما بیگانه است.
دنیای امروز...! چگونه رشد فرومایگی درونمان به حدی رسیده است که به آن افتخار یا بعضا ازآن دفاع می کنیم! مهمترین رکنِ اساسی که امروز جهان و کشور مارا گرفتار خود کرده است ، زوال "اخلاق" است.
آری... ما بی اخلاق شده ایم
خبرنگاران و فعالان سیاسی برای مبارزه با استبداد آماده اند از هرنوع دروغ و تزویر برای فریفتن استفاده کنند، معلم و استادانی که برای رسیدن به اهداف مالی خود علم را به حراج می گذارد، کارگر و کارمندانی که برای رسیدن به سمت های بالاتر دوست، همکار و یا هم نوع خود را می فروشد و ورزشکاران و هنرمندانی که بعنوان الگو درجامعه بی اخلاقی را ترویج می دهند و بجای مسیرهایی که می بایست به قلب مردم منتهی ،سَر از جیبِ مردم در می آورد...
اضمحلال و افولِ مرام ومعرفت...
شنیدنِ حکایت مردِ "کشتی گیری" که در برابر مصدومیت دست حریف خود با یک دست مبارزه کرد ، شاید دیگر برای جامعه ما قابل هضم نباشد ، و اگر باهمین فرمون جلو برویم این حکایت به افسانه مبدل خواهدشد. به همین روی بیایید مروج "راه ومنشی" باشیم از جنسِ آزادگی و خصلت مردانگی . این خود شکست است که دشمن و یا حریفمان را با بی مرامی و بی اخلاقی زمین بزنیم. بیایید با خودمان روراست باشیم ، بیایید با مردم صادق باشیم ، گرچه دراین شرایط طریقتی بس دشوار است اما بیایید غلامرضا تختی باشیم...
وحید فرخنده
|تحلیل ها|نویسندگان باختر
http://bakhtare-emruz.com/?p=794
امروز سالروز در گذشت مَردی ست که منش و نامش در دنیای امروزما بیگانه است.
دنیای امروز...! چگونه رشد فرومایگی درونمان به حدی رسیده است که به آن افتخار یا بعضا ازآن دفاع می کنیم! مهمترین رکنِ اساسی که امروز جهان و کشور مارا گرفتار خود کرده است ، زوال "اخلاق" است.
آری... ما بی اخلاق شده ایم
خبرنگاران و فعالان سیاسی برای مبارزه با استبداد آماده اند از هرنوع دروغ و تزویر برای فریفتن استفاده کنند، معلم و استادانی که برای رسیدن به اهداف مالی خود علم را به حراج می گذارد، کارگر و کارمندانی که برای رسیدن به سمت های بالاتر دوست، همکار و یا هم نوع خود را می فروشد و ورزشکاران و هنرمندانی که بعنوان الگو درجامعه بی اخلاقی را ترویج می دهند و بجای مسیرهایی که می بایست به قلب مردم منتهی ،سَر از جیبِ مردم در می آورد...
اضمحلال و افولِ مرام ومعرفت...
شنیدنِ حکایت مردِ "کشتی گیری" که در برابر مصدومیت دست حریف خود با یک دست مبارزه کرد ، شاید دیگر برای جامعه ما قابل هضم نباشد ، و اگر باهمین فرمون جلو برویم این حکایت به افسانه مبدل خواهدشد. به همین روی بیایید مروج "راه ومنشی" باشیم از جنسِ آزادگی و خصلت مردانگی . این خود شکست است که دشمن و یا حریفمان را با بی مرامی و بی اخلاقی زمین بزنیم. بیایید با خودمان روراست باشیم ، بیایید با مردم صادق باشیم ، گرچه دراین شرایط طریقتی بس دشوار است اما بیایید غلامرضا تختی باشیم...
وحید فرخنده
|تحلیل ها|نویسندگان باختر
http://bakhtare-emruz.com/?p=794