Geniuses Group


Гео и язык канала: не указан, не указан
Категория: не указана


گروهی هدفمند و انتفاعی برای توسعه فناوری محور انواع پروژه ها و محصولات با داشتن بالاترین سطح پایداری سازمان و جامعه هدف
https://geniuses.group
https://github.com/GeniusesGroup/
https://discord.gg/BZg2Xkmwku
https://castbox.fm/va/5612871

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
не указан, не указан
Категория
не указана
Статистика
Фильтр публикаций


تشویق برای یک نفر، تنبیه برای همه! نگاهی به سیستم پاداش و تنبیه

متاسفانه بر خلاف نظر رایج در مدیریت که میگن برعکس رسم و شعار بالا (که در ساختارهای نظامی رایج هست) عمل کنیم، جامعه اشتباهات یک اکوسیستم (سازمان، کشور، جامعه، ...) را پای همه عضوهای آن اکوسیستم می نویسد! خوب یا بد بودن این موضوع جای بحث داره که در این پست امکان باز کردنش نیست. ولی جالبه روش سومی هم داریم که اینروزا زیاد به عنوان نظم خوب ازش یاد میشه و این هست که کلا تنبیه را از مدل فکری و عملی حذف کنیم! شاید شنیدید که میگن در یک حادثه ما دنبال مقصر نیستیم و صرفا می خوایم ریشه ایجاد مشکل را پیدا کنیم و جلوگیری کنیم از ایجاد دوباره آن! بحث مسئولیت پذیری و مقصر یک #تصمیم_گیری اشتباه را کاملا نادیده میگیرند و میگویند مقصر در یک حادثه اصولا وجود ندارد و نمی توان یا نباید تنبیه برای کسی در نظر گرفت! ولی این موضوع برخلاف #فرگشت (#تکامل معادل بسیار گمراه کننده ای برای کلمه Evolution هست، بیایید استفاده اشتباه را اصلاح کنیم) #هوش در موجودات زنده نیز هست، که می دانیم، تنبیه جز جدایی ناپذیر از فرآیند یادگیری، هوش و هوشمندی هست. اگر با این موضوعات آشنایی کافی ندارید، این پست در جهت معرفی پادکست ذهن زیبا را ببینید و بشنوید.

از دید نگارنده این پست، اصولا هرگونه تلاش برای پاک کردن کامل فهم مسئولیت پذیری و تنبیه، اشتباهی مهلک هست و بنظر میرسد می توان مدل های بهتری برای دغدغه های مطرح شده، مثل پیش گیری از ایجاد حس ناامنی برای متخصصان در سازمان ها که باعث فرار از تصمیم گیری میشه، در نظر گرفت. ایجاد تعادل بین تنبیه و پاداش بسیار مهم است زیرا پاداش در غیاب جریمه، موثر نخواهد بود و بالعکس. اگر دنبال جواب کمی سرراست تری هستید، نوع رویکرد و فهم #بیمه می تواند ایده جذابی برای پیاده سازی ایجاد مسئولیت پذیری و کنترل تصمیم گیری های بی پروا در هر اکوسیستمی باشد. یادمون باشه ابزارهای بر پایه کلمه بیمه (مثل بیمه ماشین یا درمان) که یک موضوع #علمی می باشد، نباید #تفکر ما را محدود کنند. اینجا نمی خوام با آوردن مثال عینی، #خلاقیت شما در مدل سازی مفهوم بیمه در تصمیم گیری های اعضای سازمان خودتون را محدود کنم، به عنوان تمرین تفکر و مدل سازی، اگر دوست داشتید در کامنت های این پست به ما بگید مدل سازی جذاب دو حوزه تصمیم و بیمه چی می تونه باشه از دید خودتون. یک راهنمایی کنم که در ابتدای برای ساده سازی فرآیند مدل کردن، به جای #پول به #اعتبار فکر کنید!

حالا چی شد این موضوع را مطرح کردم! در طول چند هفته گذشته خیلی با دوستان مختلف و نوشته های مختلف برخورد کردم که ارتباط خیلی مستقیمی به این موضوع داشت (مثلا اینجا یکی از دوستان (مهدی طهرانی عزیز) این مقاله را در گروه چت ما البته بدون نگارش نظر خودش فرستاد)، خواستم ربط بدم به کل دغدغه های اون موضوع قبلی و نوشته ای در این باب داشته باشیم.
در خصوص آن مقاله ارسالی بنظرم خیلی با فهم اشتباه از #علم مقاله نگارش شده. البته این موضوع مختص به این نویسنده نیست و عدم درک علم در بین انسان ها موضوعی رایج هست. اگر حوصله خواندن مقاله را داشتید خیلی به نحوه مقایسه ها (قیاس ها) توجه داشته باشید! رعایت عدم ایجاد یا افتادن در #سوگیری ها و عدم استفاده از #مغالطه ها از پایه های تعریف علم (در #فلسفه_علم به عنوان حوزه شناخت خود علم) هست که متاسفانه رعایت کردنشون خیلی سخت هست، مخصوصا اگر یادگیری موثر و کافی نداشته باشیم، متاسفانه مقاله سرتاسر پر بود از این دام ها!
- Computers are 100 percent human creations, no less than spoons and baseballs. There is no science of spoons
- it’s OK to create an academic department of Tablecloth Science
- math isn’t a “science” in the normal sense of the word
- computers are just fancy machines, How would you feel about “Refrigerator Science?”

البته نویسنده نقدهایی که در انتها آورد را درست میگه (به بحث این پست مربوط میشه)، ولی ربطی به نقد در مسیر عنوان مقاله نداره و اصولا نقد به اکوسیستم حول #علوم_کامپیوتر و #توسعه_نرم_افزار هست. مثلا میگه نصب نرم افزار کابوس هست! عزیزانی که هر چی بهشون نقد می کنیم که رویکردهای فعلی توسعه نرم افزار فرسنگ ها به دور از واقعیت های مورد نیاز جامعه هست، تحویل بگیرند! اشتباهات فاجعه بار این عزیزان پای همه اکوسیستم نوشته میشه متاسفانه (تیتر این پست)! نگارنده مقاله به این عزیزان تیکه هم انداخته و بهشون صفت “Computer Sadly-Deficient Engineering” میده!
- Software project management methods don’t work.
- Installing standard software is a nightmare.
- Software QA is broken.
- Software is full of horrible bugs.
- Software is full of horrible security holes.
- Software is driven by fashion instead of sound practice.


ذهن زیبا

🧠 اگر تا حالا وقت نکردید عمیق تر در شاخه میان رشته ای #علوم_شناختی (Cognitive Science) در خصوص کلماتی مثل مغز، نورون، ذهن، هوش، یادگیری و ... پژوهش (جست و جو و مطالعه به قصد یادگیری دانش های مرتبط) کنید یا حتی دلیلی برای اینکار نداشتید، پیشنهاد می کنم این #پادکست را دنبال کنید و با گوش دادن بهش کلی #تلنگر_ذهنی براتون ایجاد بشه که برید حتی عمیق تر راجب به این موضوعات کنجکاوی کنید. قطعا بدلیل ذات میان رشته ای بودن این حوزه هیچ پشیمانی از پژوهش نخواهید داشت.

🎙 در فصل اول، آسیه علیخواه، زیست‌شناس و پژوهشگر ژنتیک، کتاب «تاریخچهٔ مختصر هوش» اثر مکس بنت رو براتون تعریف می‌کنه. 👩‍🔬📚

لینک‌ها:
CastBox | Spotify | Apple Podcast

دلیل معرفی و نگارش این پست:
دیدم کانال خوب فلسفه علم این پادکست را معرفی کرده و چند روز پیش هم دیدم سازمان خوب تلسی یک نشست گذاشته که بانو علیخواه را اونجا هم دعوت کردند، قطعا نشانه های خوبی برای دنبال کردن ایشان خواهد بود.


