هر شب قبل از خواب بی آنکه با خبر باشی
جولان میدهی در خیالم
گاه با لبخندی گوشه ی لب
گاه با اشکی سرازیر از گونه
به هر جان کندنی شده خودت را نه
خیالت را حبس میکنم در خوابم
جولان میدهی در خیالم
گاه با لبخندی گوشه ی لب
گاه با اشکی سرازیر از گونه
به هر جان کندنی شده خودت را نه
خیالت را حبس میکنم در خوابم