For Your Demons


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана



Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


آیا مرا دریافته‌اند؟ دیونیسوس در برابرِ مصلوب را؟


نه هیچ کلمه‌ای هرگز
و نه هیچ بحثی
نه از فروید و نه از مارتی
دست و ماشین شکنجه‌گر را متوقف نمی‌کنند.

ولی وقتی یک کلمه
در گوشه‌ی یک صفحه،
یا بر دیوار،
می‌تواند درد شکنجه‌دیده را تسکین دهد
ادبیات معنی پیدا می‌کند.


ماریا په‌ری رسی
دفتر تبعید


The devil is not as black as he is painted.

دانته
کمدی الهی


بی‌خوابی یعنی هجوم افکار، خیالات و اوهام. می‌دانم که تجربه‌اش کرده‌اید. هر چه دیرتر چشم‌های‌مان راضی به خاموش شدن شوند، مهمانی درون مغزمان شلوغ‌تر و باشکوه‌تر می‌شود و اگر این مهمانی به اندازه کافی ادامه یابد به نقطه‌ای خواهیم رسید که تمیز رویا و واقعیت برای‌مان بسیار دشوار خواهد بود. در این لحظه یعنی در ساکت‌ترین و خاموش‌ترین نقطه شب به رویایی می‌اندیشم بی‌نهایت زیبا‌. رویایی با حضور من، تو و این ترانه. به وقت نیمه شب در کافه‌ای پایین شهر، خیره به چشمان یک‌دیگر مشغول رقصیدنیم. عطر مدهوش کننده گیسوانت ناهشیارم می‌کند. گویی در خواب کودکی‌ام گمشده‌ام. نهان میان رویا و سایه‌ها. و آنجا که جز سایه‌ها هیچ نیست مرا به بوسه‌هایت می‌سپاری. سایه‌ها به کناری می‌خزند و من با لب‌هایت زاده می‌شوم. زین پس یقین دارم که مرگ مرده است و ما تا ابد در این لحظه زندگی خواهیم کرد. من تا ابد در این لحظه زندگی خواهم کرد.


سازوکار دفاعی عبارت است از واکنش ناخودآگاه خود (من) به عنوان قسمتی از شخصیت به منظور کاهش اضطراب از طریق تغییر در ادراک واقعیت. مکانیسم‌های دفاعی شیوه‌هایی هستند که افراد به‌طور ناخودآگاه در برابر رخدادهای اضطراب‌آور به کار می‌برند، تا از خود در برابر آسیب‌های روانی محافظت کنند. این اصطلاح همچنین اشاره به عملکرد دفاعی غریضی و طبیعی موجودات و از جمله انسان دارد که در مواجهه با خطر، استرس و اضطراب موجب ترشح هرمون کورتیزول شده و موجود یا فرد ناگزیر از انتخاب بین نبرد یا گریز خواهد شد.


ناگزیر بود دست تنها یاد بگیرد، دست تنها بزرگ شود، با زور، با قدرت، دست تنها اخلاقیات و حقیقت خود را بیابد، تا این‌که سرانجام به‌صورت آدم به‌دنیا آید و سپس با تولدی سخت‌تر دیگر بار به‌دنیا آید، یعنی این‌بار برای دیگران.


آدم اول
آلبر کامو


به مناسبت ۴۰ سالگی اوا گرین.

عزیزانم به چشمانش نگاه کنید؛ گویی تمام رازهای جهان را در خود پنهان کرده. این چشم‌ها! این چشم‌های گناه‌آلود و اغواگری که از بدو گشوده شدن به تمام کابوس‌ها و رویاها چشمک زده. او انگار از افسانه‌های ناگفته آمده؛ متعلق به این زمان و مکان نیست. معصوم، مبهم و قدرتمند. آمیزه‌ای از تناقضات. باشکوه است!


در افسانه‌های یونانی، آتروپوس یکی از سه دختران شب و الهه قضا و قدر بود که با بریدن بند زندگی بوسیله آنچه که "قیچی نفرت" نامیده شده، به زندگی هر موجود فانی‌ای پایان داد. آتروپوس با کمک دو خواهر دیگرش این کار را انجام می‌دهد. کلوثو با ریسیدن بند‌ها و لاکسیس با اندازه گیری طولِ آن‌ها، او را یاری کرده‌اند. کلوثو جوان‌ترین و مهربان‌ترین آن‌ها بود اما آتروپوس که در این امر جدی و مصمم بود دو خواهر خود را متقاعد می‌کند تا او را در نابودیِ فناپذیری و مرگ و میر یاری کنند.


«We are most dishonourable towards our God: he is not PERMITTED to sin.»

«آن که با خدای ِ خویش از همه بیش نیرنگ می‌بازد، شایسته‌یِ گناه کردن نیست.»

فراسوی نیک و بد
فریدریش نیچه




Репост из: Satan
You're all bloody doomed.


شرح حال!


پوسترهای رسمی سریال پنی دردفول


موسیقی متن محسورکننده‌ی سریال پنی دردفول.

دیدن این سریال را بارها به همه‌تان پیشنهاد کرده‌ام. در دیدنش تعلل نکنید زیرا علاوه بر موسیقی زیبایی که اکنون شنیدید، فضای فانتزی و ویکتوریایی، دیالوگ‌های شکسپیرگونه و شاعرانه و حضور پررنگ ادبیات گوتیک در آن باعث خلق چیزی شده که مطمئنا در سریال‌های زیادی تجربه‌اش نخواهید کرد.


Deep into that darkness peering, long I stood there wondering, fearing,

Doubting, dreaming dreams no mortal ever dared to dream before;

    But the silence was unbroken, and the stillness gave no token,

    And the only word there spoken was the whispered word, “Lenore?”

This I whispered, and an echo murmured back the word, “Lenore!”—

            Merely this and nothing more.


قسمتی از شعر The Raven، سروده ادگار آلن پو. کاملش را می‌توانید اینجا بخوانید.


Van Gogh’s World Through the Perspective of a Tilt-Shift Lens

Показано 16 последних публикаций.

23

подписчиков
Статистика канала