تو مو بینی و مجنون پیچش مو ( شعری از وحشی بافقی » فرهاد و شیرین)
در ادامه پست تبیین کلمه معماری و معمار، قبل از اینکه به کلمات بعدی مهم در این مسیر یعنی ساختار و چارجوب بپردازیم، چند مثال عینی تر را با هم بررسی کنیم که کمی بهتر بفهمیم اون فرآیندهای طراحی و ساخت سیستم که گفتیم چی هستند. و چقدر این ضرب المثل ابتدای پست، برای درک چرایی فهم عمیق موضوعات دلچسب هست.

با دو مثال کامپیوتری شروع کنیم.
- شاید در نگاه اول CDN ها مثل microservice خیلی جذاب و خوب باشند ولی در واقعیت به پیچیدگی هایی که به سیستم های نرم افزاری اضافه می کنند واقعا نمی ارزند! اگر با نگاه کامل بررسی کنی مصداق بارز ضرب المثل "تو مو میبینی، من پیچش مو" هست واقعا. مثلا این مقاله را بخونید. شاید در نگاه اول بگیم خوبه که داده در نزدیک ترین سرور به کاربر serve بشه ولی در عمل میبینیم که ما با برون سپاری یکسری از کارها عملا مجبوریم کلی نیازمندی دیگه را هم برون سپاری کنیم مثلا نیاز داریم بدونیم چه کاربری از کجا درخواست داده، چی درخواست داده، جواب اون سرور بهش چی بوده و ... خوب اینجا مشکلات شروع میشه. اول که هرگونه مشکلی در سیستم سازمان برون سپاری شده بوجود بیاد روی سیستم ما تاثیر میذاره! از این گذشته برون سپاری انجام شده شاید در نگاه اول با هزینه کمتر، کارکرد بهتری را برای ما به ارمغان بیاره ولی واقعیت قطعا چیز دیگری هست. سیستم برون سپاری شده برای دیگر نیازمندی های ما مصداق بارز دیگر ضرب المثل فارسی یعنی "خر را میارند پای بار" (ردِّ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه، در شاهنامه ی فردوسی - که گر خر نیاید به نزدیک بار/ تو بار گران را به نزد خر آر) می باشد، که بجای بودن منطق پردازشی، مورد نیاز داده تولید شده در سرور مرتبط، سازمان برون سپاری مجبور میشه داده را با هزینه گزاف به سرور ما برسونه! یادمون باشه این هزینه شامل زمان هم میشه، یعنی ما با قطعا با تاخیر داده را بدست میاریم فارغ از اینکه ممکنه اصلا بدست نیاریم!
یادمون باشه مفهوم بالا که بهتره منطق بره جایی که داده تولید میشه موضوعی مهم در stream processing هست و می تونید با این عبارت کلیدی بیشتر بخونید.
اگر هم دنبال راه حل هستید که چجوری به اون نیازمندی اصلی که CDN بهمون ارائه میده را حل کنیم درک فهم edge computing و حل مشکلات مرتبط با این موضوع با unikernel ها می تونه گزینه به شدت خوبی باشه.
- اگر ما با عبارت "مرجع تسویه" در سیستم های مالی آشنا نباشیم اصولا دنیای متفاوتی از درک سیستم های مالی خواهیم داشت و نوع نگاه و مدل کردن ما به شدت متفاوت خواهد بود. یعنی سیستمی را طوری معماری می کنیم که شاید در نگاه اول سیستم مالی (مو) باشد ولی در عمل ظرافت های مورد نیاز یک سیستم مالی (پیچش مو) را نخواهد داشت.

یک مثال هم از دنیای ساختمان (عمارت های انسانی) بزنیم.
اگر ما قصد طراحی سیستم تاسیساتی یک ساختمان را داشته باشیم عدم آشنایی ما با عبارت "پمپ حرارتی" و استفاده از مفاهیم تجاری مثل "کولر گازی" دنیای ذهنی کاملا متفاوتی را برای ما میسازه و نمی تونیم درک درستی از عملکرد سیستم های پمپ حرارتی داشته باشیم. برای درک درست هم در عبارت "پمپ حرارتی" باید بدونیم حالتی از "انرژی" هست و کلی قوانین مرتبط هست که ما باید در خصوص انرژی برای معماری یک سیستم بر پایه این کلمه بدونیم.


پ.ن:
- بنظرم cloudflare به اشتباه به نیازمندی های سطح auditing میگه log! اگر بخوایم این مدل به هر data model یا data field که در سیستم برای توسعه دهنده ها ایجاد میشه از صفت log استفاده کنیم عملا داده هایی مثل metric هم میرن در زیر دسته log ها که بنظرم صحیح نیست. بنظرم log ها را فقط برای ثبت خطاهای سیستمی استفاده کنیم، هر چند بهتره کلا این کلمه دارای برداشت چندگانه را کنار بذاریم.
- دلیل اشاره به پست کلادفلر، این نوشته یکی از دوستان در لینکدین بود. و دلیل بعضی از دیگر مثال ها گفت و گو در زیر این پست کامیونیتی DDD


#معماری و #معمار
بنظر میرسه تعریف خیلی خوب و کوتاه از معماری میشه "فرآیندهای طراحی و ساخت سیستم ها می باشد." و معمار هم قاعدتا میشه "فرد متخصص در حوزه #تصمیم_گیری های مرتبط با معماری یک سیستم"
بنظر تعریف ها جامع و کامل هستند، ولی چرا در عمل، تصمیم گیری های این حوزه همیشه چالش برانگیز هست و با اینکه حتی سازمان ها برای توسعه انواع محصولات در بخش های مختلف اقتصادی (از ساختمان تا کارخانه، نرم افزار و ...) از متخصصان مرتبط هم استفاده می کنند، توسعه محصولات با این همه چالش و گرفتاری روبرو هست. مگر به جز اینه که معماری قراره نقشه راه توسعه ما باشه؟؟ پس چرا این همه بی راهه رفتن با وجود نقشه راه؟؟ آیا مشکل از نقشه راه هایی هست که متخصص نماها برای سازمان ها ایجاد می کنند؟؟ چجوری به عنوان یک عضو در سازمان (چه مدیر بالادستی چه زیردستی) بفهمیم نقشه ترسیمی توسط معماران ما را به کدام سمت میبرند؟؟
بیایید برای پاسخ دادن به سوالات قبل، و شفاف کردن و زدودن فهم اشتباه از کلمه معماری و معمار، یکم با توضیحات بیشتر، آنها را تبیین کنیم.

