میخوام بنویسم؛
بنویسم که بدونی تنها نیستی بدونی منُ داری.
من مثل درختی میمونم که صدسال عمر کرده و کلی آسیب دیده همه فکر میکنن الانِ که سقوط کنه ولی ريشش قویه ريشَش قویه چون تو رو داره که بهش میرسی،بهش آب میدی، ازش نگه داری میکنی الان نوبتِ منِ؛
منم که باید با برگایی که تو این مدت رشد کردن ازت دربرابر نورِ آزار دهندهٔ خورشید محافِظت کنم تا بهت سایه بدم تا یذره حسِ خوب بدم-
من هستم،من اینجام،من تا همیشه منتظرت میمونم تا زمانی که خودت بخوای تا زمانی که اراده کنی.
-ویکتوریا
بنویسم که بدونی تنها نیستی بدونی منُ داری.
من مثل درختی میمونم که صدسال عمر کرده و کلی آسیب دیده همه فکر میکنن الانِ که سقوط کنه ولی ريشش قویه ريشَش قویه چون تو رو داره که بهش میرسی،بهش آب میدی، ازش نگه داری میکنی الان نوبتِ منِ؛
منم که باید با برگایی که تو این مدت رشد کردن ازت دربرابر نورِ آزار دهندهٔ خورشید محافِظت کنم تا بهت سایه بدم تا یذره حسِ خوب بدم-
من هستم،من اینجام،من تا همیشه منتظرت میمونم تا زمانی که خودت بخوای تا زمانی که اراده کنی.
-ویکتوریا