✍️خودش تنش میخاره لابد!
بسیاری از زنان بحق از این شاکی و نالانند که ظاهر و آرایش و پیرایش و لباس پوشیدنشان به نظر عدهای مجوز لازم برای دادن هر پیشنهاد و بستن هر اتهام و نسبت دادن هر ناسزایی میشود. نمونهها بقدری دردناکند که حتی اشاره به آنها هم مایه شرمساریست. از دستمالی کردن در کوچه و خیابان تا پیشنهادهای بیشرمانه در مهمانی و محل و کار، و توهینهای علنی و خصوصی در فضای مجازی. بعید میدانم فارغ از جنسیت، اگر کسی بویی از انسانیت و انصاف برده باشد، توهینهای جنسی و جنسیتی در فضای مجازی را که اغلب به صرف زیبایی و آراستگی یک نفر به سویش روانه میشود، محکوم نکند. چه بسیار که برای انتشار تصویری با لباسی که به نظر یک نفر- زن یا مرد فرقی ندارد- کوتاه یا زیادی «باز» آمده، یا نقل خاطرهای بیپروا، یا حتی گفتگویی درباره عادیترین عادات زنان، صاحب صفحه یا با اتهامهای سخیف روبرو میشود یا پیشنهادهای شرمآور. استدلال وقاحتپیشگان هم عموما همان است که صاحب پیاکین و پرادید بوق منگولی که در خیابان دنبال «تیکه» میگردند به زبان میآورند: این اگه خودش نمیخواست اینجوری خودشو درست نمیکرد داداچ!
حرف این یادداشت اما درباره این نحوه از آزار و خشونت و ستم نیست؛ که دیگر حرفی نزده نمانده در این خصوص. خواستم این مساله بدیهی (دست کم در سطح مخاطبان خودم) را دستمایه ظلمی کنم که سالهاست به خودم رفته و نادیده گرفتهام. آلبومی درست کرده بودم از پیامهای به شدت آزارنده که سالهاست به هر بهانهای دریافت میکنم و سکوت میکنم. همانطور که به اشتباه «زن نجیب این چیزا رو جار نمیزنه» زنان را به سکوت و تحمل و عادیپنداری مزاحمتها میخوانند، برای امثال من هم با «کسی که اظهار نظر سیاسی میکنه باید پوستش کلفت باشه» این کارها طبیعی پنداشته شده. و همین است که هر کس و ناکسی به خود اجازه میدهد هر اتهامی، از مزدوری حکومت تا جاسوسی اجانب را به من و امثال من بزند و هر جا دلش خواست اعلام کند. این را کسی به شما میگوید که صبر و تحملش در شنیدن و نگه داشتن نظرات مخالف و حتی توهین آمیز اگر تحسین آمیز نباشد قابل ملاحظه است. اما وقتی که این ناسزاگوییها به توهینهای خانوادگی و بدترین اتهامات شخصی میرسد سکوت میکنم یا اگر (به ندرت) پیامی را منتشر میکنم نام فرستنده را میپوشانم اینها مجوزی میشود برای مشتی یاوهگوی بیاخلاق (بعضا) مزدبگیر که هر ناسزایی را روانه کنند و خوش باشند که وقت و اعصاب یکی که مثل آنها نیست را به بازی بگیرند. لطفا نگویید مهم نیست و کار خودت را بکن؛ اگر جز این بود که سالها بیوقفه و بیمزد و منت نمینوشتم. اما اگر اینطور باشد به زنی که چون لباس زیبایی پوشیده «جنده» خطاب شده باید گفت اهمیت نده و لباس خودت را بپوش! این که طبیعی است، پرسش اینجاست که پس این ستم و خشونت روانی و کلامی چه میشود؟ اگر به مقتضای کاری که میکنید/لباسی که میپوشید/حرفی که میزنید/عقیدهای که دارید -و عدهای خوش ندارند- هر روز جنده و مزدور و خودفروش و نوکر این و آن (و البته «بیشعور» که ظاهرا خیلیها تازه کشفش کردهاند و اصرار هم دارند که روی محصولات دیگران اسکی بروند!) بشنوید چه؟
اصلا به هر دلیلی من فکر کنم که خامنهای/رضاپهلوی/سلیمانی/بیبیسی... خوب یا بد است، این چه مجوزی به یک عده میدهد که به من و خانوادهام تهمت بزنند و ناسزا بگویند و تازه خیالشان هم خوش باشد که کمترین واکنشی نمیبینند؟ این چه فرقی دارد با مزاحمت در خیابان و محل کار و فضای مجازی برای زنان و اطمینان داشتن از اینکه به خاطر قضاوت جامعه یا شرم یا نجابت یا ترس آنها، مزاحم در امان است؟
قضاوت با شما.