- نباید فراموش کنیم موضوعات مطرح شده در انتزاع های خیلی پایین (شالوده های) اندیشه قرار داره و قطعا چون خیلی روی انتزاع های بالادستی خودش تاثیر میذاره، نیاز به کلی تفکر داره. حتی عملا چون انتزاع های بالادستی در ذهن خواننده شکل گرفته، شاید حتی به نوعی تغییر پارادایم باشه موضوع و کلی پیچیدگی دیگر! مهارت #تفکر_انتقادی اینجا خیلی به شما کمک می کنه.
- باز نباید یادمون بره فهم معماری و معمار یک مدل ذهنی توصیفی ما انسان ها برای سیستم های انسان_ساخت هست. مثلا توسعه بر اساس مدل #تکامل در دنیای موجودات زنده، نیاز به فهم معماری نداره و بر اساس آزمون و خطا و نظریه ای تحت عنوان انتخاب طبیعی شکل میگیرد.
- یادمون باشه ذهن (در مدل تبیین شده در #علوم_شناختی) انسان ها، اینروزا بخش زیادیش انسان_ساخت شده، پس فهم معماری و معمار برای توسعه ذهن هم قابل استفاده است. کلمات مرتبط مثل مربی و منتور به نوعی معمار ذهن ما هستند. فهم این دو کلمه را سعی کنید فارغ از اکوسیستمی که درش فعالیت بیشتری دارید بدست بیاورید.
- کلمات معماری و معمار، در علوم مختلف کاربرد دارد و حتی میشه گفت اینقدر که در علوم مرتبط با ساختمان در اینترنت برای این کلمه مطلب هست برای دیگر علوم موجود نیست. در حوزه مرتبط با هر علم، کلمه سیستم در تعریف را هم به کلمه پر کاربرد آن علم تغییر می دهند. مثلا وقتی از کلمه معماری در علوم مرتبط با ساختمان استفاده می کنیم، منظور معماری ساختمان هست. هرچند در همان علوم برای مشخص کردن معماری دیگر سازه ها، از مثلا معماری ساختمان پل استفاده می کنند. کلمه دیگری که باز در علوم مختلف متفاوت هست، کلمه ساخت هست که باز در علوم مرتبط با ساختمان از فعل بنا کردن استفاده می شود. در حوزه ساختمان باید بین کلمات building و construction تمایز قایل بشیم. اولی در حوزه معماری ولی دومی در حوزه عملیات ساخت استفاده می شود.
- در تعریف از کلمه ساخت (build) استفاده کردیم. باید رفع ابهام کنیم و بگوییم ساخت با پدید آوردن کمی متفاوت است. پدید آوردن بیشتر در ایجاد چیزهایی استفاده می شود که بدون طرح و برنامه مشخص و مکتوب استفاده می شود ولی ساخت یعنی درست کردن براساس نقشه و طرح قبلی. ولی چیزی که در عمل مشاهده میشه به شوخی میگن حتی یک کارگر ساده هم اجازه نظر دادن در معماری ساختمان را دارد! بحث این نیست کسی نباید نظر بدهد، بحث سر تمایز قایل شدن در #تصمیم_سازی و #تصمیم_گیری می باشد.

از اینجا به بعد برای کمی بسته شدن زاویه نگاه، معماری نرم افزار را انتخاب می کنیم. با توجه به تعریف و تبیین ارایه شده، بنظرتون آیا معمار نرم افزار، صرفا می تواند بر حسب تجربه پاسخ پرسشی را در مسیر توسعه بدهد؟ آیا معمار نرم افزار می تواند بدون #بینش عمیق از کل سیستم مورد توسعه و علوم مرتبط با آن (#تفکر_سیستمی)، ادعای پاسخ گویی صحیح به مسائل داشته باشد؟
بذارید کلمات را در تعریف با تبیین های ارایه شده جاگذاری کنیم تا جوابگویی به سوال مطرح شده کمی راحت تر شود.
معماری نرم افزار: فرآیندهای طراحی و درست کردن نرم افزار بر اساس طرح و نقشه قبلی!
معمار: متخصصی که فرآیندهای طراحی و درست کردن نرم افزار را مشخص می کند!
فکر کنم وضوح بیشتری الان نسبت به کلمات مورد نظر داریم و نقدهای وارد به این حوزه شفاف تر هستند. انتخاب فرآیندها یعنی طرح و نقشه، که می تونیم بهش #ساختار و #چارچوب_توسعه نسبت بدیم.

در نهایت از دید نگارنده این متن، #معماری بدون #چارچوب تهی از معنا هست! و در بهترین شرایط ما با یکسری نظر شخصی برای پرسش های مسیر توسعه طرف هستیم. در پست های آینده بیشتر کلمات مرتبط بخصوص، چارچوب را موشکافی خواهیم کرد. اگر وقت و حوصله ای هم بود صوت این جلسه را گوش کنید، قطعا موضوعات این پست در 1.5 ساعت بیشتر باز شدند.


با افتخار به دعوت دوستان جامعه کد & کافی #جلسه بسیار جذابی در حوزه تعریف و تبیین عبارت software architecture برگزار کردیم. در کامنت های این پست تاپیک ها و صوت جلسه در دسترس هست. امیدوارم مشابه فیدبک های بسیار خوب افراد حاضر در جلسه دیگر دوستان هم بتوانید از محتوای این جلسه استفاده کنند و اگر سوال یا ابهامی بود حتما مطرح کنند. در این پست هم سعی خواهم کرد به شکل خیلی خلاصه تر، این عبارت را تعریف و تبیین ساختار یافته تری ارائه دهم.


بیایید یکدیگر را به تفکر عمیق‌تر و پرسشگری دعوت کنیم!
با دو روز تاخیر روز جهانی #فلسفه را به دوستان #فیلسوف تبریک میگم. تاخیر پیش آمده در تبریک بخاطر همزمانی با روز جهانی DDD بود. این همزمانی البته جای تفکر و اندیشن زیادی هم قطعا داره!
متاسفانه دو کلمه فلسفه و فیلسوف به شکل عجیبی دارای تعریف مبهم و حتی کج فهمی در ذهن جامعه داره و وقتی در هر دو جهت مثبت و منفی کسی که زیاد پرسش ایجاد می کنه را فیلسوف و حوزه فعالیت ذهنی او را فلسفه نام گذاری می کنند. ولی واقعیت این هست که
- فیلسوف در معنای لغوی یعنی دوستدار دانایی با این ترکیب philo (دوستدارِ) sophos (دانایی). پس هر نوع #پرسش_گری به معنای فیلسوف بودن نیست و هر #پرسش ی هم در حوزه فلسفه نمی تواند قرار گیرد. نمی خواهیم هیچ محدودیتی ایجاد کنیم و مثلا بگوییم پرسش صحیح و غلط داریم، خیر. از دید نگارنده، اعمال هر نوع #فیلتریگ در این حوزه اشتباه هست و صرفا می توانیم پرسش ها را به پرسش فعلا خوب و فعلا نامناسب در زمان فعلی" برچسب زد.
- فلسفه در معنای لغوی یعنی خِرَد دوستی. لذا هر چیزی که مرتبط با حوزه خرد مرتبط می باشد می تواند در این حوزه ورود کند ولی یادمون باشه ورود صرفا جهت طی مسیرهای مشخص جهت کمک به افزایش خرد و تفکر است. پس این طی مسیر به معنای پاسخ گویی به پرسش برای افزایش خرد هست نه ماندگاری عمیق و طولانی در حوزه فلسفه. هر چند موضوعاتی مانند #فلسفه_اخلاق سالیان درازی هست که در حوزه فلسفه باقی مانده است ولی هر روز به عمق این حوزه فکری افزوده می شود.
اگر کل اطلاعات بشر را در یک دایره قرار بدیم بخشی از آن (قابل محاسبه و کمی سازی نیست بنظرم فعلا) حوزه #دانش بشری می باشد و زیر مجموعه ای از دانش بشر مرتبط با حوزه فلسفه می باشد و در ادامه زیرمجموعه ای از حوزه فلسفه، حوزه #علم قرار میگرد.
در نهایت همانطور که در جلسات #فلسفه_علم هم اشاره کردیم هیچ #اندیشمند ی بدون داشتن جعبه ابزارهای مرتبط نمی تواند در حوزه فلسفه و زیر مجموعه آن یعنی علم فعالیت داشته باشد. در همین جهت پیشنهاد می کنم به دنبال یادگیری مهارت‌های اندیشیدن باشید حتما.

در انتها اشاره کنیم که به همین مناسبت هم موسسه خوب تیزفکری تخفیف استثنایی بر روی بسته‌های آموزشی خودش گذاشته، اگر فردی هستید که نیاز به اجبار از سمت دیگران برای #یادگیری دارید و البته که نیاز به محصولاتشان داشتید، فرصت خوبی برای خرید هست.
▫️استدلال‌ورزی نقادانه، تا توانایی نقد اصولی و منطقی را پیدا کنیم.
▫️پرسشگری نقادانه، تا در هر موقعیتی بهترین پرسش‌ها را بپرسیم
▫️فلسفه‌علم، تا به مهمترین چالش‌ها و مرزبندی‌ها در فلسفه علم قرن بیستم آشنا شویم.
▫️و بلاخره، «رایج‌ترین مغالطه‌ها» تا اینگونه استدلال‌ها را در گفتگوهای روزمره تشخیص دهیم.


