كوسسا گلين
از رسوم كهن همدان مراسم كوسسا گلين بوده است كه همانند كوسسا چوپان در پايان چله بزرگ زمستان و در ايام مرسوم به چارچارانجام ميشد . گرچه مراسم كوسسا گلين مانند كوسسا چوپانان است ولي تفاوت انها در اين است كه كوسسا چوپانان به در خانه كساني مي رفتندكه صاحب دام بودند .كوسسا بمعناي لغوي به كسي گفته مي شود كه صورت وي بدون ريش و سبيل است اما در معناي مردم شناسي كوسسا نماد نازايي و عدم رويش است كه در نمايش با گذاشتن ريش و تغير چهره از حالت رخوت و نازايي خارج مي شود و با همراه كردن فردي بنام گلين ( عروس ) كه نماد دوباره زندگي ، از نو شدن، شادابي ، رويش و زايش است مژده امدن بهار و شكوفايي دوباره طبيعت را و رفتن سرما و سختي را به مردم ميدهد در واقع كوسسا گلين نمايشي نمادين از آمدن بهار ، آغاز رويش زمين ، سرسبزي و خرمي و شادي است و مردم با ديدن آنها شاد شده و به انان هديه ميدهند
كوسسا گلين شامل پنج نفر بودند : كوسسا ، كوسسا گلين ، كوله دار و دو نفر ساز زن
كوسسا فردي بود كه پوستين بلند و وارونه مي پوشيد ريش و سبيل مصنوعي مي گذاشت و پيشاني خود را با دستمال مي بست و در دو طرف سرش دو چوب بجاي شاخ مي گذاشت . بدور كمرش زنگوله آويزان ميكرد و چوبدستي بزرگي بدست مي گرفت عروس كوسسا گلين هم پسر بچه اي بود كه لباس زنانه بتن ميكرد و با دستمالي جلوي دهانش را مي بست كوله دار نيز يك كوله بزرگ براي دريافت هدايا بدوش مي گرفت . ساز زن نيز با نواختن آهنگهاي شاد مردم را از حضور كوسسا گلين آگاه مي كردند .
هدايا مردم معمولا شامل : آرد ، قند ، گندم ، بلغور ، كشمش و مويز ، نان و .... بود كه همه مردم آن را با دلخوشي به كوسسا گلين مي دادندچون كوسسا گلين از اهالي همان قريه بود مردم او را بخوبي مي شناختند كوسسا گلين به در همه خانه ها ميرفت و تقاضاي خير ميكرد اگر صاحبخانه رضايت كوسسا را جلب مي كرد كه هيچ در غير اينصورت كوسسا جلوي خانه روي زمين دراز مي كشيد و مي گفت ارباب من دارم مي ميرم تو بايد خرج كفن و دفن مرا بدهي در اين حال عروس كوسسا شروع به گريه و زاري ميكرد و بر سر و صورت خود مي كوبيد ساز زنها هم شروع به زدن مي كردند عروس سر كوسسا را بر روي پا قرار ميداد و با لحني سوزناك اشعار ذيل را مي خواند :
اي كوسسا ، هالاي كوسسا (اي كوسه ، واي كوسه)
طهارتسیز اؤلن كوسسا ( اي بي غسل مرده كوسه )
كوسسايو اؤلدوردولر ( كوسه را كشتند )
تپديلر سامانلوقا ( او را در كاهدان پنهان كردند )
اي كوسسا هالاي كوسسا ( اي كوسه واي كوسه )
كوسسا اؤزو اؤلمكدهدی( كوسه در حال مرگ است )
گؤزلري چؤلمكدهدی ( ولي چشمانش به ديزي است )
اي كوسسا هالاي كوسسا ( اي كوسه واي كوسه )
حلواسیز اؤلن كوسسا ( بي حلوا مرده كوسه )
كفنسيز اؤلن كوسسا( بي كفن مرده كوسه )
ارباب كفنين وئرر( ارباب كفنت را مي دهد )
خانیم نا(دا) خرجين وئرر( خانم هم خرجت را مي دهد )
ايووي(ائوینگ) آبادان خانم ( خانه ات آبادان خانم )
وقتي اين شعر خواني و عزاداري به پايان برسد صاحبخانه بايد هر طور شده رضايت كوسسا گلين را بدست اورده و او را راهي خانه بعدي ميكرد .از اين رو همه از ديدن كوسسا گلين خوشحال شده و با رغبت به او هدايا مي دادند .
با اينحال بايد گفت كه كوسسا گلين همه ساله در ابادي برگزار نميشد بلكه بيشتر در سالهاي خشكسالي اجرا ميشد . روستاي حسين اباد ناظم يكي از ابادي هاي معروف شهرستان ملاير بود كه مراسم كوسسا گلين در آن اجرا مي شد ...
#کؤسه_گلین
#کوسسا_گلین
#کوسا_گلین
@dargazinn@El_bilimi