@FarjamiMahmud
بسیاری از زنان بحق از این شاکی و نالانند که ظاهر و آرایش و پیرایش و لباس پوشیدنشان به نظر عدهای مجوز لازم برای دادن هر پیشنهاد و بستن هر اتهام و نسبت دادن هر ناسزایی میشود. نمونهها بقدری دردناکند که حتی اشاره به آنها هم مایه شرمساریست. از دستمالی کردن در کوچه و خیابان تا پیشنهادهای بیشرمانه در مهمانی و محل و کار، و توهینهای علنی و خصوصی در فضای مجازی. بعید میدانم فارغ از جنسیت، اگر کسی بویی از انسانیت و انصاف برده باشد، توهینهای جنسی و جنسیتی در فضای مجازی را که اغلب به صرف زیبایی و آراستگی یک نفر به سویش روانه میشود، محکوم نکند. چه بسیار که برای انتشار تصویری با لباسی که به نظر یک نفر- زن یا مرد فرقی ندارد- کوتاه یا زیادی «باز» آمده، یا نقل خاطرهای بیپروا، یا حتی گفتگویی درباره عادیترین عادات زنان، صاحب صفحه یا با اتهامهای سخیف روبرو میشود یا پیشنهادهای شرمآور. استدلال وقاحتپیشگان هم عموما همان است که صاحب پیاکین و پرادید بوق منگولی که در خیابان دنبال «تیکه» میگردند به زبان میآورند: این اگه خودش نمیخواست اینجوری خودشو درست نمیکرد داداچ!
حرف این یادداشت اما درباره این نحوه از آزار و خشونت و ستم نیست؛ که دیگر حرفی نزده نمانده در این خصوص. خواستم این مساله بدیهی (دست کم در سطح مخاطبان خودم) را دستمایه ظلمی کنم که سالهاست به خودم رفته و نادیده گرفتهام. آلبومی درست کرده بودم از پیامهای به شدت آزارنده که سالهاست به هر بهانهای دریافت میکنم و سکوت میکنم. همانطور که به اشتباه «زن نجیب این چیزا رو جار نمیزنه» زنان را به سکوت و تحمل و عادیپنداری مزاحمتها میخوانند، برای امثال من هم با «کسی که اظهار نظر سیاسی میکنه باید پوستش کلفت باشه» این کارها طبیعی پنداشته شده. و همین است که هر کس و ناکسی به خود اجازه میدهد هر اتهامی، از مزدوری حکومت تا جاسوسی اجانب را به من و امثال من بزند و هر جا دلش خواست اعلام کند. این را کسی به شما میگوید که صبر و تحملش در شنیدن و نگه داشتن نظرات مخالف و حتی توهین آمیز اگر تحسین آمیز نباشد قابل ملاحظه است. اما وقتی که این ناسزاگوییها به توهینهای خانوادگی و بدترین اتهامات شخصی میرسد سکوت میکنم یا اگر (به ندرت) پیامی را منتشر میکنم نام فرستنده را میپوشانم اینها مجوزی میشود برای مشتی یاوهگوی بیاخلاق (بعضا) مزدبگیر که هر ناسزایی را روانه کنند و خوش باشند که وقت و اعصاب یکی که مثل آنها نیست را به بازی بگیرند. لطفا نگویید مهم نیست و کار خودت را بکن؛ اگر جز این بود که سالها بیوقفه و بیمزد و منت نمینوشتم. اما اگر اینطور باشد به زنی که چون لباس زیبایی پوشیده «جنده» خطاب شده باید گفت اهمیت نده و لباس خودت را بپوش! این که طبیعی است، پرسش اینجاست که پس این ستم و خشونت روانی و کلامی چه میشود؟ اگر به مقتضای کاری که میکنید/لباسی که میپوشید/حرفی که میزنید/عقیدهای که دارید -و عدهای خوش ندارند- هر روز جنده و مزدور و خودفروش و نوکر این و آن (و البته «بیشعور» که ظاهرا خیلیها تازه کشفش کردهاند و اصرار هم دارند که روی محصولات دیگران اسکی بروند!) بشنوید چه؟
اصلا به هر دلیلی من فکر کنم که خامنهای/رضاپهلوی/سلیمانی/بیبیسی... خوب یا بد است، این چه مجوزی به یک عده میدهد که به من و خانوادهام تهمت بزنند و ناسزا بگویند و تازه خیالشان هم خوش باشد که کمترین واکنشی نمیبینند؟ این چه فرقی دارد با مزاحمت در خیابان و محل کار و فضای مجازی برای زنان و اطمینان داشتن از اینکه به خاطر قضاوت جامعه یا شرم یا نجابت یا ترس آنها، مزاحم در امان است؟
قضاوت با شما.
@FarjamiMahmud