۵۰ سالِ پیش، یک جوانِ روستایی، برای نشان دادنِ وضعیت همسایگان و همکیشانِ خودش؛ روزانه ساعتها درس خوند تا به یک دانشگاه بره.
اون شخص به دانشگاه رفت، از طریق دانشگاه با اساتید و سیاسیون بسیار زیادی آشنا شد و تونست مشکلات همسایگان خودش رو تا حدودی حل کنه.
به نظر تو، چرا باید حتماً به دانشگاه میرفت تا بتونه روستای خودش رو بیشتر نشون بده؟
چون ۵۰ سالِ پیش، امکانات برای نشان دادن روستا، صفر بود. صفر مطلق.
مگر اینکه خبرنگاری لطف میکرد و میرفت اونجا و گزارش تهیه میکرد؛ که خب مگر ما ده تا روستا داریم؟ مگر ما صدتا روستا داریم؟ از چند روستا گزارش تهیه کنیم؟ با چند نفر مصاحبه کنیم؟
۵۰ سال بعد، نوهی همون شخص، خواست مشکلاتِ کشور خودش رو به جهانیان نشان بده، آیا نیاز بود به دانشگاههای برتر جهان بره؟ نیاز بود بغل دست ایلانماسک و ترامپ بشینه تا به دنیا بگه آهای مردم دنیا! همسایگان من مشکل دارن؟ خیر!
امروز، اون شخص از طریق اینترنت، به راحتی آب خوردن، میتونه همه چیز رو به همهی جهان نشون بده. برای مطالعه، نیاز به کتابخانهی دانشگاه نداره، کافیه یه سرچ توی گوگل انجام بده. بله، در دنیای امروز، دانشگاه بیارزش نیست، امّا تنها راهِ مطالعه و پیشرفت هم نیست.
اون شخص به دانشگاه رفت، از طریق دانشگاه با اساتید و سیاسیون بسیار زیادی آشنا شد و تونست مشکلات همسایگان خودش رو تا حدودی حل کنه.
به نظر تو، چرا باید حتماً به دانشگاه میرفت تا بتونه روستای خودش رو بیشتر نشون بده؟
چون ۵۰ سالِ پیش، امکانات برای نشان دادن روستا، صفر بود. صفر مطلق.
مگر اینکه خبرنگاری لطف میکرد و میرفت اونجا و گزارش تهیه میکرد؛ که خب مگر ما ده تا روستا داریم؟ مگر ما صدتا روستا داریم؟ از چند روستا گزارش تهیه کنیم؟ با چند نفر مصاحبه کنیم؟
۵۰ سال بعد، نوهی همون شخص، خواست مشکلاتِ کشور خودش رو به جهانیان نشان بده، آیا نیاز بود به دانشگاههای برتر جهان بره؟ نیاز بود بغل دست ایلانماسک و ترامپ بشینه تا به دنیا بگه آهای مردم دنیا! همسایگان من مشکل دارن؟ خیر!
امروز، اون شخص از طریق اینترنت، به راحتی آب خوردن، میتونه همه چیز رو به همهی جهان نشون بده. برای مطالعه، نیاز به کتابخانهی دانشگاه نداره، کافیه یه سرچ توی گوگل انجام بده. بله، در دنیای امروز، دانشگاه بیارزش نیست، امّا تنها راهِ مطالعه و پیشرفت هم نیست.