امروز روز جهانی DDD هست. عزیزان انجمن DDD_IRAN هم به رسم جهانی، این روز را مانند دیگر کشورها، یک رویداد آنلاین ترتیب دادند که در لینک زیر قابل مشاهده هست.
https://www.youtube.com/live/SKHVDxSVMgE
https://www.youtube.com/live/6YG9CIY4exg

یادمون باشه عبارت Domain Driven Design مثل خیلی از عبارات دیگه حوزه #توسعه نرم افزار بیشتر جمع آوری یکسری اصول و مفاهیم کنار هم برای شکل دهی یک #مدل_ذهنی برای #توسعه_دهنده بهتر بودن، هست، ولی قطعا اصول دیگر هم قطعا مورد نیاز هست. در نرم افزار انجمن جهانی DDD جمله زیر اومده که بنظرم وصف خوبی از هدف DDD هست.
A community driven platform for people who want to get more in depth knowledge of Domain-Driven Design and solving complex business problems.

پ.ن: قطعا بنده هم مثل شما نمی دونم ارائه های این رویداد خوب و مفید خواهد بود یا نه، ولی امیدوارم با انتقال اطلاعات دقیق و عملی، ارائه ها مفید باشه و حداقل کمی افسانه زدایی کنه موضوعات حول این کلمه DDD را

705 0 10 1 15

#عوام_گرایی (#پوپولیسم، ویکی پدیا) شاید در نگاه اول نهایت #عدالت باشد ولی در عمل منشا شر!
عوام‌گرایی خواست مردم را عین حق و اخلاق می‌داند و بر آن است که می‌باید میان مردم و سازمان (حکومت، شرکت، ...) رابطهٔ مستقیم وجود داشته باشد. خوب تا اینجای کار که مشکلی دیده نمیشه، پس چرا اینقدر این کلمه و صفت منفی شده اینروزا! مشکل از جایی هست که تحریف در #واقعیت ها و خواسته ها خیلی راحت تر از چیزی که فکرشو کنیم می تونه ایجاد بشه (یکی از دلایلش را اینجا گفتیم). و متاسفانه وقتی با #فیلترینگ گسترده اطلاعاتی در یک سازمان روبرو باشیم عموما اولا #نقد به واقعیت متصور شده شکل نمیگیره و بدتر از آن امکان گفت و گو برای اشاعه آن نقد و حتی ایجاد تصویر های واقعی تری از نقد هم نخواهیم داشت. یادمون باشه #توسعه یعنی حل مسائل جمعی، مسئله تا درست شناسایی نشه، حل نخواهد شد.

برای درک بهتر موضوع به دو مثال زیر دقت کنید:

- یکی توییت زده بود اگر ایلان ماسک فقط 6 میلیارد (حدود 2% اون موقع اگر اشتباه نکنم) از ثروت خودش را به آفریقایی ها بده، این قاره دیگه گرسنه ای نخواهد داشت و ایلان هم به این فرد جواب داد که اگر تو برنامه ای ارائه ای بدی که واقعا این موضوع امکان پذیر باشه قطعا انجامش میدم. ولی خوب مثل همیشه صرفا یکی بدون هیچ درک عمیقی از واقعیت و نگارش یک برنامه عملیاتی برای آرمان خود یعنی ریشه کن کردن گرسنگی، حرفی را زد که به دلیل جریان داشتن گفت و گو در آن جامعه (توییتر) عملا خیلی زود نقد جدی بهش وارد شد و نتوانست از نقد ها عبور کند و در نطفه خفه شد.
- با توجه به عدم ارائه داده کافی در این مقاله، تحلیل های مقاله می تونه به شدت گمراه کننده باشه. مثلا شاید بودجه تعادلی شهر تهران (یا هر شهر مبنایی) نسبت به دیگر شهرها خیلی خیلی مازاد باشه و این مازاد داره از طریق تصویب و اخذ عوارض (مالیات که هر جور حساب کنی میشه دزدی سیستماتیک!) کسب میشه، و عملا حیف و میل میشه مثلا با استخدام های بیش از اندازه.
اگر نقدهای جدی به این مقاله و نوع نگاه وارد نشه و این مقاله را یک تصمیم ساز ارشد بخونه، تنها راهی که به ذهنش میرسه افزایش عوارض نوسازی، برای کاهش سهم دیگر عوارض و مالیات ها خواهد بود، در صورتی که شاید واقعا مشکل از جای دیگری باشه و براحتی میشه عوارض های (غیر قانونی) ساخت و ساز را حذف کنیم که سهم دیگر عوارض به میانگین جهانی برسه. البته که اینکار سخت هست چون نیاز به افزایش کیفیت حکمرانی شهری داره که نتیجه حتی بهتری رسید.


خوب اگر در مورد اول با #فیلترینگ اطلاعات جلوی نقد و گفت و گو، گرفته شده بود، حتی می توانست آن حرف با رسیدن به سطوح تصمیم سازی های کلان آن جامعه یا دیگر جوامع (حکومت ایالات متحده آمریکا) با ایجاد قوانین اشتباه سعی در اجرای ایده ای را داشته باشند که عملا نه به اهداف خودش خواهد رسید و قطعا باعث از بین بردن انگیزه تولید ارزش و ثروت در افراد مختلف (اینجا ایلان ماسک) میشد. ولی متاسفانه با #فیلترینگ گسترده اطلاعاتی در سازمان حاکمیتی ایران در مثال دوم میبینیم که اصولا نقدی شکل نمیگیره یا اگر هم نقدی باشه در جهت معکوس یعنی کاهش #کیفیت_زندگی (#به_زیستی) جامعه اتفاق میافته. البته که شرط لازم جریان اطلاعاتی هست ولی قطعا شرط کافی نیست. شروط دیگه مثل آشنایی هر چه بیشتر جامعه با #دانش های موثر مثل #تفکر_انتقادی قطعا نیاز هست برای این موضوع. این پست از کانال دکتر صمدی عزیز بنظرم ادامه راه جذابی در خصوص شرط دیگر مطرح شده است.

یادمون باشه فهم عوام گرایی در هر جامعه ای قابلیت طرح داره، پس در سازمان خصوصی که درش مشغول هم هستید، مطرح می باشد. اگر مثالی از تحریف واقعیت ها و ایجاد خواسته های اشتباه در جمع، در سازمان خود یا دیگران میشناسید با ما در میان بگذارید.


شناخت احساسات و توانایی در نام دهی صحیح آنها برای هر انسانی، دانش موثر زندگی با کیفیت هست.
شاید به نظر خیلی ساده و بدیهی باشه که یک فرد بتونه براحتی احساسی را که در یک لحظه داره با استفاده از کلمات مشخص کنه تا دیگران حس اون فرد را درک کنند، ولی واقعیت ماجرا این هست که این موضوع یکی از سخت ترین کارهای ممکن برای هر انسانی است. البته این سختی در دیگر بخش ها هم وجود داره مثلا در روان شناسی موضوع معناسازی (تعریف کلی، تعریف در روان شناسی) که خیلی هم بی ربط به متن مشخص شده در عنوان پست نیست، باز از کارهای سخت تفکری برای انسان هست.
احساساتی که هر انسان می تونه در طول زمان کسب کنه خیلی متنوع هست مثلا شادی، لذت (در این پست در خصوص تفاوت این دو کمی صحبت کردیم)، خشم، غم و ...
یک نکته جذاب در خصوص امکان نام دهی احساسات این هست که ما مجبور میشیم با کلمات موثر دیگر آن احساس آشنا بشیم. مثلا وقتی به خشم میرسیم، قطعا با کلمه خشونت هم که نوعی رفتار فردی و اجتماعی هست آشنا میشیم.

