***
زندگی همیشه میتواند آدم را غافلگیر کند. همین که فکر کنی دارد تمام میشود دوباره آغاز خواهد شد. آقای «چگالیِ کلمات» چشمانش را برای دقایق کوتاهی بست. اما دقایق کش آمدند. چشمهاش را که باز کرد همه چیز تغییر کرده بود. تلفنش را برداشت تا به دوستش «قمارباز» تلفن کند. او هم در بیخبری رفته بود.
این داستان اسارت دو دوست و نگاهشان به دنیاست. دست روزگار آنها را از یکدیگر جدا انداخته؛ اما آنها در کنار شما زندگی میکنند. چگالی یا قمارباز همین حوالی در اطراف شما هستند. چیزهایی مینوشند که شما مینوشید، رنجی را متحمل میشوند که شما. آنها اسیر هستند. مثل شما. آزاد هستند، مثل شما. آنها به روش خودشان دلتنگ هستند و با جهان در جنگ؛ مثل شما.
@ChegaliGhomarbaz
زندگی همیشه میتواند آدم را غافلگیر کند. همین که فکر کنی دارد تمام میشود دوباره آغاز خواهد شد. آقای «چگالیِ کلمات» چشمانش را برای دقایق کوتاهی بست. اما دقایق کش آمدند. چشمهاش را که باز کرد همه چیز تغییر کرده بود. تلفنش را برداشت تا به دوستش «قمارباز» تلفن کند. او هم در بیخبری رفته بود.
این داستان اسارت دو دوست و نگاهشان به دنیاست. دست روزگار آنها را از یکدیگر جدا انداخته؛ اما آنها در کنار شما زندگی میکنند. چگالی یا قمارباز همین حوالی در اطراف شما هستند. چیزهایی مینوشند که شما مینوشید، رنجی را متحمل میشوند که شما. آنها اسیر هستند. مثل شما. آزاد هستند، مثل شما. آنها به روش خودشان دلتنگ هستند و با جهان در جنگ؛ مثل شما.
@ChegaliGhomarbaz