•┈┈••✾•🔴🔴•✾••┈┈•
#آنچه_یک_مسلمان_بایدبداند☝
#قسمت5
✅ ایمان به خدا وصفات والایش
📌براي توضيح بيشتر امور پنجگانه فوق «سميع» را كه از اسمهاي خداوند است نمونه مي آوريم كه در آن مراعات نكات ذيل واجب است:
ا : ايمان به اينكه «سميع» اسمي از اسمهاي نيكوي خداوند است، بدليل اينكه در قرآن و سنت ثابت شده است.
ب : ايمان به اينكه خداوند خودش خود را «سميع» خوانده و از آن سخن گفته و آنرا در كتاب عزيزش نازل فرموده است.
ج : ايمان به اينكه «سميع» در برگيرندة معناي سمع يا شنوايي است كه صفتي از صفات او تعالي است.
د : وجوب احترام صفت «سمع» يا شنوايي كه اسم «سميع» بر آن دلالت كرده است وعدم تحريف معناي آن, و عدم تعطيل آن.
هـ : ايمان به اينكه خداوند هر چيزي را مي شنود و اينكه شنوايي او همه صدا ها را در بر گرفته است، و ايمان به آثار و نتايجي كه بر چنين شنوايي اي مترتب مي شود مانند وجوب اينكه خدا را در هر حال ناظر و رقيب بداند, و از او بترسد و يقين كامل به اينكه هيچ ذره اي بر خداوند عزوجل پنهان نمي ماند.
شايسته است كه در حين اثبات صفات والاي الله عزوجل نكات ذيل رعايت شود:
1- تمام صفاتي كه در قرآن و سنت براي خداوند آمده, همه را حقيقتاً بدون تحريف و تعطيل براي ذات پاكش ثابت كردن.
2- عقيده داشتن بطور قطع و جزم به اينكه خداوند متعال به تمام صفات كمال متصف است و از تمام صفات عيب و نقص پاك و منزه است.
3- صفات خدا را به صفات مخلوق تشبيه ندادن, زيرا كه ذات پاكش مي فرمايد:
(لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[14])
«چيزي مانند او نيست و او شنواي بيناست».
4- بطور كلي از شناخت كيفيت و چگونگي صفات خداوند نا اميد بودن, زيرا كيفيت صفات خدا را جز خود او هيچكس نمي داند, بنابراين هيچ مخلوقي با تلاش كردن راه به جاي نخواهد برد.
5 - بر حكمت ها و اثراتي كه بر آن مرتب مي شود ايمان آوردن، از قبيل اثبات عظمت خدا و بزرگي و كبريايي كه شايسته ذات پاك اوست، و علو مطلق او تعالي كه توجه دلها بسوي بالا بر آن(كبريا و علو) دلالت دارد، چنانكه سجده كننده در سجده اش مي گويد: (سبحان ربي الأعلي) پاك است پروردگار برتر من.
سوم: اعتقاد داشتن انسان به اينكه خداوند يگانه ذات بر حقي است كه مستحق تمامي عبادتهاي ظاهري و باطني است، او يگانه است و شريك ندارد؛ چنانكه متعالش مي فرمايد:
)وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ[15])
«و به يقين در (ميان) هر امتي رسولي را برانگيختيم (با اين دعوت) كه خداوند را بندگي كنيد و از طاغوت بپرهيزيد».
هيچ پيامبري نيست مگر اينكه به قومش گفته است:
(اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ[16] )
«خدا را بپرستيد كه جز او هيچ كارساز ديگري براي شما وجود ندارد».
و همچنين مي فرمايد:
(وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء َ[17] )
«درحالي كه به ايشان دستور داده نشده بود مگر اينكه مخلصانه و حقگرايانه خدا را بپرستند».
و در صحيحين آمده است كه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به حضرت معاذ رضي الله عنه فرمودند:
(أَتَدْرِي مَا حَقُّ اللهِ عَلَي العِبَادِ وَ مَا حَقُّ العِبَادِ عَلَي اللهِ) «آيا مي داني كه حق خدا بر بندگان و حق بندگان بر خدا چيست؟» (قُلْتُ: الله و رسولُهُ أَعْلَم)گفتم خدا و رسولش داناترند فرمودند: (حَقُّ اللهِ عَلَى العِبَادِ أَنْ يَعْبُدُوهُ وَ لايُشْرِكُوا بِهِ شَيْئا) «حق خدا بر بندگان اين است كه او را بپرستند و كسي را يا چيزي را به او شريك نياورند» (حق العباد على الله الايعذب من لايشرك به شيئا) «حق بندگان بر خدا اين است كسي كه چيزي براي او شريك نياورده است عذاب ندهد»
و اله بر حق، آن ذاتي است كه دلها به او ميل وكشش پيدا مي كنند، وچنان از محبت او سرشار مي شوند كه محبت غير او در آنها جاي نمي گيرد و چنان به او اميدوار مي شوند كه به غير او اميد نمي برند، و استغناء و سؤال و استعانت و ترس و حذر از او چنان بر دلها چيره ميشود كه به غير او احساس نياز نمي كنند. چنانكه ذات متعالش ميفرمايد:
(ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ[حج62]
«اين بدين سبب است كه خداوند حق است و آنچه را به جاي او(به نيايش) مي خوانند باطل است و اينكه خداوند بلند مرتبة بزرگ منزلت است»
👌اين همان توحيد و يكتا دانستن خدا به افعال بندگان است
#ادامه_دارد_ان_شاءالله
#آنچه_یک_مسلمان_بایدبداند☝
#قسمت5
✅ ایمان به خدا وصفات والایش
📌براي توضيح بيشتر امور پنجگانه فوق «سميع» را كه از اسمهاي خداوند است نمونه مي آوريم كه در آن مراعات نكات ذيل واجب است:
ا : ايمان به اينكه «سميع» اسمي از اسمهاي نيكوي خداوند است، بدليل اينكه در قرآن و سنت ثابت شده است.