#خشونت محصول عدم شناخته، عدم شناخت هم یعنی نبود داده موثر و موثق در ذهن ما در زمان مناسب!
بخشی از جمله بالا منتسب به کتابی هم نام با موضوع یعنی خشونت از نویسنده ای به نام ژیژک هست. هرجایی که گفتگو شکل بگیره که قطعا با مناظره و جدل متفاوت است، قطعا روز پیروزی جامعه و کمرنگ شدن خشونت هست. یعنی اجازه بدیم هر داده ای در جامعه روان بشه و با ابزارهای نوین با برچسب گذاری های معتبر، موثق، ... به شکل صحیحی گفت و گو ها اعتبار بگیرند.
از زاویه ای دیگر با فرصت به یکدیگر برای شناخت حتی سطحی، خشونت را از زندگی خودمون حذف کنیم. و مهم تر از آن از شروع چرخه های شوم خشونت که عموما منجر به نیستی میشه، جلوگیری کنیم. یادمون باشه که شکی نیست که خشونت باعث زایش خشونت میشه، و چرخه ای نابودگر را بوجود میاره که در بعضی شرایط این چرخه تا زمان مرگ #سیستم که خشونت درش شکل گرفته، ادامه پیدا می کنه.
جمله های معروف دیگر هم در موضوع کنترل خشونت وجود داره. مثلا هنگام عصبانيت، مراقب كلام خود باشيم!، یکی از ریشه های عصبانیت ، نپذیرفتن افراد (رویداد) به همان صورتی که می توانند باشند است.
در پی نوشت 2 این پست به زایش خشونت بدلیل #فیلترینگ اشاره کردیم، اینجا هم یادآوری کنیم که خشونت علت و معلول خیلی از خصیصه های اجتماعی ما انسان ها هست. پس یادمون باشه تا جای امکان هیچ گاه، علت ایجاد خشونت نباشیم.

در نهایت مثل همیشه قصد #تلنگر_ذهنی و معرفی مفهوم های مرتبط در علوم مرتبط بخصوص #علم_روان_شناسی و #علوم_اجتماعی و ارائه چند کلمه کلیدی موثر جهت مطالعه بیشتر در این پست با دلایل ارتباطی آنها، بود، امیدوارم فرصتی در جهت مطالعه و تفکر بهشون پیدا کنید. پادکست های خوبی مثل پادکست در راه جآن هستند که از اهمیت این موضوعات بیشتر به ما میگن و بیشتر این مدل موضوعات را باز می کنند. شما هم اگر منبعی مثل پادکست می شناسید، بدون محدود مکان و زمان، اشاعه کننده این موضوعات مهم به دیگران باشید.


Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
بارها اهمیت و قدرت استفاده صحیح از کلمات را گوشزد کردیم (مثلا اینجا و اینجا). نکته جالب این ویدئو این هست که اهمیت این موضوع را اونقدر پررنگ می کنه که می تونه روی #سبک_زندگی افراد و حس رضایت درونی از مسیر زندگی تاثیر باورکردنی بذاره. متاسفانه بدلیل عدم امکان کنترل #تضاد_منافع در ابعاد مختلف جوامع بشری، هر شخص (حقیقی، حقوقی، ماشین(AI)) در جهت افزایش ارزش های خودش قدم میذاره و متاسفانه در اکثر اوقات بدست آوردن ارزش ها توسط یک شخص، باعث از دست رفتن ارزش توسط یک شخص دیگر می شود. این موضوع به شکل علمی در #نظریه_بازی (ویکی پدیا) با عنوان #بازی_مجموع_صفر (ویکی پدیا) شناخته میشه که می تونید بیشتر مطالعه کنید. البته که خیلی از موارد مطرح شده در این بخش ها، به حوزه #فلسفه_اخلاق میره و صحبت کردن در موردش خیلی سخته چون خیلی بسته به #مدل_ذهنی و نظام ارزش‌های اخلاقی داره و بدون تبیین بیشتر موضوعات مرتبط خیلی سخت هست در مورد این موضوعات صحبت کنیم. پیشنهاد می کنم این پادکست را گوش بدید.

در انتها یادتون باشه زندگی (از نگاه نظریه بازی) واقعا یک بازی هست، پس هوشمندانه بازی کنیم!

1.1k 0 28 17 15

🔗 با همفکری و همراهی چند تن از دوستان جلسات نقد و بررسی روش های پیاده سازی (سینتکس زبان) الگوهای پایه ای در زبان های برنامه نویسی (مثل encapsulation و abstraction و ...) را ترتیب دادیم.
جلسات بدلیل فیلتر شدن نرم افزار دیسکورد در ایران، در گوگل میت برگزار میشه. در کامنت های همین پست، جزییات شرکت در جلسات و صوت ضبط شده جلسات را قرار میدیم.

🤝 دلیل این جلسات این سوال بود که من در گروه طراحی زبان پرسیدم و دوستان خوبی مثل محسن جان و احسان جان در گفت و گو شرکت کردند و نکات خوبی را مطرح کردند، ولی بدلیل عدم امکان ادامه بحث در متن قرار بر برگزاری جلسات صوتی برای این موضوع شد.

🧠 یکم در این جلسات می خوایم با #تفکر_انتقادی به نحوه پیاده سازی این موضوعات بپردازیم. سعی می کنیم قبل از ورود به نقد قطعا هر اصل را به شکل خوبی تبیین کنیم که با دیدگاه مشترک از اصل مورد نظر، سینتکس زبان ها را نقد کنیم.

🎯 اگر نتیجه گری قابل قبولی هم در جلسات داشتیم بنده در زبان خیام (#زبان_خیام) که در حال توسعه آن هستیم قرار میدهم. پس قطعا مشارکت شما چه در جلسات چه در تعریف این زبان قطعا با استقبال فراوان از طرف ما خواهد بود. در زبان خیام قصد ایجاد یک زبان عادی مثل دیگر زبان ها نیستیم، موضوعات شاید در نگاه اول عجیب ولی در عین حال جذاب خواهیم داشت. مثلا یکی از تصمیمات بنیادی ما این هست که به شکل کلی primitive data type برای این زبان در سطح سینتکس نداشته باشیم! در جلسات درباره این تصمیمات بیشتر صحبت خواهیم کرد.

811 0 7 12 12

فهم عمیق نسبت به کلمات، برای ما انسان ها، کاری زمان بر است و بدست آوردن بینش موثر برای ارتباط کلمات زمان برتر
شاید در نگاه اول فکر می کنیم برای درک کلمات، خوانش چند دقیقه ای مترادف ها و چند تعریف کافی است ولی واقعیت این هست که بینش بدست آماده در اولین برخوردها معمولا به شدت ناقض و حتی گمراه کننده است. بدترین اتفاق این هست که یادگیری آن کلمات مبنای تصمیم سازی ها یا گفت و گوهای ما با دیگران نیز به ناچار در اولین برخوردهای ما باشد. و باز اوضاع وقتی بدتر می شود که در ذهن خود اینگونه تجسم کنیم که فهم کافی نسبت به کلمات داریم، بدون دقت در شنونده فعال بودن، پیش فرض های ذهنی خودمون را نسبت به مفاهیم طرف های گفت و گو مبنای عمل قرار دهیم. البته که یک تکنیک ایجاد #مغلطه در گفتمان هم هست این موضوع که به مغلطه پهلوان‌پنبه یا مرد پوشالی نیز معروف هست. هر چند این نوشته دکتر صمدی عزیز را در باب تکامل است ولی با تفسیر کافی، به ما نشان می دهد، که عدم فهم کافی از جزییات نهفته در یک سیستم (کلمه برای نام گذاری سیستم) می تواند منجر به تصمیمات برخلاف میل باطنی ما شود.
مثل همیشه قصد #تلنگر_ذهنی بود و یادآوری کنیم برای دقیق بودن در استفاده از کلمات در گفت و گو ها و بخصوص گفتمان های علمی، فهم نسبتا عمیق باعث ایجاد #همدلی و ارتباط موثر می شود.

