هر وقت مهسا با برادرش به کردستان برگشت
هروقت نیکا از خیابون سالم به خونه برگشت
هر وقت شیش گلوله از تن حدیث بیرو آمد...
هر وقت چشمان از دست رفته بینا شدند...
هر وقت صورت های از دست رفته تیمار شدن
هر وقت عزیزان به خانواده هاشون برگشتن...
اون وقت به بابا نوروز بگید بیاد...
هروقت نیکا از خیابون سالم به خونه برگشت
هر وقت شیش گلوله از تن حدیث بیرو آمد...
هر وقت چشمان از دست رفته بینا شدند...
هر وقت صورت های از دست رفته تیمار شدن
هر وقت عزیزان به خانواده هاشون برگشتن...
اون وقت به بابا نوروز بگید بیاد...