❇️ اصطلاح
🔘 close call (noun)
خطر نزدیک
✅ I wasn’t hurt, but it was a pretty close call.
من آسیب ندیدم، اما خطر از بیخ گوشم رد شد. (موقعیت خطرناکی بود)
🔘 to have a close call (verb)
جان سالم به در بردن
✅ when his car collided with a lorry, he had a close call.
وقتی که ماشینش با کامیون تصادف کرد، جان سالم به در برد.
#idiom
🆔@EnglishEasySpeak
🔘 close call (noun)
خطر نزدیک
✅ I wasn’t hurt, but it was a pretty close call.
من آسیب ندیدم، اما خطر از بیخ گوشم رد شد. (موقعیت خطرناکی بود)
🔘 to have a close call (verb)
جان سالم به در بردن
✅ when his car collided with a lorry, he had a close call.
وقتی که ماشینش با کامیون تصادف کرد، جان سالم به در برد.
#idiom
🆔@EnglishEasySpeak