پست را با این رشته توییت به پایان می رسونیم، که برخی از اندیشه‌ها و جملات طلایی #هانا_آرنت را بازنویسی کرده. بدون خواندن آثار این نویسنده قطعا درک عمیق نسبت به کلمه #توتالیتاریسم امکان‌ناپذیر است.
«تفنگ لاشه را تحویل می‌دهد نه پرنده را» می‌گوید یکی از شیوه‌های اساسی حکومت‌های استبدادی این است که هرگاه مجبور شوند دست از سیاست ستیزه‌جویانه خارجی بردارند، این روش در ظاهر صلح‌طلبانه را با سرکوب بیشتر علیه ملت خود تلافی می‌کنند. زیرا: «استمرار پرخاشگری نباید هرگز متوقف شود»

هانا آرنت در همان کتاب “انقلاب مجارستان؛ مقاومت مردمی علیه توتالیتاریسم” می‌نویسد:
«ما حق نداریم فراموش کنیم که در این دیکتاتوری‌ها تمامی تغییرات حاصله، موقتی و گذرا هستند»
زیرا اساس چنین حکومت‌هایی بر “اطاعت محض” است و حفظ اقتدار رهبر ولو به قیمت خطاهای پی‌درپی و رواج خشونت

او که پیش‌تر در “ریشه‌های توتالیتاریسم” به مقایسه استالین و هیتلر پرداخته بود، می‌نویسد:
«خصوصیت اصلی یک رهبر توتالیتر برای هوادارانش، عصمت بی پایان اوست. وی هرگز نمی‌تواند خطایش را بپذیرد»
آرنت در این مرحله معتقد بود ویژگی‌های شخصی رهبر توفیر چندانی در کارکرد “نظام” ندارد.

استالین که در میانه حکومتش با بحران بیکاری روبرو شده بود در یک نطق رادیویی اعلام می‌کند که یک “وفادار واقعی” به حکومت تحت هیچ شرایطی بیکار باقی نمی‌ماند.
و این‌گونه بحران بیکاری یک شبه به زیر یک درصد رسید؛ زیرا بیکاران می‌ترسیدند حالا به جرم خیانت به حزب به سیبری هم تبعید شوند


عزیزان فعال در حوزه توسعه نرم افزار بنظرتون چرا این دیاگرام مشکل داره؟ این یک تمرین #تفکر_انتقادی هست، قبل از نگاه کردن به کامنت ها که ممکنه یکی از دوستان جواب درست را داده باشه، خودتون سعی کنید پاسخ بدید. و اگر بتونید بگید چرا این موضوع می تونه در تصمیم سازی های ما تاثیر خوب یا بد بذاره؟
اگر در حوزه تخصصی توسعه نرم افزار نیستید این سوال را به نوعی دیگر و کمی سخت تر پاسخ دهید. اول با استفاده از #تفکر_انطباقی این دیاگرام را به حوزه تخصصی خود ببرید و بعد پاسخ دهید. مثلا اگر فعلا حوزه علوم اجتماعی هستید، با معادل سازی سیستم عامل به حکومت، نرم افزار به سازمان و کاربر به مقیمان حکومت، سخت افزار به منابع، پاسخ دهید ارتباط های نشان داده شده چرا اشتباه هست و باید اصلاح شود؟

#چالش_عضویت

809 0 5 33 11

Репост из: کانال هواداران گنو/لینوکس ایران
🐧 نشست مشترک متخصصین DevOps، شبکه و زیرساخت با محوریت توسعه نرم‌افزار

🔶 نشستی مشترک برای ارتقای دانش و تبادل تجربیات در زمینه دوآپس، خودکارسازی، شبکه و زیرساخت. فرصتی برای متخصصین جهت بررسی چالش‌های تولید تا تحویل نرم‌افزار و آشنایی با جدیدترین ابزارها و تکنیک‌ها.

🎯 اهداف:
1️⃣ بررسی آخرین روندها و تکنیک‌های نوین
2️⃣ تبادل تجربیات متخصصین
3️⃣ حل چالش‌های چرخه تولید نرم‌افزار
4️⃣ شبکه‌سازی و ایجاد ارتباطات حرفه‌ای

📝 سرفصل‌ها:
🔸مقدمه‌ای بر دوآپس و خودکارسازی
🔸چالش‌های موجود در چرخه تولید نرم‌افزار
🔸ابزارهای نوین زیرساخت و شبکه
🔸پنل پرسش و پاسخ

📆 ۱۳ام مهر ماه
📍شیراز، بصورت حضوری و آنلاین

🐧 حامی برگزاری : شرکت مخابرات ایران

زمان : جمعه ۱۳ ام مهرماه ساعت ۱۴ الی ۱۸
مکان : خیابان قصرالدشت نبش خیابان ولیعصر مرکز همایش های مخابرات فارس

🪧 برای ثبت‌نام رایگان و دریافت اطلاعات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://evnd.co/zyTau

منتظر دیدار شما هستیم! 🙏🏻🌻

.............
🆔 Shirazlinux Channels:
@shirazlinuxcommunity
@linuxshiraz (Linux Users Group)

#شیرازلینوکس #shirazlinux


🔗 با همفکری و همراهی چند تن از دوستان سومین دوره جلسات کتاب خوانی و نقد و بررسی آن را ترتیب دادیم.
جلسات بدلیل فیلتر شدن نرم افزار دیسکورد در ایران، در گوگل میت برگزار میشه. در کامنت های همین پست، جزییات شرکت در جلسات و صوت ضبط شده جلسات را قرار میدیم.

🤝 در این سری جلسات کتاب Designing Data-Intensive Applications (THE BIG IDEAS BEHIND RELIABLE, SCALABLE, AND MAINTAINABLE SYSTEMS) از نشر o'reilly را بررسی خواهیم کرد. آرشام در این پست بیشتر در مورد این کتاب توضیح داده.

🧠 در جلسات قصد هست همانطور که کتاب هم تاکید داره تبیین درستی از کلمه Data در حوزه #توسعه #نرم_افزار برای خودمون ایجاد کنیم. هر چند همین ابتدا تاکید می کنیم، این کلمه Data محدود به حوزه توسعه نرم افزار قطعا نیست.

✨در انتها یک جلمه از هم پیش گفتار کتاب اینجا بیاریم و یادآوری کنیم که یکی از اهداف از سلسه جلسات قبل یعنی بررسی #فلسفه_علم دقیقا فهم چرایی جمله زیر هست که در اونجا با #یادگیری و جداسازی #علم از #ابزار می تونیم با درک عمیق پرسش ها، #تصمیم_سازی های با کیفیت تری داشته باشه.
Software keeps changing, but the fundamental principles remain the same.

2.4k 1 29 53 22

چرایی اهمیت #یادگیری #دانش هایی موثر برای آینده نزدیک با غلبه کامل #هوش_مصنوعی بر زندگی ما

با دیدن این پست موضوعی که خیلی وقت هست از خود من زیاد پرسیده میشه، (را بجای جواب خصوصی تکراری،) خیلی صریح (explicit) اینجا پاسخ بدم. خوشبختانه یا متاسفانه با سرعت خیلی زیاد، خیلی از شغل هایی که الان وجود داره، در حال از بین رفتن هستند. جنس این تغییر رویکرد (انقلاب صنعتی چهارم) به شدت متفاوت از #انقلاب_صنعتی (ویکی پدیا) های گذشته هست، به نوعی که واقعا هنوز پاسخ روشن و شفافی وجود ندارد که جایگزین این همه شغل هایی که از بین خواهند رفت، برای انسان ها چی می تونه باشه. یکی از راه کارهای موثر که چند سال هست به شکل خیلی جدی تر در جوامع توسعه یافته در حال اجرا هست، کاهش میزان ساعت کاری اشخاص و قطعا افزایش روزهای تعطیل به حتی 4 روز در هفته می باشد. ولی خوب تا کجا این روش، امکان ادامه دادن خواهد داشت؟ اگر فرضیه خوبی برای پاسخ داشتید، حتما کامنت بذارید.
قطعا برای پاسخ به سوالات باز زیادی که هر روز جواب دادن بهشون هم پررنگ تر میشه از حوزه #علم رشته های مختلف باید خارج بشیم و #فلسفه_علم رشته تخصصی خودمون را یاد بگیریم. یک از اهداف سلسه جلسات آشنایی با فهم #فلسفه_علم ما همین موضوع مهم هست. یادمون باشه #ناآگاهی باعث ایجاد ترس میشه. بدلیل تکامل ما انسان ها، در هنگام ترس، بجای پاسخ دادن، واکنش نشان می دهیم که خودش باعث کلی مشکل برای ما میشه. واکنش معمولا بدون تحلیل داده های پیش رو اتفاق میفته و بر اساس عادات و رفتار ماست. پس هر چقدر بیشتر عادات و رفتار ما با یادگیری دانش های موثر بهتر شده باشه، احتمال ایجاد واکنس های بد مثل افسردگی در ما کمتر میشه.

