🔰رستاخیزجهانیشدن در آینده نزدیک؟
✳ پاسخ واضحی در رابطه با رستاخیز جهانیشدن وجود دارد. ادعا این است که، حتی اگر جهان امروز کاملا مشابه نیست، در آینده این چنین خواهد بود.
به منظورتحلیل چنین ادعایی باید بهجای توجه به سطوح یکپارچگی در یک نقطه از زمان، به روند آن بنگریم. نتیجه بسیار جالب است. سالها پیش یکپارچهسازی در چند بعد به بالاترین حد خود رسیده بود. بهعنوان مثال محاسبات اولیه نشان میدهند کسری از جمعیت جهان که به صورت بینالمللی در گذشته مهاجرت کردند -سال ۱۹۰۰ اوج مهاجرت به حساب میآید (عصر مهاجرت)- از مهاجرین در سال ۲۰۰۵ بیشتر بوده است.
در ابعاد دیگر نیز سوابقی وجود دارد. اما این موضوع تنها در سالهای اخیر و پس از دورههای طولانی رکود وکسادی اقتصادی اتفاق افتاده است. به عنوان مثال اگرچه تا قبل از جنگ جهانی اول، میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی به عنوان نسبتی از نرخ تولید ناخالص داخلی به اوج خود رسید اما این میزان تا دهه ۱۹۹۰ هرگز به سطح قبلی خود برنگشت. در حقیقت، بعضی از اقتصاددانان استدلال کردند که قابل توجهترین تحولات رخ داده در طول چند قرن گذشته، کاهش سطح بینالمللی شدن در جریان بین ۲ جنگ جهانی بوده است وسرمایهگذاری مستقیم خارجی بهطور ویژه و برجسته این روند را نشان میدهد.
بهتر است چنین پیش بینی هایی را با درنظرگرفتن نیروهایی که در پشت این روندها وجود دارند، تکمیل نمود. دو نیروی پیشبرنده یکپارچگی فرامرزی را در نظر بگیرید که در دیدگاه رستاخیز جهانیشدن بسیار مورد تاکید قرار گرفتهاند:
✅ پیشرفتهای تکنولوژیکی، به خصوص در زمینه فنآوری ارتباطات
✅ تغییرات سیاسی که بسیاری از کشورهای جهان را درگیر اقتصاد جهانی کرده است
⁉سؤال اصلی در این زمینه این است که: آیا واقعا این دو نیرو در آینده نزدیک ما را به جهانی یکپارچه میرسانند؟
🆔@ECON_BUS
متن کامل:
http://bit.ly/2LOVLam
#جهانی_شدن #استراتژی #نیمه_جهانی_شدن #بازتعریف_استراتژی_های_جهانی #مدیریت_جهانی #بازرگانی_بین_الملل
منبع: مشاوران بین المللی کسب و کار IBC
✳ پاسخ واضحی در رابطه با رستاخیز جهانیشدن وجود دارد. ادعا این است که، حتی اگر جهان امروز کاملا مشابه نیست، در آینده این چنین خواهد بود.
به منظورتحلیل چنین ادعایی باید بهجای توجه به سطوح یکپارچگی در یک نقطه از زمان، به روند آن بنگریم. نتیجه بسیار جالب است. سالها پیش یکپارچهسازی در چند بعد به بالاترین حد خود رسیده بود. بهعنوان مثال محاسبات اولیه نشان میدهند کسری از جمعیت جهان که به صورت بینالمللی در گذشته مهاجرت کردند -سال ۱۹۰۰ اوج مهاجرت به حساب میآید (عصر مهاجرت)- از مهاجرین در سال ۲۰۰۵ بیشتر بوده است.
در ابعاد دیگر نیز سوابقی وجود دارد. اما این موضوع تنها در سالهای اخیر و پس از دورههای طولانی رکود وکسادی اقتصادی اتفاق افتاده است. به عنوان مثال اگرچه تا قبل از جنگ جهانی اول، میزان سرمایهگذاری مستقیم خارجی به عنوان نسبتی از نرخ تولید ناخالص داخلی به اوج خود رسید اما این میزان تا دهه ۱۹۹۰ هرگز به سطح قبلی خود برنگشت. در حقیقت، بعضی از اقتصاددانان استدلال کردند که قابل توجهترین تحولات رخ داده در طول چند قرن گذشته، کاهش سطح بینالمللی شدن در جریان بین ۲ جنگ جهانی بوده است وسرمایهگذاری مستقیم خارجی بهطور ویژه و برجسته این روند را نشان میدهد.
بهتر است چنین پیش بینی هایی را با درنظرگرفتن نیروهایی که در پشت این روندها وجود دارند، تکمیل نمود. دو نیروی پیشبرنده یکپارچگی فرامرزی را در نظر بگیرید که در دیدگاه رستاخیز جهانیشدن بسیار مورد تاکید قرار گرفتهاند:
✅ پیشرفتهای تکنولوژیکی، به خصوص در زمینه فنآوری ارتباطات
✅ تغییرات سیاسی که بسیاری از کشورهای جهان را درگیر اقتصاد جهانی کرده است
⁉سؤال اصلی در این زمینه این است که: آیا واقعا این دو نیرو در آینده نزدیک ما را به جهانی یکپارچه میرسانند؟
🆔@ECON_BUS
متن کامل:
http://bit.ly/2LOVLam
#جهانی_شدن #استراتژی #نیمه_جهانی_شدن #بازتعریف_استراتژی_های_جهانی #مدیریت_جهانی #بازرگانی_بین_الملل
منبع: مشاوران بین المللی کسب و کار IBC