ب : ايمان به اينكه خداوند خودش خود را «سميع» خوانده و از آن سخن گفته و آنرا در كتاب عزيزش نازل فرموده است.
ج : ايمان به اينكه «سميع» در برگيرندة معناي سمع يا شنوايي است كه صفتي از صفات او تعالي است.
د : وجوب احترام صفت «سمع» يا شنوايي كه اسم «سميع» بر آن دلالت كرده است وعدم تحريف معناي آن, و عدم تعطيل آن.
هـ : ايمان به اينكه خداوند هر چيزي را مي شنود و اينكه شنوايي او همه صدا ها را در بر گرفته است، و ايمان به آثار و نتايجي كه بر چنين شنوايي اي مترتب مي شود مانند وجوب اينكه خدا را در هر حال ناظر و رقيب بداند, و از او بترسد و يقين كامل به اينكه هيچ ذره اي بر خداوند عزوجل پنهان نمي ماند.
شايسته است كه در حين اثبات صفات والاي الله عزوجل نكات ذيل رعايت شود:
1- تمام صفاتي كه در قرآن و سنت براي خداوند آمده, همه را حقيقتاً بدون تحريف و تعطيل براي ذات پاكش ثابت كردن.
2- عقيده داشتن بطور قطع و جزم به اينكه خداوند متعال به تمام صفات كمال متصف است و از تمام صفات عيب و نقص پاك و منزه است.
3- صفات خدا را به صفات مخلوق تشبيه ندادن, زيرا كه ذات پاكش مي فرمايد:
(لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ[14])
«چيزي مانند او نيست و او شنواي بيناست».
4- بطور كلي از شناخت كيفيت و چگونگي صفات خداوند نا اميد بودن, زيرا كيفيت صفات خدا را جز خود او هيچكس نمي داند, بنابراين هيچ مخلوقي با تلاش كردن راه به جاي نخواهد برد.
5 - بر حكمت ها و اثراتي كه بر آن مرتب مي شود ايمان آوردن، از قبيل اثبات عظمت خدا و بزرگي و كبريايي كه شايسته ذات پاك اوست، و علو مطلق او تعالي كه توجه دلها بسوي بالا بر آن(كبريا و علو) دلالت دارد، چنانكه سجده كننده در سجده اش مي گويد: (سبحان ربي الأعلي) پاك است پروردگار برتر من.
سوم: اعتقاد داشتن انسان به اينكه خداوند يگانه ذات بر حقي است كه مستحق تمامي عبادتهاي ظاهري و باطني است، او يگانه است و شريك ندارد؛ چنانكه متعالش مي فرمايد:
)وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ[15])
«و به يقين در (ميان) هر امتي رسولي را برانگيختيم (با اين دعوت) كه خداوند را بندگي كنيد و از طاغوت بپرهيزيد».
هيچ پيامبري نيست مگر اينكه به قومش گفته است:
(اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ[16] )
«خدا را بپرستيد كه جز او هيچ كارساز ديگري براي شما وجود ندارد».
و همچنين مي فرمايد:
(وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء َ[17] )
«درحالي كه به ايشان دستور داده نشده بود مگر اينكه مخلصانه و حقگرايانه خدا را بپرستند».
و در صحيحين آمده است كه پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم به حضرت معاذ رضي الله عنه فرمودند:
(أَتَدْرِي مَا حَقُّ اللهِ عَلَي العِبَادِ وَ مَا حَقُّ العِبَادِ عَلَي اللهِ) «آيا مي داني كه حق خدا بر بندگان و حق بندگان بر خدا چيست؟» (قُلْتُ: الله و رسولُهُ أَعْلَم)گفتم خدا و رسولش داناترند فرمودند: (حَقُّ اللهِ عَلَى العِبَادِ أَنْ يَعْبُدُوهُ وَ لايُشْرِكُوا بِهِ شَيْئا) «حق خدا بر بندگان اين است كه او را بپرستند و كسي را يا چيزي را به او شريك نياورند» (حق العباد على الله الايعذب من لايشرك به شيئا) «حق بندگان بر خدا اين است كسي كه چيزي براي او شريك نياورده است عذاب ندهد»
و اله بر حق، آن ذاتي است كه دلها به او ميل وكشش پيدا مي كنند، وچنان از محبت او سرشار مي شوند كه محبت غير او در آنها جاي نمي گيرد و چنان به او اميدوار مي شوند كه به غير او اميد نمي برند، و استغناء و سؤال و استعانت و ترس و حذر از او چنان بر دلها چيره ميشود كه به غير او احساس نياز نمي كنند. چنانكه ذات متعالش ميفرمايد:
(ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ[حج62]
«اين بدين سبب است كه خداوند حق است و آنچه را به جاي او(به نيايش) مي خوانند باطل است و اينكه خداوند بلند مرتبة بزرگ منزلت است»
👌اين همان توحيد و يكتا دانستن خدا به افعال بندگان است
#ادامه_دارد_ان_شاءالله