یکم اینبار بیشتر از #تلنگر_ذهنی تشریح کنم و خیلی شفاف بگم در آینده خیلی خیلی نزدیک داشتن دانش هایی مثل فهم پروتکل هایی مانند http (restful) دیگه اصلا مزیت برای یک اصطلاحا بک اند یا فرانت اند کار، نیست. با فاصله کمی حتی دانش هایی با درجه خلاقیت بیشتر مانند توسعه محصول هم عملا کاربردی نیست. یادآوری کنم که در خیلی از جنبه ها همین الان هم ما درون این انقلا هستیم ولی در خصوص بعضی از زوایا، در مورد تغییر از فردا صبح صحبت نمی کنیم ولی قطعا در مورد زمانی صحبت می کنیم که در بازه کار حرفه ای خیلی از ماها خواهیم دید، پس باید با برنامه ریزی کافی، آمادگی اون روزها را داشته باشیم چه از لحاظ فکری و روانی و چه از لحاظ مالی. مثلا تا الان فرصت استفاده از آخرین زمان هایی هست که دانش های خلاق تر را یاد بگیریم فریب افرادی که واقعیت ها را نه می بینند و نه قبول می کنند (به اصطلاح سر خودشان را در برف فرو برده اند) نخوریم با یادگیری دانش های موثر تر مثل توسعه محصول، ثروت اندوزی همراه با پس انداز بیشتری را انجام بدیم. از سازمان هایی که شما را مجبور به یادگیری دانشی می کنند که در حال یا آینده به شکل خیلی خیلی بهتری هوش مصنوعی در حال انجامش هست، جدا پرهیز کنید یا حداقل به شکل شفاف دلایل موضوع را تشریح کنید.

1.1k 0 15 19 10

#کمال_گرایی در ذات اگر همراه با شناخت و #پذیرش واقعیت ها باشد، بر عکس تصور عموم، یکی از اصول #توسعه بخصوص #توسعه_پایدار می باشد.
خیلی شنیدیم و خوندیم که کمال گرایی خیلی چیز بدی هست و باید ازش فرار کنیم! عموما این حرف و نوشته ها را در جاهایی میشنویم و میبینیم که اصول گفت و گو و گفتمان در اونجا حاکم نیست. مثال عینی همین اول بزنیم، اگر خیلی ساده بخوایم ماهیتی را در این دنیا خوب و بد تقسیم بندی کنیم و تا یک خصیصه بد داشت، بگیم بده، خوب تقریبا هر چیزی در این دنیا میره تو دسته بدها! یکم فکر کنید! اینطور نیست؟ مثلا اگر آتش و چاقو نباشه عملا حیات انسانی به شکل فعلیش امکان ناپذیر میشه چون این دو در ماهیت می توانند در دسته بدها هم باشند!
ولی بیایید بر عکس بقیه جاها اینجا اشاره کنیم کمال گرایی نه بد، بلکه با شناخت صحیح تنها خصیصه ای هست که پیشران توسعه هست! قبلا هم تلاش کردیم مفهوم توسعه را بهتر تبیین کنیم، اینجا برای توسعه تعریف "بالا بردن ظرفیت های اعضای یک سیستم (ما) برای مواجهه با پیچیدگی های آن سیستم (دنیای پیرامون ما)" را نقل می کنیم. همونطور که در تعریف کمال هم اشاره به "استانداردهایی برای بالاترین سطح عملکرد" میشه، می تونیم انطباق ظرفیت و استاندارد را در هر دو تعریف مورد کنکاش قرار دهیم.

ولی روی دیگر این نوشته، اهمیت به مفهوم کلمه پذیرش داره. این کلمه در علوم مختلف مورد بررسی و تبیین قرار گرفته ولی تقریبا شناخت یکسانی از آن در همه علوم وجود دارد. مثلا در علم مدیریت به ما توصیه می شود برای سازمان خود حتما بیانیه چشم‌انداز به عنوان یک سند رسمی سازمانی نگارش کنیم. این بیانیه شامل اهداف کمال گرایانه باید باشد در غیر اینصورت ماهیت وجودی سازمان زیر سوال میرود. مثلا بیانیه چشم انداز سازمان SpaceX میشه make humanity a multi-planetary species و با رعایت مفهوم پذیرش واقعیت ها، استراتژی ها و برنامه ریزی هایی برای رسیدن به اهداف خود نگارش می شود.
پس مثل همیشه #تلنگر_ذهنی برامون باشه که اگر کسی خواست آرزوها و امیدهای شما را با برچسب کمال گرایی نابود کنه، بهش این اجازه را ندید و بجاش بهش توضیح بدید که برای رسیدن به اون کمال ها، چه برنامه هایی دارید و واقعیت هایی که پیش رو دارید را ترسیم کنید که اونم بدونه کمال گرایی در ذات مشکل ساز نیست. یادمون باشه چیزی که به عنوان هوش می شناسیم بوسیله برچسب دهی با منطق فازی بدست میاد، پس با منطق بولی، به هم دیگه برچسب نزنیم که به جز تخریب، هدفی در آن وجود ندارد!

پ.ن1: نگارش این پست را خیلی وقت بود می خواستم انجام بدم در خصوص کمال گرایی و پذیرش واقعیت ها ولی با دیدن این ویدئو گفتم وقتشه نوشته بشه. امیدوارم حرف هایی که در فایل تصویری دیدیم و شنیدیم، آغازگر موضوعی باشه که سال هاست خیلی از دغدغه مندان جامعه ایران در موردش بحث و گفت و گو می کنند. امیدوارم تصمیم سازان قلمروی جغرافیای فعلی ایران با رویکردهای علمی و شناخته شده مسیر توسعه جامعه ایران را به مسیر واقعی برگردانند تا به نقطه غیر قابل بازگشت نرسیده ایم.
پ.ن2: اشاره به مفهوم واقعیت کردیم و حیف هست یک اشاره کوچولو به مشکل بزرگ ما، یعنی #فیلترینگ اینترنت نکنیم. یادمون باشه کلا فیلترینگ (در معنای عام) در هر جایی باعث پنهان کردن یا بدتر از آن کتمان واقعیت ها میشه. ولی با توجه به افزایش قابل توجه سطح علمی جامعه، این کتمان ها 100% موثر نیست و با ایجاد عدم شناخت در اعضای جامعه، قطعا باعث افزایش سطح خشونت در جامعه میشه و عملا #توسعه_پذیری را از جامعه هدف میگیره.

958 0 16 2 11

Репост из: خرسِ برنامه نویس
رفقا ما دنبال یک Growth Hacker مشتی هستیم که به ما در Extend اضافه بشه، کار فول تایمه و موضوع به شدت خلاقیت شما عزیز دل رو میطلبه. زبان انگلیسی هم برای ما اولویت داره.
روز های کاری ما دوشنبه ها تا جمعه است، از ساعت 14 تا 22:30
اگه سوال داشتید به خود من مستقیما میتونین پیام بدید. دمتون کلی گرم.

