"سرنوشت؟ آره بهش باور دارم
شاید تو جزوی از سرنوشت من بودی
شاید ؟ ولی الان که کنارم نیستی
شاید اگه ترافیک سنگین باعث نمیشد دیرتر به محل کار برسم،
اگه مجبور نبودم دیرتر از همیشه نوشیدنی موردعلاقم رو بخورم ،
شاید هیچوقت تورو نمیدیدم .
شاید الان قلبم از زخم پر نشده بود .
ولی تو سرنوشتم بودی ..
سرنوشتی که از کتاب زندگیِ من کنده شد و الان کتاب زندگیـم نصفس ،،
از اونموقع هنوزم ساعت 12:00 تنها تر از همیشه اون نوشیدنی رو میخورم . "
شاید تو جزوی از سرنوشت من بودی
شاید ؟ ولی الان که کنارم نیستی
شاید اگه ترافیک سنگین باعث نمیشد دیرتر به محل کار برسم،
اگه مجبور نبودم دیرتر از همیشه نوشیدنی موردعلاقم رو بخورم ،
شاید هیچوقت تورو نمیدیدم .
شاید الان قلبم از زخم پر نشده بود .
ولی تو سرنوشتم بودی ..
سرنوشتی که از کتاب زندگیِ من کنده شد و الان کتاب زندگیـم نصفس ،،
از اونموقع هنوزم ساعت 12:00 تنها تر از همیشه اون نوشیدنی رو میخورم . "