🚀 We're Hiring a Growth Hacker at Extend! 🚀

Are you a tech-savvy problem solver with a passion for growth hacking? Join Extend, an innovative cash collection platform, and lead our efforts in lead generation and outreach!

What You'll Be Doing:

You'll be responsible for scraping and validating target customer emails using tools like ZeroBounce. Once you have those leads, you'll launch and manage cold email campaigns through SmartLead, carefully handling multiple domain variations to ensure our emails always land in the inbox.
In addition to that, you'll work closely with our team to create a weekly podcast tailored for our audience. You'll also be transforming these episodes into engaging clips for LinkedIn and turning emails into newsletters that promote the podcast.

What We're Looking For:

We need someone who is proficient in programming languages like Python, JavaScript, C#, Lua, or Rust.
Experience with scraping tools such as BeautifulSoup, Scrapy, etc. is essential.
You'll also need experience with NoSQL databases and data-driven system design.
Familiarity with cloud platforms like Azure, AWS, or Google Cloud is a plus.
If you have skills in email validation and cold email strategies, that's a big plus too! Plus, you'll be managing multiple email domains to keep our outreach efforts running smoothly.

Ready to join us and shape the future of cash collection? 💼

Apply Now: Send your resume to behniya@tryextend.com

For more details, check out our website.


به درخواست بهنیا آزاد (لینکدین) عزیز پست مربوط به #دعوت_به_همکاری شرکت فعال خودشون را اینجا میفرستم. قطعا موقعیت مناسبی برای افراد جویای کار هست.
به همین بهانه یک اشاره کوچکی هم داشته باشیم به مفهوم و چرایی استفاده از مفهوم #هک_رشد که همزمان به اهداف پست هامون که همانا #تلنگر_ذهنی باشه هم نزدیک بشیم.
همین اول کار بگم من با عنوان شغلی هکر رشد (Growth Hacker) مخصوصا وقتی با سو استفاده توسط بخشی از اکوسیستم به نفع خودشون مصادره شده، اصولا مخالفم مثل خیلی از عناوین شغلی دیگه مثلا DevOps یا UX Desinger یا BackEnd Developer یا FrontEnd Ddeveloper . دلیل مخالفت شدیدم با این عناوین ایجاد مسیر اشتباه ذهنی و عملی هم برای سازمان ها و هم برای اشخاص هست. باید مثل همیشه یادآوری کنیم توسعه نرم افزار نیاز به درک #سیستم_پیچیده داره پس تقلیل هر موقعیت شغلی در مسیر توسعه نرم افزار به چیزی کمتر از تایتل #توسعه_دهنده نرم افزار ارسال سیگنال اشتباهی در مسیر #یادگیری انتقال میده و در بلند مدت قطعا مشکل ساز خواهد بود.
در نهایت از دید نگارنده دوست عزیزمون بهنیا و تیمشون مثل دیگر سازمان ها دنبال یک توسعه دهنده نرم افزار هستند که مجهز به انواعی تفکر که بارها در موردشون نوشتیم مثل #تفکر_انتقادی و #تفکر_سیستمی که به شکل غیر علمی و عامیانه به اون فرد صفت #هکر میدیم.

بد نیست به تعریف هکر یک نگاهی بندازیم. همونطور که واضح هست متخصص بدون درک سیستم پیش رو و سوال ایجاد کردن در مسیر های غیر رایج (غیر استاندارد) نمی تواند به هدف خود برسد. پس یادتون باشه اینجا هم یادگیری پایه های علمی مثل انواع تفکر موضوعی اجتناب ناپذیر هست.
یک متخصص رایانه است که از دانش فنی خود برای دستیابی به یک هدف یا غلبه بر یک مانع، در یک سامانه رایانه‌ای از روش‌های غیر استاندارد استفاده می‌کند.


#نقد‌ی به اپیزود over rated DDD پادکست code lodge
- نحوه معرفی مفهوم #توسعه دامنه محور (#DDD) با کلیات و جزییاتی گره خورد که بنظرم برای کسی که آشنایی کافی با این مفهوم نداشته باشه، اصولا می تونه باعث گمراهی بشه. حتی باید اشاره کنیم برداشت صحیحی نیست که بگوییم تعریف مفهوم DDD محدود به #ساختار معرفی شده در کتاب معروف به کتاب آبی اریک ایوان می باشد. هر چند در گفت و گو اشاره ای به این موضوع مهم شد ولی در کل گفت و گو عملا اون بخش خیلی کوتاه براحتی می تونه در ذهن شنونده گم بشه، چون در تناقض با همین تیکه کوچک کلی فرضیات مطرح شد.
- برای پاسخگویی به سوالاتی که در ساختار مدنظر نویسنده کتاب آبی برای مفهوم DDD معرفی شده، محبور به صحبت های زیاد در حوزه تکنیکال شده، ولی اصولا این موضوعات تکنیکال ارتباط مستقیمی به ساختار معرفی شده در ذات DDD ندارد. به طور تقریبی بخش زیادی از صوت به جداسازی حوزه های فنی و بیزینسی پرداخته شد که در DDD اصولا حوزه های فنی بایستی کاملا مسکوت باشند و هر کس (مانند اریک ایوان) صرفا برای ارائه ساختار (کلیاتی که منجر به توسعه چارچوب می شود) به این حوزه ها ورود می کند که البته از دید نگارنده این پست، بدلیل ایجاد اشتباهات شناختی، اصولا بهتر است در تبیین هر موضوع از آوردن مفاهیم غیر ضرور جلوگیری کنیم.
- در مسیر گفت و گو مشارکت کنندگان در صوت بمب باران کلمات را پیش گرفتند بدون اینکه تبیین صحیحی از ارتباط بین این کلمات و DDD به روشنی ارائه دهند. مثلا در برابر هم قرار دادن مفاهیمی مثل DDD و Modular Monolithic و ... و القای غیر مستقیم اینکه این مفاهیم در برابر هم هستند هم موضوعی که نقد جدی به مسیر گفت و گو وارد هست. شاید دو عزیز در گفت و گو منظورشون دقیقا در برابر هم قرار دادن این موضوعات نباشه ولی بر اساس عنوان این قسمت پادکست، اصولا دید منفی کاملا قالبی در خصوص این مفهوم در ذهن شنونده شکل میگیره.
- استفاده از عبارت "بررسی مضرات استفاده نادرست از Domain-Driven Design (DDD)" در معرفی این قسمت در کامنت اپیزود و اشارات غیر مستقیم زیاد به این مفهوم مثل گفتن اینکه هر پروژه نرم افزاری مناسب توسعه بر اساس DDD نیست، خود نشان دهنده درک نادرست از این مفهوم می باشد. از دید نگارنده این پست هیچ راه جایگزینی برای توسعه مناسب ماژول های نرم افزاری که بتوانند سایر الگوهای توسعه را رعایت کنیم به جز توجه ویژه به دامنه بندی صحیح ماژول ها (DDD) وجود ندارد. این رویکرد هیچ تضادی با دیگر نیازمندی ها و راه کارها مثل EDA ندارند و اصولا پاسخگوی یک بخش کوچک از ساختار توسعه هست ولاغیر. با توجه به این نکته استفاده نادرست از DDD اصولا معنای صحیحی ندارد و صرفا بایستی سعی در تبیین صحیح این مفهوم قدم برداریم.

در نهایت خوشحال میشم تولیدکنندگان این اپیزود یا دیگر دوستان (ترجیحا بعد از گوش دادن به اپیزود مربوطه) در این بحث شرکت کنند و بگن با چه رویکردی ساختارمندی توسعه نرم افزار را انجام می دهند که بتواند جایگزین رویکرد DDD شود؟ آیا فارغ از بحث تکنیکال (چارچوب توسعه) هر رویکردی برای این ساختار تعریف کنیم در انتها به مفهوم دامنه (Domain) نمیرسیم؟

Показано 20 последних публикаций.